جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سپیده‌باوران» ثبت شده است

برادرجان خراسان است این‌جا!



*‌ تلخ است که هنوز هم در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که تهرانی بودن و در تهران زیستن یک امتیاز اجتماعی محسوب می‌شود، بالاخص اگر یک نویسنده، شاعر یا هنرمند باشی. انگار در شهرستان ماندنت تن دادن به تحجر است و چشم‌پوشی از پیشرفت و ترقی!  و تلخ‌تر این‌که کسی برای این تلخی کاری نمی‌کند و چاره‌ای نمی‌اندیشد. در صورت ادامه این روند دردناک، دوری نخواهد بود که شاعران و نویسندگان غیر پایتخت‌نشین که جلای وطن نگفته‌اند، چمدان‌های خود را ببندند و ... و کار به جایی رسد که ادب و هنر را جز در دود و شلوغی پایتخت زهوار دررفته در جایی دیگر نتوان جست، نه در دل کویری و نه در زیر آسمان صاف و یکدست شهرستانکی!

*‌ لیک گاه روزنه امیدی رخ می‌نماید و ادب دوستی دل می‌دهد به خطر تا در همان نقطه دور از پایتخت- ولو خراسان بزرگ با آن تاریخ ادبی‌اش- دست بزند به کار طبع شعر شاعران منطقه خودش. آن هم نه چون بسیار کتاب بیرون آمده با رنگ و روی زرد، بل در شکل و شمایلی حرفه‌ای و شاعرپسند و آن‌گاه، کتاب را با نگاه به همان تاریخ، «سرزمین شعر» نام دهد. و به قلم فاخر استاد «محمد کاظم کاظمی» که شاعری است از همین خراسان بزرگ، در مقدمه‌ای به اختصار، موی بشکافد تاریخ شعر این سرزمین را، خراسان را. که چه گذشته است و چه فراز و فرودهایی را سپری کرده و اکنون در چه مقطعی از رشد خود به سر می‌برد.

شد آن زمانه که شعرش همه جهان بنوشت

شد آن زمانه که او شاعر خراسان بود!

*‌ کتاب «سرزمین شعر» که شماره بیست و ششم از کتاب‌های شعر امروز نشر«سپیده‌باوران» را تشکیل می‌دهد، در دو جلد مجزا و به کوشش شاعران خراسانی،‌ «قاسم رفیعا» و «محمدباقر بهبودی» منتشر شده است. جلد نخست آن گزیده‌ای‌ست از اشعار کلاسیک این منطقه و جلد دوم در بردارنده اشعار آزاد شاعران این دیار است. در فهرست این دو جلد با اسامی شاعران مشهور پایتخت رفته‌ای هم مواجه می‌شویم که هم‌چنان دغدغه به قله رساندن دوباره شعر خراسان را دارند و نیز با شاعران دیگری روبه‌رو خواهیم شد که جز اهالی پیگیر شعر و انجمن‌ها شاید نام‌شان برای بسیاری ناشناخته باشد.

«امید است که این دو جلد کتاب بتواند تا حدود خوبی تصویرگر شعر امروز خراسان باشد، ‌هم اهل ذوق را به کار آید، هم اهل پژوهش را در تحقیق درمورد شعر خراسان در این چند دهه یاری رساند و هم مسئولان امر را بدین واقف گرداند که هم‌چنان، ‌برادر جان خراسان است این‌جا!»

 

 

مشخصات کتاب:

عنوان: سرزمین شعر(جلد اول)

به کوشش: قاسم رفیعا، محمد بهبودی‌نیا

ناشر: سپیده‌باوران

تعداد صفحه: ۲۰۰


ععنوان: سرزمین شعر(جلد دوم)

به کوشش: قاسم رفیعا، محمد بهبودی‌نیا

ناشر: سپیده‌باوران

تعداد صفحه: ۹۶


برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۰۹:۴۴
زهیر قدسی

راوی زندگی تو بودن دشوار است!


اشاره:

سخت است کتابی را معرفی کنی که نویسنده‌اش در مقدمه برای معرفی‌اش سنگ تمام گذاشته! آن‌وقت تو هر چه بنویسی در ضمیر ناخودآگاهت می‌نشیند کنار آن مقدمه و باز هم کلمات تو هستند که مجبورند دست به سینه و سر به زیر، برتری بی‌تردید معرفی نویسنده را بپذیرند.  وتازه این زمانی است که باید متن نوشته شده تو متاثر از کلمات فخیم نویسنده نباشد. و سخت‌تر می‌شود آن زمان که تو بخواهی کتابی را معرفی کنی که وجودش وام‌دار وجودیست که سال‌هاست، هم هست و هم نیست! همو که در یک جمله می‌توان درباره‌اش چنین گفت: انسانی مسلمان، آن‌گونه که باید باشد! و کیست جز امام موسی صدر که سی سال است دردمندانه از او بی‌خبریم.


نیم روایت خصوصی!

«به همه می‌گویم تو آدم عادی‌ای بودی، ولی می‌دانم که نبودی. برای من هیچ‌وقت نبودی و این شاید چیزی است که همیشه روی دوشم سنگینی کرده است، چون من هیچ‌وقت تو نبوده‌ام و نشده‌ام. من هیچ‌وقت نخواسته‌ام دنیا را عوض کنم یا قومی را نجات بدهم یا تکلیفی را به عهده بگیرم. اما از این نیست که آزار می‌بینم، سنگینی جای دیگری است. سنگینی آن‌جا است که دنیا طوری چرخیده که من ‌می‌بایست کاری برای تو بکنم. این جمله ساده است، ساده و بی‌آزار. اما در تمام سال‌های نبودن تو که اتفاقا جوانی و میان‌سالی من بوده است، به کندی و ریز-ریز به مؤاخذه‌ام کشیده. چند شب پیش، محسن کمالیان از من پرسید:«آیا فکر می‌کنم که تو زنده‌ای؟» من با سرزنش نگاهش کردم و گفتم که:‌به نظر او غیر از این می‌رسد؟ جواب داد:«اگر واقعا فکر می‌کنی پدرت زنده است، چطور می‌توانی بنشینی؟ بخوابی؟ چطور می‌توانی هر روز کیفت را در دستت بگیری و بروی دفترت کار کنی، چرا نمی‌روی توی خیابان فریاد بزنی؟ چرا نمی‌دوی؟ چرا نشسته‌ای؟...» سی سال است تو نیستی و سی‌سال است که ما فکر می‌کنیم که قرار است که روزی تو برگردی، اما برنگشتی...»



راوی روایت‌های خصوصی

پس از آن‌که با قلم «حبیبه جعفریان» نویسنده همشهری‌مان، آشنا شدم هیچ‌گاه نتوانستم نسبت به آثار و قلم ایشان بی‌تفاوت باشم. چه کتاب‌ها و چه نوشته‌هایش در مجلات و نشریات. قلم او بیش‌تر در روایت زندگی واقعی انسان‌های بزرگ می‌گردد. و نه تنها در انتخاب این آدم‌ها دارای حسن سلیقه است، بلکه شگردهای ویژه او در روایت زندگی و شخصیت این آدم‌ها شگفتی‌آفرین و منحصر به فرد است. بنابراین اگر با قلم او آشنا باشید، دیگر چندان تعیین کننده نخواهد بود که او زندگی «سهراب سپهری» را قلم زده یا «تختی» را... «چمران» روایت کرده یا «مدرس» را...

با این‌همه وقتی بخشی از کتاب در دست انتشار خود را در ماهنامه «همشهری داستان» منتشر کرد. نه تنها قلم او که داستان‌واره است مخاطب را جذب خود کرد، که شخصیت انتخابی‌اش نیز، کسی نبود که بتوان از کنار او به سادگی گذشت. 


در کشاکش واقعیت و اسطوره!

«... اول که کار را شروع کردم، فکر می‌کردم فقط با خود سوژه این کلنجار را دارم. کلنجاری که مای بدبینِ مقیمِ عصر مدرن، با خیلی خوب بودن هر چیزی داریم. ولی با هر کدام از صدرها که صحبت کردم، بساط همین بود. خانواده صدر عجیبند. آن‌ها آدم را دچار این سوءتفاهم می‌کنند که نوع بشر فرشته است، یا بوده است، یا می‌تواند باشد. رفتار آن‌ها آن تکه واقع‌بین ذهن آدم را –که همان تکه بدبین‌اش است- به چالش می‌کشد و درباره حجم نفوذ شر در جهان پیرامونش به شک می‌اندازد.» شاید دور از انتظار نباشد که بعدتر، کتاب را ببینیم که خود روایتی است از سختی‌های راوی چنین قصه‌ای بودن. اما در مقدمه کوتاه کتاب هم می‌توان این درگیری‌ها و کشمکش‌های نویسنده و اثر را به وضوح دید. این خود روایتی است درون روایت اصلی. نویسنده از یکسو در گیر و دار ترسیم یک انسان واقعی –و نه آرمانی- است و از دیگرسو بی‌آن‌که بتواند در مدار جاذبه‌این خانواده، یعنی نزدیکان امام موسی، گرفتار شده است. شاید از همین‌رو باشد که نویسنده نسبت به روایت هر یک از اطرافیان واکنش یکسان نشان نمی‌دهد و شکل روایی خود را از لحاظ فرمی تنوعی محسوس و سوال‌انگیز می‌دهد.


تنها روایت از پری‌خانم

شاید جالب باشد اگر بدانید که در تمام این سال‌ها، با گذشت بیش از سی‌سال از ربودن امام موسی صدر ، هیچ‌گاه از همسر ایشان، هیچ گفتگو و یادداشتی منتشر نشده است. و پس از این‌همه سال تنها در این کتاب، پری خانم حرف‌هایی می‌زند و از موسی صدری می‌گوید که هیچ‌جای دیگری نمی توانیم پیدایش کنیم. پری خانم خصوصی‌ترین روایت در میان هفت روایت کتاب را ارائه می‌دهد. روایتی از ترس‌ها و اضطراب‌ها، بودن‌ها و نبودن‌ها. روایتی از زندگی با انسانی که روحش چون قامتش بلند بود و لابد از همین روی به راه‌های آسمان آشناتر! با این همه بی‌شک همسر چون اویی بودن هم دشوار بوده است. به غایت دشوار...



مشخصات کتاب:

عنوان: هفت روایت خصوصی

نویسنده: حبیبه جعفریان

ناشر: سیپیده باوران


برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۵۹
زهیر قدسی

سیمای تابناک یک پیام‌بر


* برای شناختن و کشف حقیقت، باید به هر روزنه رو به دانایی چنگ انداخت. باید هر آن‌چه را که سزاوار توجه و تعمق است یافت و از آن شمعی، شعله‌ای، آتشی برای خود ساخت. به‌ویژه آن‌گاه که جهل خود را به لباس دانایی آراسته است. 

ادیان الهی هماره با پیامبران‌شان شناخته می‌شدند. مسیحیت را به عیسی(ع)، یهودیت را به موسی(ع) و اسلام را با محمد(ص) شناخته‌اند. اما آیا ما، محمد(ص) را آن‌چنان که شایسته است، شناخته‌ایم؟!   

**‌پیش می‌آید که برخی از آثار خوب و قابل تامل در میان یک کتاب قطور گم می‌شود‌و ناشناخته باقی می‌ماند. آن‌وقت یک نفر که حوصله‌اش از بقیه بیشتر است و آن کتاب حجیم را خوانده و از آن بخش چیزها آموخته، به نظرش می‌رسد آن قسمت می‌تواند هویت مستقلی داشته باشد، و در کتابی جداگانه برای مخاطبان کم‌حوصله‌تر یا کم‌زمان‌تر چاپ شود. در قطعی کوچک و در حجمی اندک. 

«سیمای محمد» کتاب چهارم از کتاب «اسلام‌شناسی، درس‌های دانشگاه مشهد» و سی‌امین کتاب از مجموعه آثار «دکتر علی شریعتی» است، که نشر سپیده‌باوران  آن را در قطع جیبی به صورت مجزا به چاپ رسانده است. محور اصلی بحث کتاب تنها صحبت در زندگی پیامبر اسلام نیست. کتاب با مقدمه‌ای کوتاه از مقایسه میان قیصرها، حکیمان و پیامبران آغاز شده و تلاش می‌کند که در این عرصه جایگاه منحصربه‌فرد پیامبران الهی را ثابت کند. موقعیت و نقش تاریخی پیامبران، ترسیم سیمای آن‌ها که درخشان‌ترین چهره‌های تاریخ‌اند و تفاوت آشکار آن‌ها با فیلسوفان و مصلحان و حکیمان و درنهایت اشاره مستقیم به سیمای با شکوه محمد(ص) در میان پیامبران الهی از بحث‌های اصلی کتاب است. 



***‌«... خطوط سیمای محمد را، سیمائی که، در پس چهارده قرن، از چشم‌های کم‌سوی ما پنهان مانده است، نه‌تنها در سیمای خود وی، بلکه در سیمای الله، سیمای قرآن، سیمای علی و ابوذر و چند سیمای تابناک و زیبا و صمیمی دیگری که پرداختة دست‌وی‌اند و نیز در سیمای آن خانواده شگفت تاریخ انسان که در آن، پدر، علی است و مادر، فاطمه باید یافت...»



 مشخصات کتاب:

عنوان: سیمای محمد

نویسنده: دکتر علی شریعتی

ناشر: سپیده‌باوران

قطع: جیبی

قیمت: ۲۵۰۰ تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۳ ، ۱۳:۱۵
الهام یوسفی

حقیقتی ایستاده بر بلندای انسانیت

چیزی هست در فحوای برخی نام‌ها که نمی‌توان به آسانی از آن سخن گفت. چیزی که قرن‌هاست بر دوش تاریخ نیز سنگینی می‌کند و نمی‌گذارد بهانه‌های آدمیان را برای بد زیستن بپذیرد. نامی هست در تاریخ که اسطوره‌وار نشسته است بر تارک هستی، اما حقیقتی غیر قابل انکار است بر گونه اساطیر: «علی»!

درباره نویسنده

«دکتر علی ‌شریعتی» نام آشنایی است برای نسل‌های دیروز و چه بسا امروز! جامعه‌شناس یا تاریخ‌دان!؟ سخنران یا نویسنده؟! چه فرق می‌کند؟! برای کسی که مسئولیت انسان‌بودن را دریافته، چه فرق می‌کند او را به کدام نام و سمت بخوانیم؟! او نویسنده کتاب‌های بسیاری است: «حج»، «نیایش»، «فاطمه، فاطمه است»، «کویر»، «هبوط» و ... و ... اما او نویسنده کتابی درباره حضرت علی‌ (ع) نیز هست. کتابی نه چندان کوچک که البته باز هم جرعه‌ای‌ است از این اقیانوس بی‌کران، کتابی به نام «علی»!

درباره کتاب

کتاب نوشته‌ای‌ است از سر درد، عشق و نیاز. نوشته‌ای برای نسل‌هایی که یا علی(ع) را نشناخته‌ و یا بد شناخته‌اند که بدون تردید بد شناختن از نشناختن بسیار خطرناک‌تر است. این اثر مجموعه‌ای از نوشته‌های پراکنده و نیز سخنرانی‌های علی شریعتی است شامل بخش‌هایی چون: «علی، حقیقتی بر گونه اساطیر»، «قرن ما در جست‌وجوی علی»، «علی تنهاست»، «علی بنیان‌گذار وحدت»، «علی و حیات بارورش پس از مرگ» و نیز نوشته‌ای بسیار خواندنی درباره اصل امامت در مکتب تشیع به نام «امت و امامت».

نوشتن این کتاب به طور یقین از یک نیاز اجتماعی برخاسته است. نیازی که آدمیان در همه قرون به داشتن یک اسطوره و یک انسان کامل داشته‌اند و شریعتی در آغاز کتاب بر آن است تا بگوید که از قضا در مکتب تشیع آن انسان والا که جمع عدالت و عشق و قهرمانی و شجاعت و بندگی و بسیاری خصایل نیک است، نه تنها اسطوره و افسانه نیست بلکه حقیقتی است که بسیاری از جست‌وجوگران جهان را به خود فرا می‌خواند. تمامی بخش‌های کتاب با تکیه بر جریان زندگی تاریخی حضرت علی(ع) نوشته شده است و تلاش می‌کند حیات و شهادت بارور ایشان را به نسلی که بیش از هرچیز نیازمند به اوست بازشناساند. از همین رو کتاب را می‌توان نوشته‌ای تاریخی- تحلیلی انگاشت که هم به نقل جریانات تاریخی می‌پردازد و هم نوعی نگاه ویژه را که جای آن در نقل روایات تاریخی خالی ا‌ست عرضه می‌کند. در فصل «امت و امامت»، مفاهیم امت اسلامی، رهبری امت و نقش امام در جامعه اسلامی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در همه کتاب چیزی هست ناشناخته، برای نسلی که جز تکرارهای گاه ملال‌آور چیزی نشنیده‌اند، خواندن این کتاب فرصت مغتنمی برای نگاهی دوباره با عینکی جدید است. نگاهی دوباره به کسی که نه تنها روز او روز پدر است که روز بزرگداشت انسان آرمانی و آرمان انسان بودن نیز هست، روز انسان.


بریده‌ای از اثر

بخشی از متن کتاب از فصل«علی تنهاست»: «... ما در زمان خودمان موظف به شناختن امام هستیم نه محبت بدون معرفت به امام. اما شک نیست که من نمی‌خواهم که از محبت به امام انتقاد کنم. چگونه ممکن است کسی علی(ع) را بشناسد و به او عشق نورزد و او را نستاید؟! اما این محبت معلول شناختن علی و آشنا شدن با زیبایی‌های عظیم یک روح، شکوه یک روح و عظمت و پاکی یک انسان بزرگ است، محبتی که معلول این معرفت است نجات‌بخش است و روح زندگی یک جامعه است نه محبتی که با تلقین و توصیف و تجلیل و جمله‌های زیبای شاعرانه و ادبی... در دل ما جایگزین شده است...»




مشخصات کتاب:

عنوان: علی

نویسنده: علی شریعتی

ناشر: سپیده‌باوران


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۳ ، ۲۱:۰۷
الهام یوسفی

عاشقی در قطع جیبی!


*«جلیل صفربیگی» شاعر گم‌نامی نیست تا بخواهیم معرفی‌اش کنیم. از او مجموعه‌های رنگارنگ و متعدد منتشر شده است.  چند مجموعه تحقیقی و یک اثر ترجمه‌ای و قریب به ۱۰ مجموعه شعر که بیش‌ترشان در قالب رباعی است که از قضا ما با همین رباعی‌هایش کار داریم! به تازگی انتشارات سپیده‌باوران، پنج‌گانه‌ای با عنوان «پنج چارانه از جلیل صفربیگی» منتشر کرده است. پنج کتاب کوچک و جیبی که هر کدام تقریبا ۷۰صفحه‌ای حجم دارند با یک طراحی چشم‌پسند که نمی‌توان از کنار آن بی‌توجه گذشت. اگرچه گفته‌اند: اُنظُر الی ماقال ولا تَنظُر الی جِلد! اما به هرحال همان‌گونه که اجازه داریم در مورد انسان‌ها از روی ظاهرشان قضاوت کنیم در مورد کتاب‌ها هم چنین اجازه‌ای محفوظ است!


هیچ جلیل صفربیگی


*و اما این‌که «چارانه» چیست؟ باید عرض کنیم خدمت عزیزتان که حتی جناب دهخدا هم در فرهنگ لغتش ما را بی‌پاسخ گذاشته؛ اما آن‌چه به نظر می‌رسد این است که واژه‌ای ابداعی برابر رباعی است. هر یک از دفترهای این مجموعه تقریبا حال و هوای مخصوص خودشان را دارند. «و» نام اولین دفتر این مجموعه است که نسبتا اسم کوتاهی است! این دفتر هم مانند دیگر رباعی‌های صفربیگی دارای مضمون اجتماعی است با این توضیح که تقریبا حال و هوای عاشقی و از این چیزها دارد اما نه یک شکل و یک دست، برخی از رباعی‌هایش نمکی از طنز هم در کام خواننده می‌ریزد، مثل این:
باید همه را به زیر پا بگذارم
تا دست تو را توی حنا بگذارم
با این همه شرطی که تو داری باید
مرغی بشوم، تخم طلا بگذارم!
***
من آب گذشته از سرم... می‌گویم
من عاشقم، احمقم، خرم، می‌گویم
انگار که چاره‌ای ندارم دیگر
من اسم تو را به مادرم می‌گویم
***
تو بالاخره به من نگفتی چه کنم!
در تور دلم اگر نیفتی چه کنم؟
ای عشق! بیا و کار را یک‌سره کن
با این دل دست و پا چلفتی چه کنم؟
*«هیچ» عنوان دومین دفتر این مجموعه است. همان‌گونه که از اسم و طرح جلدِ این کتاب احساس می‌شود، حال و هوای این دفتر کمی مایوسانه و هیچ‌انگارانه است. شما برخی از رباعی‌های منسوب به خیام را اگر بیاورید در قرن حاضر و البته کمی غلظتش را کم کنید شاید چنین جیزی بشود! البته رنگ و روی عشق و عاشقی کماکان در برخی از رباعی‌های این دفتر دیده می‌شود که بی‌شباهت به دفتر قبلی نیست جز این‌که شاعر کمی جسورانه‌تر معشوق را خطاب می‌کند:
تا کی سر کوچه‌تان هیاهو بکشم؟
از چار طرف محله را بو بکشم؟
سارا! تو رو هرکه دوست داری نگذار
مجبور شوم دوباره چاقو بکشم
***
من از طرف خودم وکیلم یا نه؟
در زندگی خودم دخیلم یا نه؟
عمری‌ست به بودن خودم شک دارم
من مانده‌ام این‌که من جلیلم یا... نه؟
***
در سطر نخست دربه‌در می‌مردم
در نقش ضمیر مستتر می‌مردم
این شعر فقط به درد مردن می‌خورْد
باید دو-سه سطر پیش‌تر می‌مردم
*در پایان چون جایی باقی نمانده، سه دفتر بعدی را حواله می‌دهم به آینده، تا ببینیم چه می‌شود!


مشخصات کتاب:


عنوان: هیچ

نویسنده: جلیل صفربیگی

قطع: جیبی

تعداد صفحه: ۵۶

قیمت: ۲۰۰۰تومان

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۰۳
زهیر قدسی

دو بیتی‌های طربناک عرفانی

یکی از شیرین‌ترین و جذاب‌ترین مواجهاتی که در نمایشگاه کتاب تهران داشتم، با طنزپردازی چیره‌دست بود که امسال پس از چند سال انتظار، یک‌جا چهار اثر او که در جایی(!) گیر کرده بود، روانه نمایشگاه کتاب شد. گرچه «امید مهدی‌نژاد» را برای بار چندم می‌دیدم اما باید اعتراف کنم که دیدن او با آن چهره جدی و شیرین‌پرانی‌های ناگهانی باعث شد ناگهان به یاد این بیت حضرت سعدی بیفتم که: «دلم از تو چون نرنجد که به وهم در نگنجد/که جواب تلخ گویی، تو بدین شکر دهانی!» حالا تداعی خاطر است کاریش نمی‌توان کرد، وگرنه چندان ربطی هم نداشت!


* مهدی‌نژاد امسال با چهار کتاب: «آتش‌گردان» که دومین دفتر سروده‌های جدی اوست و «وقایع اختلافیه» مجموعه طنزهای ژورنالیستی‌اش، «جغور بغور» که مجموعه شعر طنز است و «الا دختر...» که رباعی‌های طنز او خطاب به دختران جامعه است، به نمایشگاه کتاب آمد؛ و ما حیران که از این بین کدام را برگزینیم، و خدای ناکرده انتخاب ما باعث این سوء‌تفاهم نشود که این کتاب بهترین کتاب اوست... او پیش‌تر کتب‌هایی چون «یک بغل کاکتوس»، «قهوه قندپهلو»، «رجزمویه»و... به اهالی شعر و طنز تقدیم کرده بود اما در نهایت «الا دختر...» بی هیچ ترجیحی انتخاب شد، همین‌طور عشقی!



* «الا دختر...» که توسط شاعر «رباعی‌های طربناک عرفانی» معرفی شده در واقع مجموعه رباعی‌هایی است که شاعر جرات به خرج داده و با مخاطب نسوان به شوخی و ظریفه‌گویی پرداخته. و البته در مقدمه هر کدام موضوع رباعی را با طنزی مضاعف بیان نموده، مثلا جایی نوشته:
[در تقاضای آهنگ درخواستی از معشوق مطرب]
الا دختر که دست تو به سازه
هنر از پنجه‌ات در اهتزازه
بزن یک نغمه در آواز دشتی
نترس از محتسب، دشتی مجازه!
***
[در تلمیح]
الا دختر مرا بیچاره کردی
میان قبطیان آواره کردی
توکه حال زلیخا را نداری
چرا پیراهنم را پاره کردی؟!


حالا از این رباعی‌های که بگذریم، دو موضوع دیگر باقی می‌ماند. یکی هنرنمایی اضافه سید مسعود شجاعی طباطبایی –مدیر فعلی خانه کاریکاتور ایران-است که برای هر رباعی یک کاریکاتور جالب کشیده و دیگری شرح لغات و اصطلاحات دشواری است که در انتهای کتاب آمده و خود ماجرایی است و ای بسا حاشیه جذاب‌تر و خنده‌دارتر از متن باشد! به عنوان مثال:
مجاز: غیر غیرمجاز. در اصطلاح به موسیقی‌های غیردیمبلی گفته می‌شود.
محتسب: گشت ارشاد. مسئول تعزیرات حکومتی. محتسب از نیروهای فعال قدیم است که در سطح شهر تردد و به موارد خلاف شرع و قانون به صورت سرپایی رسیدگی می‌کرد.
دو پنجم: دو روی پنج. اگر چیزی را به پنج قسمت مساوی تقسیم کرده، آن‌گاه دو قسمت از پنج قسمت را انتخاب کنیم، دو پنجم آن را انتخاب کرده‌ایم. کسر دو پنجم در ریاضیات عرفانی به معنای انتخاب وحدت ثانویه از کثرات خمسه است، که شرح این معنا مجالی فراخ می‌طلبد!


مشخصات کتاب:
عنوان: الا دختر
نویسنده: امید مهدی‌نژاد
نشر:سپیده‌باوران
قیمت:  
سه هزار و نهصد و نود و نه تومان ناقابل
۱۴۲صفحه

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۲۳
زهیر قدسی

شور و شینی عاشورایی در قالب کلمات!

پیش از معرفی:

*‌ عاشورا سرچشمه الهام بسیاری از جوش و خروش‌های هنر و ادب است. خروش‌هایی ادیبانه و شاعرانه. خروش‌هایی عارفانه و عاشقانه که همه و همه مدیون شهدای کربلاست. شهدایی که راه‌شان و خون‌شان عنصر حیات بود بر رگ‌های مرده و یخ‌زده بشر. جوهری بود برای قلم‌های افسرده و خاموش که از شکوه این عظمتِ نامیرا به وجدی شوریده‌وار درآیند و نَمی از اقیانوس عظیم انسانیِ جاری در آن واقعه را بر لب‌های لب‌تشنگان اعصار جاهلیت‌ ثانی بزنند تا آن روح بزرگ جوانمردی زنده بماند. از سویی نیز روایت‌گر شقاوت حیوان‌صفتانی باشد که در کالبد شریف انسانی پست‌ترین اعمال بشری را مرتکب شدند و لکه ننگی شدند بر دامان انسانیت!پربیراه نگفته‌ایم اگر ادعا کنیم  این راه را شعرا در طول تاریخ با طبع و قلم موزون‌شان بیش از دیگران به تصویر کشیده و می‌کشند...


مقدمه ای دیگر برای شعر عاشورایی:

*‌ شعر عَلَم سرفراز  این تصویرگری‌ست و شاعر، علمداری که در طول تاریخ آن را بر دوش‌های حساس و شکننده احساس خویش عاشقانه کشیده است. مگر نه این‌که محرم با پارچه کتیبه‌هایی منقش به اشعار «محتشم کاشانی» معنا می‌یابدکه «باز این چه شورش است که در خلق عالم است...» و مگر نه این‌که شور این احساس بی پایان در اندیشه شعر «عمان سامانی» در جریان است و زمزمه‌ای بر لب‌ها که «کیست این پنهان مرا در جان و تن...». و حالا این علمداری تا شعر معاصر شیعه نیز ادامه یافته است و شعرای معاصر آن را که رسالتی است زینب‌گونه برای پاسداشت روح حماسی و هدف والای عاشورا  بر دوش می‌کشند. در این میان نیز هر نوع قالب شعری خواسته است در حد خود ادای دینی کند. غزل، مثنوی، قصیده و رباعی...



درباره شین!

 *‌ مجموعه رباعیات شاعر رباعی‌سرای معاصر«جلبل صفربیگی» که همه حال و هوای عاشورایی دارند با نام «شین» توسط انتشارات «سپیده‌باوران» منتشر شده است. کتابی کوچک جیبی و بیست و هفتمین کتاب از مجموعه کتاب‌های«شعر امروز» نشر سپیده‌باوران. با مقدمه شاعر گران‌قدر «یوسفعلی میرشکاک» درباره رباعی‌سرایی بالاخص در ساحت شعر آیینی. در مقدمه درباره  شاعر کتاب چنین آمده است: «جلیل صفربیگی  سال‌هاست که به عنوان یکی از رباعی‌سرایان معاصر نام و آوازه‌ای دارد و در ساحت شعر آیینی خود را ملزم به نوآوری می‌داند  و بر آن است که شعر شیعی را به ویژه در نسبت با ماجرای کربلا در قالب رباعی متحول کند...» از دیگر آثار او می‌توان به «او نویسی»، «هیچ»، «کم‌کم کلمه می‌شوم»، «انجیلی به روایت جلیل»، «سونات بلوط» و ... اشاره کرد.

 

چند قطره رباعی:

*‌ افتاده به خاک، جسم بی پیرهنت

قطعه...قطعه، شده تن بی‌کفنت

حمد است و برائت است و اعراف و فجر

سی‌پاره قرآن مجید است تنت

 

*‌ فردا همه گویند سپهدار آمد

سقای حرم سید و سالار آمد

در دشت خروش و ولوله می افتد

گویند ابالفضل علمدار آمد

 

*‌ تیری که نداشت از خدا پروایی

حتی نگذاشت تا که دست و پایی

انگار که از سقیفه شلیک شده

هر شعبه اش آب می‌خورد از جایی




مشخصات کتاب:

عنوان: شین

نویسنده: جلیل صفربیگی

انتشارات: سپیده باوران

تعداد صفحه: ۹۱

قیمت: ۲۴۰۰ تومان

قطع: جیبی

 

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.



۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۳:۲۰
الهام یوسفی
آخوند باید روحانی باشد؟!


کتاب‌هایی هست که خواندنش نه چیزی بر داشته‌های خواننده می‌افزاید و نه چیزی از جنس  لذتی سفرگونه را نصیب او می‌کند. کتاب‌هایی هست که نخواندنش از دست دادنی است حسرت‌آور! اما کتاب‌هایی نیز هست فراتر از این تعریف‌ها، کتاب‌هایی که نخواندنش ظلمی است غیر قابل بخشش به نویسنده! از آن روی که نویسنده تکه‌ای از خودش و اعتقادش را در آن به نمایش گذاشته است. مخصوصاً اگر آن نویسنده را به جرم همان اعتقادی که نمی‌دانند حقیقت‌اش چیست به پای میزمحاکمه کشانده باشند. درست به این می‌ماند که به دهان متهمی که برای دفاع از خود حرفی برای گفتن دارد چسبی بزنند بعد هم درباره او هر قضاوتی را روا دارند!
**«درباره روحانیت» به حرف‌های همان متهم می‌ماند در دفاع از عقاید خود. حرف‌هایی که به عمد یا غفلت، از شریعتی لابه‌لای جزوه‌ها مهجور و بی‌سروصدا مانده و می‌تواند پاسخی باشد شفاف درباره عقاید او درباره روحانیت. آن‌چه که این سال‌ها بر سرش دعوایی نافرجام بوده، و حالا خود نویسنده آمده است تا دوطرف دعوا را از این نزاع بی‌سرانجام برهاند و حرف و موضع خود را شفاف و بی‌ابهام به همه بگوید.

درباره روحانیت

**«درباره روحانیت» کتابی است مشتمل بر سه جزوه از شریعتی که قبل‌تر –سال‌ها پیش-از او به چاپ رسیده بود و حالا در یک مجموعه مستقل به همت انتشارات سپیده‌باوران گرد آمده است. سه‌گانه‌ای به نام‌های «فلسفه تعلیم و تربیت»، «اجتهاد و نظریه انقلاب دائمی» و «روحانیت یا علمای اسلامی». در بخش نخست، شریعتی درباره  متد علمی حوزه‌های علمیه در مقایسه با آکادمی‌ها و دانشگاه‌های نوین سخن می‌گوید و فلسفه تعلیم و تربیت در نظام حوزه را در مقایسه با فلسفه‌ علم در جهان معاصر، فلسفه‌ای با مبنای کمال‌گرایانه و انسانی قلمداد کرده که هدف غایی را نه نیل به رفاه و قدرت، بلکه دستیابی به کمال و حقیقت برمی‌شمرد. بخش دوم در دفاع از اصل مترقی اجتهاد به عنوان مغز پویای مکتب اسلام نوشته شده و در بخش آخر شریعتی به سوالی درباره موضع خود در مقابل روحانیت پاسخ می‌گوید. و دعوای میان خود و عالم اسلامی را دعوای پدر-فرزندی می‌داند. او موضع اصلی انتقادات خود را شفاف می‌کند و روحانی راستین و پاک‌باز شیعه را منشا همه تحولات انسانی و انقلاب‌های ضداستعماری می‌داند. در این سه‌گانه، شریعتیِ روشنفکر در موضعی مسئولانه به دفاع از روحانیت راستین می‌پردازد و راه را بر هرنوع قضاوت غیرمنصفانه و ناجوانمردانه درباره خود می‌بندد. از همین روست که «درباره روحانیت» را دفاعیه‌ای خواندم، که نخواندنش به مثابه گرفتن گوش‌هاست برای فرار از حقیقت یک عقیده راستین.




مشخصات کتاب:
عنوان: درباره روحانیت
مولف: دکتر علی شریعتی
ناشر: سپیده‌باوران
قطع: رقعی
تعداد صفحه: ۱۶۰
قیمت: ۶۰۰۰تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


پی‌نوشت:

این نوشته نیز به قلم همسرم است.

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۲۳
زهیر قدسی

صد پنجره به سوی تازگی



** «اقبال به شعر کوتاه در دهه هشتاد به نحو محسوسی بالا گرفته و دلایل مختلفی می‌توان برای تحلیل این واقعه ادبی اقامه کرد که از جمله آن‌ها، کم‌حوصلگی شاعران و مخاطبان و بی‌رونقی بازار شعر (به طور عام)، شتاب‌زدگی و کمبود فرصت انسان امروز برای زیستن و اندیشیدن و هم‌ساز شدن او با ابزارهای نوین ارتباطی است... خیز دوباره رباعی (در اواسط دهه هفتاد) ربط چندانی به فراگیری اینترنت و پیامک ندارد، اما نقش این قبیل ابزارها را در رواج عمومی رباعی نمی‌توان نادیده گرفت...»


** متن بالا بخشی بود از یادداشت آغازین جناب «سیدعلی میرافضلی» بر کتاب ارزشمند «در آستانه تازه شدن» که انتخاب یکصد رباعی از شصت رباعی‌سرای امروز است. البته عادت بر این نبوده که از مقدمه یک کتاب برای معرفی آن استفاده کنیم اما مقدمه گران‌مایه گردآورنده این کتاب به گونه‌ای است که هرآنچه حرف زدنی را، زده؛ و این البته نشان از تسلط آشکار جناب آقای میرافضلی بر تاریخ رباعی و رباعی‌سرایان دارد. این مقدمه خواندنی بی‌شک برای تمامی کسانی که علاقه‌ای -ولو مختصر- به شعر دارند، توصیه کردنی است. در این مقدمه، خواننده درباره چگونگی و تاریخ پیدایش رباعی و فراز و نشیب‌های آن در ادوار شعر پارسی اطلاعات مفیدی کسب می‌کند و به صورت جدی‌تری با گرایش‌های تکنیکی و محتوایی این قالب شعری در چند دهه اخیر آشنا می‌شود.

در آستانه تازه شدن


** گرچه پیش از این، از جناب میرافضلی مجموعه‌هایی با عناوین «تقویم برگ‌های خزان»، «گنجشک ناتمام» و «تمام‌های ناتمام» توسط ناشران مختلف منتشر شده است، اما ایشان با تواضعی محسوس، در این مجموعه از سروده‌های خود چیزی نگنجانده‌اند.
به هرتقدیر، این کتاب پس از مجموعه‌های «دادخواست – ۱۰۰شعر اعتراض»، «یک بغل کاکتوس – ۱۰۰شعر طنز» و «همواره عشق – ۱۰۰شعر عاشقانه» چهارمین دفتری است که برای شناخت و معرفی بهتر شاعران معاصر، توسط نشر سپیده‌باوران منتشر شده است. چند رباعی زیر –با انتخاب کاملا تصادفی- برای مزه‌چشی تقدیم مخاطب عزیز می‌شود:


امروز، روا و ناروا مثل هم‌اند
نفرین تو و دعای ما مثل هم‌اند
فرقی بین قناری و کرکس نیست
این‌جا همه پرنده‌ها مثل هم‌اند
***
خون دهنم ریخته بر پیرهنم
بر پیرهنم ریخته رنگ سخنم
من حرف نمی‌زنم، شنیدن پیداست
از دستی که گذاشتی بر پیرهنم
***
از دشمن دیرینه شدن می‌ترسم
از دفن در این کینه شدن می‌ترسم
آن‌قدر پُر از لکه شده روحم که
از خیره به آیینه شدن می‌ترسم
***
باران: تب هر طرف ببارم دارم
دهقان: غم تا به کی بکارم دارم
درویش نگاهی به خود انداخت و گفت:
من هرچه که دارم از «ندارم» دارم



مشخصات:
عنوان: در آستانه تازه شدن - ۱۰۰ رباعی از شاعران معاصر
گردآورنده: سیدعلی میرافضلی
ناشر: سپیده‌باوران
تعداد صفحه: ۱۰۴
قیمت: ۳۳۰۰تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۰۰
زهیر قدسی

جمعه‌ها هنوز خوابیم!


*یک عمر تو زخم‌های ما را بستی
هر روز کشیدی به سر ما دستی
شعبان که به نیمه می‌رسد آقاجان!
ما تازه به یادمان می‌آید هستی.


این رباعی را برای خودم نوشتم تا به خودم طعنه زده باشم برای کم‌کاری‌ام. برای این‌که توجیه کرده باشم خودم را... برای این‌که عذرخواهی کرده باشم... برای این‌که بگویم جمعه‌ها اگرچه ندانیم چرا، اما هنوز دل‌مان می‌گیرد... برای این‌که عصرهای جمعه سخت‌ترین لحظات هفته‌اند... و بگویم که سخت شده نوشتن برای تو چون دیگر اسیر عبارات و کلیشه‌ها شدم و نمی‌توانم زیباترین نوشته‌هایم را به تو تقدیم کنم. شاید هم این تقصیر تنها بر من نباشد، منی که تنها ابزار دم دستی‌ام همین کلمات‌اند؛ کلماتی که هیچ‌گاه پاسدار خوبی برای‌شان نبوده‌ایم و زیاده هر جا و هر زمان خرج‌شان کرده‌ایم بی‌ آن‌که  حواس‌مان باشد که کلمات با این بی‌احتیاطی ادبی ما، از معنای واقعی خود دور می‌افتند و می‌شوند جز واژگان معمولی روزمره. و«انتظار» از آن واژه‌های مظلوم عصر ماست.


جمعه‌ها هنوز خوای می‌بینند


*«جمعه‌ها هنوز خواب می‌بینند» عنوان مجموعه شعری از «سودابه مهیجی» است. ۵۲ غزل از شاعر جوانی که همه سروده‌هایش به مفهوم انتظار می‌پردازد. شاعری که در سروده‌هایش سعی کرده  از نگاه کلیشه‌ای پرهیز کند و بیش‌تر حرف دل خویش بگوید تا این‌که به تکرار مکررات بپردازد. کم نیستند شاعرانی که پیش از این در این وادی سخن‌پردازی کرده‌اند، اما ویژگی شاعران موفق معاصر ما این است که در شعرهای لبریز از حس انتظارشان، خود را به پای میز محاکمه بکشانند و در حکم متهم ردیف اول با خود و نسل‌شان سخن بگویند، به زمانه‌ اعتراض کنند و در یک کلمه، انتظار را از بُعد دیگری جز انفعال به مخاطب بنمایانند.

شاعر حتی تمام سعی خود را می‌کند تا از مستقیم‌گویی پرهیز کند و شاید به همین خاطر است که شعرش هم پیچ و تاب‌های عاشقانه غزل را دارد و هم در ذات خود نوعی نگاه اجتماعی و انسانی را. حتی انتخاب نام کتاب و طرح جلد هم از همین قاعده تبعیت می‌کند و جز واژه «جمعه‌ها» چیز دیگری مفهوم انتظار را به ذهن نمی‌آورد.

*چه جمعه‌ای!  چه غروب غریب و دل‌گیری!
چرا سراغی از این جمعه‌ها نمی‌گیری؟
غریبه‌ای که هنوز و همیشه در راهی!
کجای راه سفر مانده‌ای به این دیری؟
به پیشواز تو آغوش زندگی جان داد
بیا پیاده شو از این قطار تاخیری
*
چقدر پیر شدی روی گونه‌هایم، اشک!
تو سال‌هاست که از چشم من سرازیری
چقدر ماندی در بند انتظار ای دل!
شدی شبیه به دیوانگان زنجیری!
چقدر شاعر مفلوک! قلبت از سنگ است
چگونه از غم دوری او نمی‌میری؟


مشخصات کتاب:

عنوان: جمعه‌ها هنوز خواب می‌بینند
نویسنده: سودابه مهیجی
تعداد صفحه: ۱۱۰صفحه
قیمت: ۳۳۰۰ تومان
ناشر: سپیده‌باوران
قطع: رقعی


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.



پی‌نوشت:

گفتیم خارج از کلیشه‌ها زودتر به پیشواز شعبان و ولادت حضرتش برویم!

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۲:۰۳
زهیر قدسی