جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سپیده‌باوران» ثبت شده است

خواستم بگویم فاطمه(س) کیست؟

 

« ...اینان می‌خواهند خود را انتخاب کنند، خود را بسازند، الگو می‌خواهند، نمونه ایده‌آل. برای اینان، مسئله ”چگونه شدن“ مطرح است. فاطمه با ”بودن“ خویش، پاسخ به این پرسش است...»


*کمتر کسی را می‌توان یافت که نام «دکتر شریعتی» را نشنیده باشد؛ همان‌گونه که تاثیرگذاری او را بر جوانان هم‌عصرش ـ و حتی جوانان امروزی که زمان حیات شریعتی را درک نکرده‌اند ـ نمی‌توان انکار کرد. بی‌شک کتاب «فاطمه، فاطمه است» در میان آثار شریعتی اثربخشی ویژه‌تری داشته است. فقط با نگاهی گذرا به تاریخ شفاهی انقلاب به راحتی می‌توان زنانی را یافت که متاثر از گفته‌ها و نوشته‌های شریعتی، دامن از ابتذالات وارداتی زمانه بیرون کشیده و راهی آگاهانه را  برگزیده‌اند.  اما مسئله این‌جاست که پس از گذشت این‌همه زمان هنوز اذهان مخاطبان شریعتی پر از پیش‌فرض‌هایی است که امکان فهم و نقد آثار و شخصیت او را مشکل می‌سازد. عده‌ای سرگرم گفتن و شنیدن اکاذیبی هستند که به شریعتی نسبت داده شده و در کم‌ترین حالت معتقدند که: بایستی شریعتی را به خاطر اشتبهات زیادی که در آثارش داشته، کنار گذاشت. و عده‌ای هم چنان غرقه در ادبیات و افکار زیبای شریعتی می‌شوند که چشم به روی خطاهای او بسته‌اند و این هردو گروه واقعیت شریعتی را به پای افراط و تفریط‌های نا آگاهانه‌شان ذبح کرده‌اند. این‌ها غافل‌اند از اشارات و نوشته‌های متعدد او، که خود را لازم به نقد شدن می‌داند. همانند بخش انتهایی مقدمه‌اش در همین کتاب «فاطمه، فاطمه است» که پس از طرح ضرورت و فوریتِ بیانِ نکاتی که ـ در مورد شخصیت والای حضرت زهرا(س) ـ مورد غفلت واقع شده است اثرش را چشم به راه انتقاد صاحب‌نظران پاک‌دل می‌داند.

زن (فاطمه فاطمه است)

*زبان شریعتی در این کتاب، زبانی داستانی-تاریخی است. در مطلع کلام تمام سعی او این است تا کلیشه‌های رایج و گاه غیرکاربردیِ شخصیتِ حضرت فاطمه(س) ـ که این شخصیتِ سترگ را در میان تولدی اعجازگونه و شهادتی مظلومانه خلاصه کرده است ـ را بشکند و زندگی پُرفراز و نشیب و پر از درس این بانو را به تصویر کشد و الگوی تمام‌عیارِ زنِ مسلمانِ همه قرون را به نمایش بگذارد.

«فاطمه، فاطمه است» سخنرانی دکتر در حسینه ارشاد است که تیرماه سال۵۰ ایراد شده و بعدها با نظارت خود وی برای چاپ ویراسته و تنظیم گردیده است. بعدها پس از فوت شریعتی این بخش همراهِ سه سخنرانیِ دیگر شامل «انتظار عصر حاضر از زن مسلمان»، «سمینار زن» و «ضمیمه‌ها» با عنوان «زن» منتشر شد.


*اما یکی از مشکلاتی که آثار شریعتی را برای خواننده سخت و غیر قابل فهم می‌کرد رسم‌الخط قدیمی و اشتباهات متعدد در رعایت نکات ویراستاری بود که در انتشار تازه کتاب توسط نشر «سپیده‌باوران» این مهم با حفظ امانت برطرف گردیده است و فهم کتاب را برای خواننده آسان نموده است.

 

*این کتاب را می‌توان از انتشارت کتاب آفتاب واقع در چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ تهیه نمود. شماره تماس: ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۸۹ ، ۲۲:۱۰
زهیر قدسی

*امیدورام که تعطیلات خوبی گذرانده باشید و جیب‌هاتان مالامال از عیدی‌های دایی و خاله عمه شده باشد؛ و واقعا خوش به حال دوستانی که هنوز از لذت عیدی گرفتن مثل ما محروم نشده‌اند! نمی‌خواهم سالِ نُوی دل‌تان را به درد بیاورم ولی باور کنید که حسرت گرفتن یکی از آن اسکناس‌های تانخورده از دست دایی‌جان بر دل‌مان ماند و موقع عیددینی کلّی برای ایشان گردن کج کردیم که ای بابا حالا چه می‌شود... بگذریم!!


*شاید «طنز» از نگاه عامه مردم، چیزی است که آدمی را به خنده وادارد. مانند همین لطیفه‌هایی که هر روز به صورت پیامک، وارد گوشیِ مبارک‌تان می‌شود. اما حقیقت آن است که طنز یک گونه یا ژانر ادبی است که تعریف تقریبا مشخصی دارد و عُقلای ادب بر سرِ تعریفِ آن بحث‌ها کرده‌اند و بسا کفش‌ها که بر سرِ یکدیگر کوفته باشند! خیلی خلاصه می‌توان گفت که طنز «بیان تلخ‌کامی‌ها به زبانی شیرین، کنایی، نشاط‌آور و منصفانه است» و نباید آن‌را در کنار هزل و هجو و فکاهه قرار داد.


*اما به تازگی مجموعه‌ای از 100شعر طنز با عنوان «یک بغل کاکتوس» به کوشش امید مهدی‌نژاد (دکتر برزو بی‌طرف) طنزپرداز خوش‌ذوق معاصر، توسط انتشارات «سپیده‌باورانِ» مشهد منتشر شده که به مقدمه‌ای فاخر و ارزش‌مند، به قلم ابولفضل زرویی نصرآباد، مزیّن شده است. اگر گل‌آقا خوان بوده باشید، حتما نام زرویی نصرآباد (ملانصرالدین) -که یکی از نورچشمی‌های زنده‌یاد کیومرث صابری بوده- را شنیده‌اید. وی در مقدمه کتاب به مفهوم طنز و جریان‌شناسی و تاریخچه شعر طنز می‌پردازد و ردّ پای آن را پیش از ظهور اسلام در ایران می‌گیرد و تا انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی دنبال می‌کند. نوشته‌ای در خور توجه بسیار. اما شاید علت این‌که نام این کتاب را «یک بغل کاکتوس» گذاشته‌اند این باشد که مفهوم طنز بی‌شباهت به کاکتوس نیست، زیبا و گزنده!

*همان‌طور که خدمت‌تان عرض شد، این کتاب مجموعه‌ای از‌100شعر طنز است که از میان اشعارِ 59 شاعر طنزپرداز معاصر انتخاب و گزینش شده است. از میان این شاعران می‌توان به «عمران صلاحی»، «کیومرث صابری»، «سیدحسن حسینی» و همچنین «سعید نوری»، «منوچهر احترامی»، «زرویی نصرآباد» و «ابولقاسم حالت» اشاره کرد.


از لحاظ موضوعی نیز این کتاب از تنوع خوبی برخوردار است. گاه به رفاه اقتصادیِ حاکم بر مردم اشاره می‌کند(!) و گاه از سادگی سیاست‌بازان سخن می‌گوید! بعضی‌شان از زن‌ذلیلان عزیز دفاع می‌کنند و بعضی نیز ایشان را به شدت محکوم می‌کنند! خلاصه خارهای این «یک بغل کاکتوس» در تن هرکس و هرچیزی فرو رفته! بی‌شک خواندن اشعار این مجموعه مدت‌ها لبخندی را بر صورت عزیزتان نمودار خواهد کرد.

خلاصه‌تر آن‌که انتخاب شعر از این مجموعه بسیار سخت آمد. چراکه باید شعری کوتاه و بدون بدآموزی(!) و همچنین بدون آن‌که به کسی خدای ناکرده اهانتی کرده باشد، انتخاب کرد. لاجرم تفألی بگرفتم که این شعر آمد، از خود استاد زرویی نصرآباد که به زبان یکی از اشعار زنده‌یاد مهرداد اوستا سروده است:


گذشتی و نگذشتم، رمیدی و نرمیدم

نهفتی و ننهفتم، چمیدی و نچمیدم

تو تا مدارج عالی، به اوج قدرت مالی
پریدی و نپریدم، رسیدی و نرسیدم

مدیح مردم نادان، سرودی و نسرودم
به نعره چاک گریبان، دریدی و ندریدم

حواله‌های تویوتا، زمین و خانه و ویلا
گرفتی و نگرفتم، خریدی و نخریدم

به پیشگاه رئیسان خمیدی و نخمیدم
کنار بادیه لیسان لمیدی و نلمیدم

کنار دلبر مَهرو، شرا...ﺷَ...شربت لیمو
نشستی و ننشستم، چشیدی و نچشیدم

ز دوستان قدیمی، ز همدلان صمیمی
گسستی و نگسستم، بریدی و نبریدم

خزعبلات اداری، برای کار تجاری
نوشتی و ننوشتم، دویدی و ندویدم

هزار نکته چون یخ، هزار به به و بخ بخ
پراندی و نپراندم، شنیدی و نشنیدم

تو بر زغال فلانی دمیدی و ندمیدم
از آن‌که افتد و دانی، کشیدی و نکشیدم...

 

*این کتاب را می‌توان از انتشارت کتاب آفتاب واقع در چهارراه شهدا، پشت باغ نادری، مجتمع گنجینه کتاب تهیه نمود. شماره تماس: 0511.2222204

۲۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۸:۵۵
زهیر قدسی
شهدِ شهود در شعر

این کیست که با این‌همه غم می‌خندد؟
زخمی شده، باز دم به دم می‌خندد
در مرگ چه رازی‌ست که این کهنه‌درخت
با هر تبری که می‌زنم می‌خندد؟

پاییز بهاریست که عاشق شده استرباعی بالا از «میلاد عرفان‌پور» شاعرِ جوانِ شیرازی است که سابقه شاعری او به ایام نوجوانی‌اش بر می‌گردد. البته نام شیراز را که می‌شنویم ناخودآگاه ذهن‌مان شهری شاعرپرور را تداعی می‌کند. شهر شاعران بزرگی چون حافظ و سعدی که هرکدام میراثی جاودان، برای ادبیات ما محسوب می‌شود. عرفان‌پور یک رباعی‌سُرا است که تا کنون سه دفتر  از وی منتشر شده است. اولین مجموعه او «از شرمِ برادرم» نام داشت. سپس مجموعه‌ «پاییز بهاریست که عاشق شده است» منتشر شد و پس از چند سال، مجموعه «پادشهر» به تازگی انتشار یافت. شاید از نگاه برخی رباعی ـ‌به جهت کوتاه بودن‌ـ یک قالبِ شعریِ ساده باشد اما اگر یک‌بار سعی کرده باشید یک پیامک جذاب و تاثیرگذار از خودتان تولید کنید به احتمال زیاد چنین گمانی نخواهید داشت. شعر عرفان‌پور دارای چند ویژگی است که به صورت مختصر به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

1ـ اولین ویژگی شعر عرفان‌پور که البته لازمه همه شعرهاست «کشف» است. چیزی که شعر و نگاه شاعرانه را از گویش‌های متداول و حتی ادبی متمایز می‌کند، چیزی به نام وزن و قافیه و عروض نیست. شاعر در گام نخست به چشمانی کاشف نیازمند است. به چشمانی که بتواند هر واقعه و رخدادی را سوا و جدای از روزمرگی‌ها به تماشا بنشیند تا از دلِ آن واقعه، معنایی جدید، جدا کند. و در گام آخر، شاعر نیازمند زبان و قلمی است که این معنا را به زیباترین وجه ممکن به مخاطبِ خود منتقل کند تا در جان و روان شنونده بنشیند.

پادشهر

2ـ ویژگی دوم شعر عرفان‌پور غافل‌گیری است. چیزی که ما در مینی‌مال نویسی، شاهدش هستیم. به این رباعی توجه کنید:

غمگین نشد از این‌که به او تاخته‌اند
یا این‌که به جانش تبر انداخته‌اند
وقتی جگر انار خون شد، که شنید
از شاخه او چوب فلک ساخته‌اند

این چیزی است که به آثار بسیار کوتاهِ ادبی جذابیت می‌بخشد. شاید شما به دلیل کوتاه بودن شعر، خیلی درگیرِ آن نشده باشید ولی ضربه‌ای که در آخرین مصرع به شما وارد می‌شود انکار ناپذیر است.

3ـ دیگر ویژگی شعر این شاعر، تنوع موضوع است که شاعر را از پرداختن به فضاها و مضامین تکراری دور کرده است. عاشقانه و عارفانه، تردید و طنز، اجتماعی و اعتراض و دیگر فضاهای متنوع در شعر عرفان‌پور مشهود است.



این‌جا فوارن زندگی... آن‌جا مرگ
مانده‌ست در انتظار انسان‌ها، مرگ
«یک روز به دیدار شما می‌آیم»
این نامه برای زنده‌ها...امضا: مرگ

***
با بال و پرت نگو که ماندن ننگ است
فریاد نزن که آسمان خوش‌رنگ است
برگرد پرنده! دل به پرواز نبند
این‌جا دل یک قفس برایت تنگ است
***
سرمای تو کُشت خواهرم را، ای برف!
خون کرد دل برادرم را، ای برف!
آهسته ببار تا بیابم شاید
گیسوی سپید مادرم را ای برف!
***
خاکی بودم، به خویش مغرور شدم
بر اصل خودم وصله ناجور شدم
تو کوه به کوه می‌رسیدی به خودت
من شهر به شهر از خودم دور شدم
***
ای در پر و بال ما، پر و بال خودت!
ما را نکشان چنین به دنبال خودت
کالای شکسته را خریداری نیست
این دل که خودت شکسته‌ای، مال خودت


*این کتاب را می‌توان از انتشارت کتاب آفتاب واقع در چهارراه شهدا، پشت باغ نادری، مجتمع گنجینه کتاب تهیه نمود. شماره تماس: ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۸۹ ، ۰۸:۴۹
زهیر قدسی

زیباترین روح پرستنده


«خدایا؛ عقیده‌ام را از دست عقده‌ام، مصون دار»

لابد این جمله را بارها شنیده‌اید؛ جمله‌ای که احتمالا باید گوینده آن را بشناسید. آنان که سری در کتاب دارند و یا دستی در قلم، محال است «علی شریعتی» را نشناسند. لااقل قلم سحرانگیزش را در آفرینش «کویر» ستایش می‌کنند و روح دردمند و جستجوگرش را لابه‌لای «فاطمه، فاطمه است»، «علی»، «حسین وارث آدم» و... یافته‌اند.

به هر روی شریعتی از آن نویسنده‌های مسئله‌دار زمان خودش بوده و پُر بی‌راه نیست اگر بگوییم از آن نویسنده‌های مسئله‌دار معاصر است؛ نویسنده‌ای که اگرچه خودش فارغ از مرید و معاند، دست به قلم زده و از دغدغه‌هایش گفته. اما افراط و تفریط‌های بعد او نیز فراوان است که هیچ‌یک از آن‌ها راه حقیقت را نپیموده است. افراطی که دوستان شریعتی را به سوی مطلق‌اندیشی برده و دشمنانش را به سوی بی‌انصافی! و کم بوده‌اند کسانی که در این میان جانب انصاف را رعایت کرده‌اند و بر اندیشه‌های مخالف خود نیز ارج نهاده باشند؛ بدون آن‌که شریعتی‌زده شوند و اشتباهات را نادیده انگارند.

اما این‌جا نه مجال پرداختن به ناگفته‌های پیرامون شریعتی است و نه سر بریدن به تیغ به اصطلاح نقد! لیکن بی‌راه نیست اگر اعتراف کنیم بسیاری از مخالفان لجوج و سرسخت شریعتی و آثار او کسانی هستند که حتی یک اثر از او را نخوانده‌اند و تنها به شنیده‌ها بسنده کرده‌اند!

**و اما «نیایش» مجموعه‌ای است از چهار دفتر؛ دفتر اول ترجمه نیایشِ«الکسیس کارل» است که اول‌بار توسط مهندس احمدزاده ترجمه شد و بعدها در سال ۱۳۳۸ بنا به میل شخصی و نیازسنجی شریعتی در پاریس دوباره ترجمه شد.

در یادداشت همین ترجمه است که شریعتی از علل نوشتن کتاب می‌گوید و عقیده‌اش را برای نیایش به قلم می‌آورد، خود کارل تنها از چشم یک متفکر مسیحی به مسئله دعا پرداخته آن‌چنان که در مسیحیت وجود دارد، اما شریعتی معتقد است: «نکته‌ای که در ضمن مطالعه متون و ادعیه اسلام و مسیحیت به آن برمی‌خوریم، امتیازی است که دعای اسلام بر مسیحیت دارد و آن این است که دعا در اسلام صرف نظر از جنبه عرفانی، دارای جنبه اجتماعی و حتی سیاسی نیز می‌باشد، به خصوص در متون دعاهای تشیع»

شریعتی دعا را پناهی برای ایده‌های اجتماعی می‌داند تا خواست‌ها و آرمان‌های اجتماعی بشر از گزند بحران‌های سیاسی و نابسامانی‌های اجتماع مصون بماند.

کتاب نیایش

و اما دفتر دوم با عنوان «مکتب سجاد؛ آگاهی، عشق، نیاز، جهاد و نیایش» به قلم خود شریعتی است که در آن به فلسفه نیایش پرداخته است. دفتر سوم هم متن اصلی نیایش است؛ نیایش‌هایی از شریعتی که کم و بیش شنیده‌اید.

و آخرین دفتر که با نام «زیباترین روح پرستنده» به تحلیل و صحبت پیرامون نیایش‌های امام سجاد(ع) می‌پردازد.
«نیایش» از آن کتاب‌هایی است که عارف مبارزه‌جویی را ترسیم می‌کند که می‌داند: کنجِ عزلت و بی‌هدف دست به دعا بردن، نه آن است که اسلام می‌طلبد و نه شایسته مسلمانی است.

نیایش آن‌گونه است که در سخنان علی(ع)ـ این روح پرستنده و تسلیم و مبارز ـ می‌توان دید:

«خدایا! مگذار که دینم در پس وجهه دینی‌ام دفن شود
مگذار که آن‌چه را حق می‌دانم به خاطر آن‌که بد می‌دانند کتمان کنم.
خدایا! مرا هم‌واره آگاه و هشیار دار تا پیش از شناختنِ درستِ کاملِ کسی یا فکری-مثبت یا منفی- قضاوت نکنم.
خدایا! «شهرت»، «منی» را که می‌خواهم باشم؛ قربانی«منی» که می‌خواهند باشم، نکند.»




مشخصات کتاب:

عنوان: نیایش

نویسنده: دکتر علی شریعتی

ناشر: سپیده‌باوران

تعداد صفحه: ۱۹۶

قیمت: ۶۰۰۰تومان

قطع: رقعی


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۸۸ ، ۲۱:۱۱
زهیر قدسی

شعرهایی در گوشه‌ی «داد»


*اگر به سیر محتوایی شعر فارسی دقت کنیم، در آغاز بیشتر به شعرهایی با مضامین عاشقانه (مانند سعدی) و حکیمانه و عارفانه (بیدل و حافظ) و یا حماسی (فردوسی) بر می‌خوریم. اما اگر به کاوش ادامه دهیم تا شعرهایی با درون‌مایه انتقاد و اعتراض پیدا کنیم، کار بسیار مشکل می‌شود. البته در شعر حافظ در لابه‌لای ادبیات عاشقانه و عارفانه، شعرهایی از جنس اعتراض هست. مثل آن‌جا که می‌گوید:

همای گو مفکن سایه شرف هرگز
بر آن دیار که طوطی کم از زَغَن باشد

یا بخش قابل توجهی از شعر حافظ اعتراض به مردمی است که ریا و نفاق را تشخیص نمی‌دهند:

می خور که رند و حافظ و مُفتی و مُحتسب
چون نیک بنگری، همه تزویر می‌کنند

ولی به هر حال باید توجه داشته باشیم که این ابیات در لفافه و پنهان، در میان اشعار حافظ دیده می‌شود.

به راستی چرا میراث شعر کهنِ ما در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی و به صورت خاص‌تر شعرِ اعتراض، چنین لاغر و کم‌بنیه است؟
«محمدکاظم کاظمی» شاعر و پژوهش‌گرِ معاصر، در جواب این سوال در مقدمه کتاب«دادخواست» چنین پاسخ می‌دهد: «این‌قدر می‌توان گفت که به نظر می‌رسد استبداد سیاسی و رکود فکری حاکم بر جامعه، در این میان سهم تمام داشته است. برافتادن معتزلیانِ خردگرا، محرومیتِ شیعیان عدالت‌طلب، سرکوب شدنِ قِرمَطیانِ ستیزه‌جو و در مقابل، حاکمیت یافتنِ جبرگرایی و عرفانِ منفعل و دین‌داریِ سراسر عبادی، لاجرم جامعه را به آن‌جا می‌کشاند که“با خدادادگان ستیزه مکن/که خدا داده را خدا داده” را بیش از “با سنگ‌دلانِ شعله‌خو، سختی کن” دوست می‌داشت...»

دادخواست

*«دادخواست» نام مجموعه ۱۰۰شعر اعتراض است که «امید مهدی‌نژاد» و «محمدمهدی سیار» از میان اشعار ۷۷شاعر معاصر، گزینش و انتخاب کرده‌اند. اگرچه شاید جای خالی بعضی شعرها در این مجموعه دیده شود، ولی بی‌شک تک تکِ اشعار موجود در این دفتر، وجود هر انسانی را سرشار از احساس می‌کند. اما نه احساسِ گل و بلبلی! احساس خشم و شرم. خشم از آنانی که به فکر بالا بردنِ برج‌های‌شان هستند بی‌آنکه به خانه ویران همسایه بیاندیشند و شرم از خودمان که بی‌تفاوت در مقابل این فاصله‌ها نشسته‌ایم. احساس حزن و اندوه نسبت به جامعه‌ای که گرفتار روزمرگی شده و سر از لاکِ تکرار بیرون نمی‌آورد. برخی از اشعار این مجموعه اعتراض به فراموشیِ آرمان‌ها و مردمِ آرمانی است.

این مجموعه که به تازگی توسط نشر سپیده‌باوران منتشر شده، ظرف مدت کوتاهی به چاپِ سوم خود رسیده است.

*اگرچه انتخابِ بهترین شعر در این مجموعه که بِه‌گزیده‌ای از شاعران معاصر است، سخت می‌نماید، اما از این میان شعری زیبا و کوتاه انتخاب کرده‌ایم تا در این ستونِ تنگ خفه نشود! شعری از «مسلم محبی» به نام «داستان». باشد که مقبول طبع مردمِ صاحب‌نظر شود:

وقتی دوباره پر شده از بُت، جهان‌مان
شرک است، ذکر نام خدا بر لبان‌مان
اهیرمنانه باعث شرم خدا شدیم
گم باد از صحیفه عالم، نشان‌مان
نفرین به ما! به خاطر یک لقمه بیش‌تر
وا شد به سوی هر کس و ناکس دهان‌مان
تیر و کمان به دست گرفتیم تا مباد
غرق پرنده‌ها بشود آسمان‌مان
در فکر طرح وسوسه سیب دیگری است
شیطان، همو که جا زده خود را میان‌مان
...وقت حضور توست، مخواه ای آخرین امید!
بی‌قهرمان تمام شود داستان‌مان



مشخصات کتاب:

عنوان: دادخواست - ۱۰۰ شعر اعتراض

به کوشش: امید مهدی‌نژاد - محمدمهدی سیار

ناشر: سپیده‌باوران

تعداد صفحه: ۲۳۱

قیمت: ۸۰۰۰تومان

قطع: رقعی


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۸۸ ، ۲۱:۵۸
زهیر قدسی