هیچ/ جلیل صفربیگی
عاشقی در قطع جیبی!
*«جلیل صفربیگی» شاعر گمنامی نیست تا بخواهیم معرفیاش کنیم. از او مجموعههای رنگارنگ و متعدد منتشر شده است. چند مجموعه تحقیقی و یک اثر ترجمهای و قریب به ۱۰ مجموعه شعر که بیشترشان در قالب رباعی است که از قضا ما با همین رباعیهایش کار داریم! به تازگی انتشارات سپیدهباوران، پنجگانهای با عنوان «پنج چارانه از جلیل صفربیگی» منتشر کرده است. پنج کتاب کوچک و جیبی که هر کدام تقریبا ۷۰صفحهای حجم دارند با یک طراحی چشمپسند که نمیتوان از کنار آن بیتوجه گذشت. اگرچه گفتهاند: اُنظُر الی ماقال ولا تَنظُر الی جِلد! اما به هرحال همانگونه که اجازه داریم در مورد انسانها از روی ظاهرشان قضاوت کنیم در مورد کتابها هم چنین اجازهای محفوظ است!
*و اما اینکه «چارانه» چیست؟ باید عرض کنیم خدمت عزیزتان که حتی جناب دهخدا هم در فرهنگ لغتش ما را بیپاسخ گذاشته؛ اما آنچه به نظر میرسد این است که واژهای ابداعی برابر رباعی است. هر یک از دفترهای این مجموعه تقریبا حال و هوای مخصوص خودشان را دارند. «و» نام اولین دفتر این مجموعه است که نسبتا اسم کوتاهی است! این دفتر هم مانند دیگر رباعیهای صفربیگی دارای مضمون اجتماعی است با این توضیح که تقریبا حال و هوای عاشقی و از این چیزها دارد اما نه یک شکل و یک دست، برخی از رباعیهایش نمکی از طنز هم در کام خواننده میریزد، مثل این:
باید همه را به زیر پا بگذارم
تا دست تو را توی حنا بگذارم
با این همه شرطی که تو داری باید
مرغی بشوم، تخم طلا بگذارم!
***
من آب گذشته از سرم... میگویم
من عاشقم، احمقم، خرم، میگویم
انگار که چارهای ندارم دیگر
من اسم تو را به مادرم میگویم
***
تو بالاخره به من نگفتی چه کنم!
در تور دلم اگر نیفتی چه کنم؟
ای عشق! بیا و کار را یکسره کن
با این دل دست و پا چلفتی چه کنم؟
*«هیچ» عنوان دومین دفتر این مجموعه است. همانگونه که از اسم و طرح جلدِ این کتاب احساس میشود، حال و هوای این دفتر کمی مایوسانه و هیچانگارانه است. شما برخی از رباعیهای منسوب به خیام را اگر بیاورید در قرن حاضر و البته کمی غلظتش را کم کنید شاید چنین جیزی بشود! البته رنگ و روی عشق و عاشقی کماکان در برخی از رباعیهای این دفتر دیده میشود که بیشباهت به دفتر قبلی نیست جز اینکه شاعر کمی جسورانهتر معشوق را خطاب میکند:
تا کی سر کوچهتان هیاهو بکشم؟
از چار طرف محله را بو بکشم؟
سارا! تو رو هرکه دوست داری نگذار
مجبور شوم دوباره چاقو بکشم
***
من از طرف خودم وکیلم یا نه؟
در زندگی خودم دخیلم یا نه؟
عمریست به بودن خودم شک دارم
من ماندهام اینکه من جلیلم یا... نه؟
***
در سطر نخست دربهدر میمردم
در نقش ضمیر مستتر میمردم
این شعر فقط به درد مردن میخورْد
باید دو-سه سطر پیشتر میمردم
*در پایان چون جایی باقی نمانده، سه دفتر بعدی را حواله میدهم به آینده، تا ببینیم چه میشود!
مشخصات کتاب:
عنوان: هیچ
نویسنده: جلیل صفربیگی
قطع: جیبی
تعداد صفحه: ۵۶
قیمت: ۲۰۰۰تومان
این کتاب را میتوان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبهروی شیرازی۱۴، پاساژ رحیمپور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.
ممنون از معرفی خوب کتاب.
اصطلاح "چارانه" معادل استاد میرجلال الدین کزازی است برای "رباعی".