پاسخ به پرسشهای ناتمام
*خوب یادم است آن روزهایی را که تازه ستون جاکتابی افتتاح شده بود و میخواستم حتما یک روز «قرآن» را به عنوان یک کتاب معرفی کنم؛ اما نشد! هربار چنین تصمیمی میگرفتم به ذهنم افکاری خطور میکرد که مرا از این عمل باز میداشت. مهمترین دلیلم این بود که آیا کسی چون من میتواند قرآن را معرفی کند و دیگران را توصیه به خواندن آن کند، بیآنکه دچار حالتی از نفاق شود؟!
*و خوب یادم است آن ایام را که وقتی با ذهنی جستجوگر و پرسشگر سراغ قرآن میرفتم و هربار سنگینتر باز میگشتم... آن ایام برخی آیات قرآن برایم بیمعنا مینمود و این برایم غیر قابل قبول بود؛ چون نمیتوانست اینگونه باشد. برخی آیات هم به نظر میرسید که با دیگر آیات و روایات در تضاد است و این خود برایم پرسشساز بود. و البته آیاتی از قرآن هم حالتی دلچسب داشت که انگار برای من نازل شده بود. با این همه یا میبایست که قرآن را بدون توجه به معانی آن میخواندم –برای ثواب آن- و یا هربار، باری از پرسشهای تازه را به دوش کشم که خارج از حد و توان من بود.
*اگر خاطرتان باشد زمانی در همین ستون از کتاب «نامههای بلوغِ» زندهیاد «علی صفایی حائری» نوشتم که: «این کتاب را مانند دیگر آثار این نویسنده فقط به آنانی توصیه میکنم که به دنبالی راهی هستند و برای یافتنش تحمّل و تأمّل دارند.» اینبار و در این روزهای پایانی ماه مبارک رمضان از «روش برداشت از قرآن» اثر گرانسنگ دیگر این نویسنده، اگر خدا بخواهد، خواهم نوشت. اول از همه باید اعتراف نمود از این کتاب پربار و پرمغز نوشتن، کار سادهای نیست؛ پس بیشتر از خود کتاب وام خواهیم گرفت تا این مشکل بر ما آسان گردد. فقط توضیح آنکه: کتاب حاضر را نه برای خواندن بلکه برای اندیشیدن باید خواند و برای آن نیاز به حوصله فراوان داریم. و دیگر آنکه هر کلمه در آثار مرحوم صفایی، معنای واقعی خودش را دارد پس نباید از کنار این کلمات ساده گذشت. این کتاب میتواند آغاز خوبی باشد برای بهرهبرداری واقعی از قرآن.
*«... در این بازگشت، کسانی هستند که بر اساس آرزوها و رویاهای گنگ و یا تلقینها و تشویقها و یا افتادن در یک جوّ گرم، به قرآن رو آوردهاند. اینها بدون اینکه سوالی طرح کردهباشند و یا نیازی و ضرورتی را یافته باشند و یا اصلا چیز معلوم و مشخصی را خواسته باشند، کتاب را میگشایند و معلوم است که با دست خالی باز میگردند و مایوس و متحیر میمانند و یا با خیالات و بافتههای هماهنگ، خود را فریب میدهند و سرگرم میسازند. اصولا مطالعه هر کتاب، مادام که با طرح سوال همراه نباشد، بهره نمیدهد...»