جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

جنگ در میان رنگ!

«جنگ زودتر از من به دنیا آمد؛ دو سال زودتر از من؛ و وقتی به مدرسه رفتم، شیپور پایان جنگ را زدند. این یعنی کودکی‌ام در دامن جنگ گذشت. آن‌چه از این دایه ناخواسته نامهربان در خاطرم است صدای آژیر خطر است و دویدن به پناه‌گاه و موشکی که در کوچه پشتی‌مان فرود آمد و آتش‌سوزی و شب‌های نبودن پدر و تنهایی و اضطراب و ترس و ترس و ترس و همین. جنگ مهمان ناخوانده‌ای بود که از پنچره پشتی وارد دنیای کوچک کودکی من شده بود و نمی‌شد ندیدش. چون همه جا بود. از خانه، تا کوچه، تا خیابان، تا اسباب بازی‌ها، تا کتاب‌های شعر و قصه، تا سرودها و بازی‌های آمادگیِ غنچه‌های انقلاب و تا برگ برگ دفتر نقاشی...»



دفتر نقاشی یک نویسنده!
کتاب «رنگ، رنگ، جنگ» کتابی است از نقاشی‌های کودکیِ نویسنده جوان، «محسن‌حسام مظاهری». نقاشی‌هایی که با دستان یک تماشاچی کوچک به تصویر کشیده‌شده‌اند، اما بسیار بیش از هزاران خبر ریز و درشت آن سال‌ها، حرف دارند برای گفتن. نقاشی‌هایی که تصویرگر و بازتاب‌دهنده دغدغه‌ها، افکار  و خیالات کودکانه‌ی بچه‌هایی است که زیستن در شرایط جنگی را انتخاب نکرده‌اند. نقاشی‌هایی که خود به تنهایی و بی آن‌که کسی بخواهد حرفی بگذارد تنگ‌شان هم، خود، یک تاریخ‌اند. چرا که جنگ را بدون هیچ عینکی، از نگاه یک کودک دیدن، یعنی دیدن بی‌پرده واقعیت. واقعیتی که در دل شعارها گم نمی‌شود، چرا که رنگ‌های نگاه معصومانه یک کودک را در خود دارد. شاید به راستی این کتاب از معدود کتاب‌هایی باشد که بتوان آن را کودکانه- بزرگانه نامید. بزرگ‌ترها خاطرات کودکی را در آن می‌یابند و کودکان هم کودکی بزرگترها را در آیینه نقاشی‌ها می‌بینند. و هردو؛ در میان این نقش‌های رنگین، اما کبود؛ سختی‌ها و آرمان‌ها و آرزوها و رنج‌های یک نسل را مرور می‌کنند.


یک دفتر نقاشی غیر معمولی
کتاب مانند یک دفتر نقاشی دست نخورده و طبیعی است. فصل‌بندی کتاب در تلاش است تا نوعی نظم موضوعی به این نقاشی‌ها بدهد. در کنار هر نقاشی، سال کشیده شدن نقاشی و موضوع آن درج شده است و نیز سن نقاش کتاب در زمان ترسیم نقاشی. این نقاشی‌ها محصول درایت مادری است که این‌ها را جمع و نگهداری کرده است. دیدن نقاشی‌ها ناخوداگاه این مسئله را به ذهن آدمی متواتر می‌کند که جنگ و متعلقاتش چه زود کودکان این مرزو بوم را بزرگ کرد.




مشخصات کتاب:

عنوان: رنگ، رنگ، جنگ (روایت‌هایی از کودکی یکی از بچه‌های نسل جنگ)

نویسنده: محسن‌حسام مظاهری

ناشر: آرما

تعداد صفحه: ۱۱۲


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۳ ، ۰۰:۱۱
الهام یوسفی

کتابی پر از «ایسم»

*خوب یادم است روزهای نوجوانی را –روزهایی که اصرار بر اثبات خویش داشتیم- که در دایره بحث‌های داغ سیاسی‌مان در آن روزگار، بودند کسانی که بیش از ما سعی بر اثبات خویشتن داشتند و قدری واژه‌های دست و پاگیر و قلمبه برای گفت و گوهای سیاسی‌شان دست و پا کرده بودند تا شاید هم خود را به هم‌سن و سالان خود بنمایند و هم به بزرگ‌ترها خودی نشان دهند که: بعله ما هم بلدیم!

*کتاب این هفته را البته بیش از آن‌که به این دسته معرفی کنیم برای آن گروه معرفی می‌کنیم که هنگام بحث کردن با گروه مذکور و یا پای صحبت کارشناسان سیاسی(!) دهان‌شان باز می‌ماند که: «این یارو چی داره می‌گه؟!» و گرنه از من بپرسید پاسخ‌تان می‌دهم که خروارها از این «ایسم‌ها» به کار نخواهد آمد، مگر آن‌که پیش از آن «روش نقد» و روش بحث بلد باشیم که اگر خدا بخواهد یک کتاب خوب در این زمینه برای‌تان در نظر گرفته‌ایم.

*کتاب «دانشنامه سیاسی» داریوش آشوری از قدیمی‌ترین و جامع‌ترین کتبی است که در زمینه توضیح فرهنگ اصطلاحات و مکتب‌های سیاسی نوشته شده. از انصاف نگذریم که خواندن این کتاب برای افزایش معلومات سیاسی خیلی خوب خواهد بود چرا که توجه به منشا واژگان سیاسی و تفکراتی که مدافعان هر مکتب سیاسی دارند، فواید خاص خودش را دارد، که شاید یکی از آن‌ها بهبود درک متقابل سیاسی باشد.



*یکی از کارهای خوب نویسنده که در این کتاب دیده می‌شود، معادل‌سازی‌هایی است که برای تعدادی از واژگان فرنگی به صورت پارسی انجام گرفته. این کتاب تقریبا شامل توضیح و تشریح ۵۰۰واژه است که در مقالات و گفتارهای سیاسی بسیار با آن‌ها مواجه می‌شویم و البته طبیعی است که یک نویسنده و فعال سیاسی در تشریح هر واژه سیاسی، تفکرات و نگرش شخصی خود را خواسته یا ناخواسته درگیر کند، چنان‌که خود نویسنده در دیباچه کتابش چنین نوشته است: «...روش ما در شرح مطالب مقاله‌ها آن بوده که مطالب بی‌طرفانه و با دیدی علمی و کمابیش از دیدگاه هواداران هر نظریه شرح شود و برای گروه بیش‌تری از خوانندگان سودمند باشد، ولی از آن‌جا که بی‌طرفی و دید علمی در حوزه امور انسانی به ویژه امور سیاسی، امری است بسیار نسبی، چه بسا همه مطالب کتاب از دیدگاه همگان پسندیده نباشد، و از این باکی و چاره‌ای نیست...»




مشخصات کتاب:

عنوان: دانشنامه سیاسی

نویسنده: داریوش آشوری

ناشر: مروارید

تعداد صفحه: ۳۵۱

قیمت: ۱۰.۵۰۰ تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۳۳
زهیر قدسی

در کف یک قاطر زبان‌نفهم!


** یکی از مشکلاتی که جاکتابی‌نویس در معرفی یک کتاب داستان با آن رو به روست، این است که چگونه درباره داستان بنویسی بی‌آن‌که بخشی از داستان لو برود؟! به ویژه طبق قانون طلایی اخلاق که: آن‌چه را برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند. حال وقتی برای تو هیچ شکنجه‌ای زجرآورتر از شنیدن و لو رفتن یک داستان توسط دوستانت وجود ندارد؛ چگونه می‌توان این را بر شما مخاطب عزیز پسندید؟

داستان از چه قرار است؟!

«مَگیل» نام قاطری است که به همراه تعداد استر و الاغ دیگر وظیفه انتقال تجهیزات و تسلیحات را برای رزمندگان در یکی از عملیات‌های جنگ در ارتفاعات غرب بر عهده دارد. از آنجایی که این موجود شخصیت نقش مکمل داستان را بر عهده دارد و از آنجایی که بالاخره با خرها قوم و خویش است(!) و زورش می‌رسیده نام کتاب را هم به خود اختصاص می‌دهد!
در یک عملیات، گروهانی موسوم به قاطریزه(!) به واسطه خمپاره‌های متعدد، غافلگیر می‌شود و همه شهید می‌شوند الا سربازی که به واسطه موج انفجار شنوایی و بینایی خود را از دست می‌دهد. داستان دقیقا از زمانی آغاز می‌شود که این سرباز به هوش آمده و در ابتدا نمی‌داند دقیقا چه بلایی سرش آمده و در تقلای شناخت محیط پیرامون خود، به گوشه و کنار دست می‌کشد تا این‌که دستش به پوزه همین مگیل خودمان می‌خورد و به ناچار باید او اطمینان کند، بلکه نجات یابد.
خوب به نظر می‌رسد سوژه آن‌قدر جذاب و جدید باشد تا سراغش بروید. شرایطی که این رزمنده با آن مواجه است، به نوعی است که یک کمدی-درام را شکل می‌دهد. رزمنده‌ای که نمی‌تواند موقعیت خود را بررسی کند. و ببیند اصلا دور و برش کسی هست یا نه؟! و از سویی در تنهایی خود مدام با قاطر زبا‌ن‌نفهم صحبت و درددل می‌کند!
البته با تمام محبوبیتی که این کتاب پس از مطالعه برای خواننده‌اش ایجاد خواهد کرد، ایرادی هم می‌توان به آن وارد نمود. و آن این‌که به نظر می‌رسد نویسنده قدری در توصیف شرایط شخص اول داستان مسامحه کرده؛ شاید از آن جهت که نخواسته داستان برای مخاطب طولانی و خسته کننده شود.



نویسنده چه کاره است؟

محسن مطلق، متولد ۱۳۴۸ است. در چهارده سالگی برای نخستین‌بار به جبهه می‌رود و تا پایان جنگ آن‌جا باقی می‌ماند. از او کتاب‌هایی چون: «زنده باد کمیل»، «مهاجر کوچک»، «درخت تنها»، «یک روز، یک مرد» و... در ارتباط با جنگ نوشته شده است.

یک گاز از کتاب:

«... با خودم می‌گویم: «یعنی چه؟ من با این‌همه عقل و کمالات بعد از عمری درس خواندن، حفظ نیمی از قرآن و نهج‌البلاغه، بعد از آن‌همه ریاضت و شب زنده‌داری و به قول معروف غور در عالم معنی، خودم را بسپارم دست این قاطر زبا‌ن‌نفهم. او مرا به کجا می‌خواهد ببرد؟!...»




مشخصات کتاب:


عنوان: مگیل

نویسنده: محسن مطلق

ناشر: سوره مهر

تعداد صفحه:۸۸

قیمت: ۲۰۰۰ تومان

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۰۸:۳۸
زهیر قدسی
زندگی، مرگ و دیگر هیچ...!

«...می‌دانید! زندگی خیلی چیزها را در دل انسان نابود می‌کند، خیلی باورها را به باد می‌دهد... دیدار دوباره! ای کاش واقعیت داشته باشد...»

*‌ این از آخرین جمله‌های اعضای باقیمانده یک خاندان بزرگ و ثروتمند آلمانی است. خانواده‌ای با نام رسمی«بودنبروک». سخن از دیدار دوباره، وقتی مرگ و زوال سایه سنگین‌اش را بالاخره بر بازمانده‌های نسلی مغرور و پرافتخار انداخته است و می‌توان به جرات گفت موجزترین مکالمه آکنده به حسرت انسانی است. انسانی که میل به جاودانگی را همواره در وجود خویش داشته است.

* «توماس مان» نویسنده آلمانی‌زبان و خالق اثر «بودنبروک‌ها» یا زوال یک خاندان و برنده جایزه نوبل سال ۱۹۲۹، در این قصه به نسبت طولانی که داستان چندین نسل را در خود جای داده با مفاهیمی چون غرور و تکبر انسانی و توهم جاودانگی دنیوی با هنرمندی بازی کرده و به مرگ نیز، شخصیتی زنده بخشیده است که انسان اگرچه در عمق وجود خویش با آن آشناست اما از آن می‌گریزد و می‌هراسد. در نیمه نخستین داستان اگرچه مرگ ردپایی کم‌رنگ از خود به جای می‌گذارد اما غلبه روح و شوق زندگی در شخصیت اصلی داستان، یعنی «توماس جوان» باعث می‌شود خواننده هم‌چنان به پایداری شکوه این خاندان امیدوار باشد اما از اواسط داستان سایه مرگ و نیستیِ زودهنگام را در این خاندان به وضوح می‌توان دید، و روح سرگردان قصه با نام رسمی مرگ و زوال پا به حریم خانواده می‌گذارد. توماس به دست خود مرگ زودهنگام را فرا می‌خواند آن هنگام که روزنه‌های روشنایی‌بخش درونش را می بندد و از اندیشیدن به جاودانگی حقیقی باز می‌ماند.


قصه اگر چه در آغاز اندکی کسل‌کننده است اما دیری نمی‌گذرد که شما با عشق‌ها و حسرت‌ها و اندوه‌ها و شادی‌های یک زندگی انسانی در زمان و مکانی غیر از اکنون روبه رو می‌شوید. فرزندان خانواده بودنبروک، که همه صاحب شخصیت‌هایی خاکستری و واقعی‌اند، هر یک نماینده نوعی تفکر انسانی است، که سرانجامی خاص خود دارد. سرانجامی که در همه آن‌ها یک احساس مشترک عمیق وجود دارد و آن حسرت توامان با میلی به دیدار دوباره است.

 شاید خواندن این بخش از مکالمات درونی توماس نیز خالی از لطف نباشد:

«...مرگ چه بود؟...پاسخ این پرسش با واژگانی حقیر و پر طمطراق بر او مکشوف نشد، پاسخ را حس کرد پاسخ در عمق جان خود او بود... مگر نه آن‌که انسان از بدو تولد به جسمی پر از اندوه و رنج پا می‌گذارد، زندان! زندان! همه جا قید و بند! انسان از میان میله‌های فردیت خود ناامیدانه به دایره تنگ امکانات بیرونی خیره می‌شود تا سرانجام مرگ از راه برسد و او را به سوی رهایی، به سوی خانه رهنمون شود...»


مشخصات کتاب:


عنوان: بودنبروک‌ها (زوال یک خاندان)

نویسنده: توماس مان

مترجم: علی اصغر حدادی

ناشر: ماهی

تعداد صفحه: ۷۸۲

قیمت: ۴۰.۰۰۰تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۴۶
زهیر قدسی

عاشقی در قطع جیبی!


*«جلیل صفربیگی» شاعر گم‌نامی نیست تا بخواهیم معرفی‌اش کنیم. از او مجموعه‌های رنگارنگ و متعدد منتشر شده است.  چند مجموعه تحقیقی و یک اثر ترجمه‌ای و قریب به ۱۰ مجموعه شعر که بیش‌ترشان در قالب رباعی است که از قضا ما با همین رباعی‌هایش کار داریم! به تازگی انتشارات سپیده‌باوران، پنج‌گانه‌ای با عنوان «پنج چارانه از جلیل صفربیگی» منتشر کرده است. پنج کتاب کوچک و جیبی که هر کدام تقریبا ۷۰صفحه‌ای حجم دارند با یک طراحی چشم‌پسند که نمی‌توان از کنار آن بی‌توجه گذشت. اگرچه گفته‌اند: اُنظُر الی ماقال ولا تَنظُر الی جِلد! اما به هرحال همان‌گونه که اجازه داریم در مورد انسان‌ها از روی ظاهرشان قضاوت کنیم در مورد کتاب‌ها هم چنین اجازه‌ای محفوظ است!


هیچ جلیل صفربیگی


*و اما این‌که «چارانه» چیست؟ باید عرض کنیم خدمت عزیزتان که حتی جناب دهخدا هم در فرهنگ لغتش ما را بی‌پاسخ گذاشته؛ اما آن‌چه به نظر می‌رسد این است که واژه‌ای ابداعی برابر رباعی است. هر یک از دفترهای این مجموعه تقریبا حال و هوای مخصوص خودشان را دارند. «و» نام اولین دفتر این مجموعه است که نسبتا اسم کوتاهی است! این دفتر هم مانند دیگر رباعی‌های صفربیگی دارای مضمون اجتماعی است با این توضیح که تقریبا حال و هوای عاشقی و از این چیزها دارد اما نه یک شکل و یک دست، برخی از رباعی‌هایش نمکی از طنز هم در کام خواننده می‌ریزد، مثل این:
باید همه را به زیر پا بگذارم
تا دست تو را توی حنا بگذارم
با این همه شرطی که تو داری باید
مرغی بشوم، تخم طلا بگذارم!
***
من آب گذشته از سرم... می‌گویم
من عاشقم، احمقم، خرم، می‌گویم
انگار که چاره‌ای ندارم دیگر
من اسم تو را به مادرم می‌گویم
***
تو بالاخره به من نگفتی چه کنم!
در تور دلم اگر نیفتی چه کنم؟
ای عشق! بیا و کار را یک‌سره کن
با این دل دست و پا چلفتی چه کنم؟
*«هیچ» عنوان دومین دفتر این مجموعه است. همان‌گونه که از اسم و طرح جلدِ این کتاب احساس می‌شود، حال و هوای این دفتر کمی مایوسانه و هیچ‌انگارانه است. شما برخی از رباعی‌های منسوب به خیام را اگر بیاورید در قرن حاضر و البته کمی غلظتش را کم کنید شاید چنین جیزی بشود! البته رنگ و روی عشق و عاشقی کماکان در برخی از رباعی‌های این دفتر دیده می‌شود که بی‌شباهت به دفتر قبلی نیست جز این‌که شاعر کمی جسورانه‌تر معشوق را خطاب می‌کند:
تا کی سر کوچه‌تان هیاهو بکشم؟
از چار طرف محله را بو بکشم؟
سارا! تو رو هرکه دوست داری نگذار
مجبور شوم دوباره چاقو بکشم
***
من از طرف خودم وکیلم یا نه؟
در زندگی خودم دخیلم یا نه؟
عمری‌ست به بودن خودم شک دارم
من مانده‌ام این‌که من جلیلم یا... نه؟
***
در سطر نخست دربه‌در می‌مردم
در نقش ضمیر مستتر می‌مردم
این شعر فقط به درد مردن می‌خورْد
باید دو-سه سطر پیش‌تر می‌مردم
*در پایان چون جایی باقی نمانده، سه دفتر بعدی را حواله می‌دهم به آینده، تا ببینیم چه می‌شود!


مشخصات کتاب:


عنوان: هیچ

نویسنده: جلیل صفربیگی

قطع: جیبی

تعداد صفحه: ۵۶

قیمت: ۲۰۰۰تومان

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۰۳
زهیر قدسی

زندگی برای مرگ

داستان‌خوانان حرفه‌ای حتما تجربه خواندن یک یا چند داستان از نویسنده مشهور آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۵۴ یعنی «ارنست همینگوی» را داشته‌اند و با سبک داستانی جزئی‌نگارانه نویسنده «پیرمرد و دریا» آشنایند. «وداع با اسلحه» و «مردان بدون زنان» نیز از دیگر آثار مطرح این نویسنده در میان دوستداران داستان است.

اما «داشتن و نداشتن» را این هفته پیشنهاد می‌دهیم به کسانی که تا کنون با قلم این نویسنده آشنا نشده‌اند و یا مایلند خود را میهمان تجربه‌ای دیگر از میان آثار این نویسنده کنند.

**

اگر نگاهی کلی به آثار همینگوی بیاندازیم، احتمالا اولین عنصر مشترک این داستان‌با دیگر آثار نویسنده را در مبارزه برای زندگی خواهیم یافت. مبارزه‌ای بی‌رحمانه که در هر داستان او شکلی جدید به خود می‌گیرد. مثل پیرمرد و دریا که تقلا و مبارزه مرد ماهیگیر برای شکار یک ماهی بزرگ می‌بینیم. البته این داستان شباهت‌های دیگری نیز با پیرمرد و دریا نیز دارد، که باید خودتان کشف کنید!

اما بد نیست نیم‌نگاهی هم به زندگی این نویسنده داشته باشید تا ببینید که آثار موفق یک نویسنده تا چه اندازه تاثیر گرفته‌از وقایع و جغرافیای زندگی اوست. مثلا بد نیست بدانید شهر «کی‌وست» محل وقوع داستان ما، همان شهری است که همینگوی برای زندگی مشترکش با همسر دوم خود انتخاب کرده. یا این‌که او سه سال پیش از انتشار این داستان برای خود قایقی خریداری می‌کند، که حتما در توصیفات فنی از زندگی روی عرشه و آدم‌های دریا موثر بوده است.

فصل‌بندی کتاب و تغییر راویان داستان نیز از نکات قابل توجه در داستان اوست.



داستان چیست؟!

داستان به روایت زندگی یک دریانورد است که با کرایه دادن کشتی خود به دیگران، زندگی می‌گذراند. گهگاهی هم جنس قاچاق می‌برد و می‌آورد. اتفاقی می‌افتد و زندگی او در مسیر پرمخاطره‌ای قرار می‌گیرد. در سیر داستان، نه تنها با روحیات شخص اول داستان آشنا می‌شویم که آشنایی قابل توجهی نسبت به جامعه و شرایط سیاسی آن زمان آمریکا نیز کسب می‌کنیم.



 مشخصات کتاب:


عنوان: داشتن و نداشتن

نویسنده: ارنست همینگوی

مترجم: خجسته کیهان

ناشر: افق

تعداد صفحه:۲۸۰

قیمت: ۱۲۰۰۰ تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


 


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۲
زهیر قدسی

اعترافات آقای نویسنده

یا

کتاب وسوسه‌ها

 

پیش‌درآمد

تا به حال شده وسوسه سرکشی به دفتر خاطرات کسی به جان‌تان چنگ بزند؟!! خوب واقعا آزمون سختی است، با این وجود امیدواریم که در این مبارزه پیروز شده باشید!

راستی چه لذتی در این خاطره‌خوانی‌ها وجود دارد؟ خاطراتی که یک شخص در دفتر خاطراتش می‌نویسد معمولا همراه با جسارتی جذاب و نوعی نگاه بدون حجاب به اطراف است. در آن‌جا اگر نویسنده اطمینان داشته باشد که خاطراتش را تنها و تنها خودش خواهد خواند، نوشته‌ها واقعا خواندنی خواهد شد؛ از همین‌روست که نباید دفتر خاطرات شخصی کسی را بدون اجازه‌اش خواند، زیرا باعث می‌شوید که او دیگر نویسنده خوبی نشود!!!

 

نویسنده کیست؟

اما به ندرت می‌توان یافت اشخاصی را که با جسارت قابل ملاحظه‌ای، همه جیک و پوک زندگی‌شان را در معرض مطالعه دیگران قرار داده‌اند. یکی مانند نویسنده تازه‌درگذشته برنده جایزه ادبیات نوبل، «ژوزه ساراماگو» که معرف حضور کتاب‌خوانان هستند. اما جهت استحضار آن دسته از دوستان که نمی‌شناسند، باید یاد کرد از کتاب‌های ایشان مانند «کوری» و «بینایی» که از دیگر آثار نویسنده مشهورترند.

نویسنده‌ای پرتغالی که سال ۲۰۱۰ در سن ۸۷سالگی بدرود حیات گفت و با شخصیتی حساس به اصول اخلاقی، که در ماجرای محاصره غزه در کاروان همدردی به مردم فلسطین حضور یافت. پس از ۵۰ سالگی به نوشتن روی آورد، با وجود آن‌که شاید شروع دیرهنگامی برای نویسندگی محسوب شود، در 75سالگی جایزده ادبی نوبل را از آن خود کرد.

 

کتاب چیست و چگونه است؟

ساراماگو سبک نوشتاری ویژه‌ای دارد. یکسره‌نویسی دارد و مخاطب را وادار می‌کند کتابش را بی‌ترمز بخواند! حتی چندان اعتقادی هم به علائم ویرایشی ندارد و در نوشته‌هایش کمتر از آن‌ها استفاده می‌کند؛ با این وجود نوشته‌هایش آن‌قدر خواندنی هستند که خواننده هم تمایلی به تنفس نداشته باشد. اما خوشبختانه این کتاب به قدر کافی علائم ویراستاری دارد. «خرده‌خاطرات» او، چیزهایی است که از کودکی و جوانیش به یاد می‌آورد و با جسارتی ویژه آن‌ها را نوشته. شاید با خودش گفته:«کی زنده است و کی مرده!». حتما خیلی از آن‌ها که ساراماگو در کتابش نام‌شان را برده، اکنون مرده‌اند وگرنه از عصبانیت می‌مردند! آن وقت که او با طنزی ظریف از زیرآب‌شان را می‌زند و رسواشان می‌کند. از همسایه و دوست گرفته تا خاله و عمه و.... از بازی‌ها و عشق‌های کودکانه تا حسرت‌ها و آرزوهای بچگانه!

 

یک گاز شیرین از کتاب!

جایی دیگری گفته‌ام که ساراماگو از کجا و چطور آمده. ساراماگو نام خانوادگی پدری نبود، لقبی بود که خانواده ما در ده به آن شهرت داشت، به معنای تربچه خودرو. گویا وقتی پدرم به ثبت احوال گوله‌ژیا رفته بود تا تولد دومین پسرش را ثبت کند کارمند ثبت که سیلوینیو نامی بوده در عالم مستی بی‌آن‌که کسی متوجه اشتباه نام‌گذاری او شود واژه ساراماگو را به ژوزه دِسوسا اضافه می‌کند که نام درخواستی پدرم بود(پدرم همیشه می‌گفت: که سیلوینیو از سر بدجنسی این کار را کرده.)...



مشخصات کتاب:
عنوان: خرده خاطرات
نویسنده: روژه ساراماگو
مترجم: اسدالله امرائی
نشر: مروارید

قیمت:
۳۹۰۰تومان
تعداد صفحه:۱۴۴

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

 

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۳ ، ۱۴:۱۰
زهیر قدسی

دو بیتی‌های طربناک عرفانی

یکی از شیرین‌ترین و جذاب‌ترین مواجهاتی که در نمایشگاه کتاب تهران داشتم، با طنزپردازی چیره‌دست بود که امسال پس از چند سال انتظار، یک‌جا چهار اثر او که در جایی(!) گیر کرده بود، روانه نمایشگاه کتاب شد. گرچه «امید مهدی‌نژاد» را برای بار چندم می‌دیدم اما باید اعتراف کنم که دیدن او با آن چهره جدی و شیرین‌پرانی‌های ناگهانی باعث شد ناگهان به یاد این بیت حضرت سعدی بیفتم که: «دلم از تو چون نرنجد که به وهم در نگنجد/که جواب تلخ گویی، تو بدین شکر دهانی!» حالا تداعی خاطر است کاریش نمی‌توان کرد، وگرنه چندان ربطی هم نداشت!


* مهدی‌نژاد امسال با چهار کتاب: «آتش‌گردان» که دومین دفتر سروده‌های جدی اوست و «وقایع اختلافیه» مجموعه طنزهای ژورنالیستی‌اش، «جغور بغور» که مجموعه شعر طنز است و «الا دختر...» که رباعی‌های طنز او خطاب به دختران جامعه است، به نمایشگاه کتاب آمد؛ و ما حیران که از این بین کدام را برگزینیم، و خدای ناکرده انتخاب ما باعث این سوء‌تفاهم نشود که این کتاب بهترین کتاب اوست... او پیش‌تر کتب‌هایی چون «یک بغل کاکتوس»، «قهوه قندپهلو»، «رجزمویه»و... به اهالی شعر و طنز تقدیم کرده بود اما در نهایت «الا دختر...» بی هیچ ترجیحی انتخاب شد، همین‌طور عشقی!



* «الا دختر...» که توسط شاعر «رباعی‌های طربناک عرفانی» معرفی شده در واقع مجموعه رباعی‌هایی است که شاعر جرات به خرج داده و با مخاطب نسوان به شوخی و ظریفه‌گویی پرداخته. و البته در مقدمه هر کدام موضوع رباعی را با طنزی مضاعف بیان نموده، مثلا جایی نوشته:
[در تقاضای آهنگ درخواستی از معشوق مطرب]
الا دختر که دست تو به سازه
هنر از پنجه‌ات در اهتزازه
بزن یک نغمه در آواز دشتی
نترس از محتسب، دشتی مجازه!
***
[در تلمیح]
الا دختر مرا بیچاره کردی
میان قبطیان آواره کردی
توکه حال زلیخا را نداری
چرا پیراهنم را پاره کردی؟!


حالا از این رباعی‌های که بگذریم، دو موضوع دیگر باقی می‌ماند. یکی هنرنمایی اضافه سید مسعود شجاعی طباطبایی –مدیر فعلی خانه کاریکاتور ایران-است که برای هر رباعی یک کاریکاتور جالب کشیده و دیگری شرح لغات و اصطلاحات دشواری است که در انتهای کتاب آمده و خود ماجرایی است و ای بسا حاشیه جذاب‌تر و خنده‌دارتر از متن باشد! به عنوان مثال:
مجاز: غیر غیرمجاز. در اصطلاح به موسیقی‌های غیردیمبلی گفته می‌شود.
محتسب: گشت ارشاد. مسئول تعزیرات حکومتی. محتسب از نیروهای فعال قدیم است که در سطح شهر تردد و به موارد خلاف شرع و قانون به صورت سرپایی رسیدگی می‌کرد.
دو پنجم: دو روی پنج. اگر چیزی را به پنج قسمت مساوی تقسیم کرده، آن‌گاه دو قسمت از پنج قسمت را انتخاب کنیم، دو پنجم آن را انتخاب کرده‌ایم. کسر دو پنجم در ریاضیات عرفانی به معنای انتخاب وحدت ثانویه از کثرات خمسه است، که شرح این معنا مجالی فراخ می‌طلبد!


مشخصات کتاب:
عنوان: الا دختر
نویسنده: امید مهدی‌نژاد
نشر:سپیده‌باوران
قیمت:  
سه هزار و نهصد و نود و نه تومان ناقابل
۱۴۲صفحه

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۲۳
زهیر قدسی
صد سال زندگی، صد سال سینما


یک روز، خیلی ساده و بدون این‌که حتی فکرش را بکنم، یکی از پیش‌کسوتان جیم را دیدم. این دوست عزیز از همان زمان که مجرد بود تا همین زمان که خدا را صد هزار مرتبه شکر ازدواج کرده، ساکت بود(خلاف دیگر همکاران محترمه و محترمه جیم!). حالا این‌جا قصد نداریم همکاران را حساس کنیم. به هر حال در آن دیدار شیرین، خیلی ساده فهمیدیم که این دوست‌مان به همراه چند دوست دیگر کتابی ساخته‌اند به نام:
**«کتاب عزیز سینما»، کتابی که به ادعای گردآورندگان، ماندگارترین دیالوگ‌های تاریخ سینمای جهان است. بی‌تعارف می‌توان ادعا کرد که انتخاب‌ها خوب و خواندنی است. و با سلیقه‌ای ستودنی تصاویر فیلم‌ها صفحه‌چینی شده و دیالوگ‌ها هم با خط تحریری زیبا و با دست نوشته شده است.

با این ترتیب، کتاب حاضر چند ویژگی دارد: اول این‌که خاطره شیرین برخی دیالوگ‌های فیلم‌هایی که دیده‌اید را زنده می‌کند. دو این‌که پنجره‌ای کوچک به سمت فیلم‌هایی که ندیده‌اید باز می‌کند تا اگر منظره‌اش را پسندید، به سویش بروید و آن را تماما تماشا کنید. می‌توانید نگاهی گذرا داشته باشید به سینمای ایران و جهان و از تصاویر انتخاب شده، که به خوبی کولاژ شده‌اند لذت ببرید.
نکته دیگری هم که برای این کتاب وجود دارد قیمت مناسب آن است. یعنی نسبت به کاغذ گلاسه و تعداد صفحات و زحمتی که برایش کشیده شده واقعا قیمت مناسبی دارد.



**پاک یادمان رفت که نویسنده‌اش را معرفی کنیم. «مهدی مرادپور» همان همکار قدیمی‌مان که هم ایده‌پرداز بوده و هم یکی از گردآورندگان دیالوگ‌ها. به اتفاق «هومن رضازاده» که هم خطاطی و جمله‌بندی کار را به عهده داشت و هم یکی از گردآورندگان بوده. و نیز دیگر دوستانی که در ویرایش عکس‌ها و صفحه‌آرایی و تولید و تدارکات، در کنار گردآوری دیالوگ‌ها حضور داشته‌اند. یعنی کتاب حاصل یک جمع دوستانه و واقعا گروهی است و این دوستی هنگام ورق زدن کتاب آشکارا احساس می‌شود؛ دوستی‌شان پایدار!

و با اجازه همگی سینما دوستان بگذارید دیالوگ فیلم «شیردل» اثر «میل گیپسون» رو انتخاب کردیم:
**بله. اگر بجنگید ممکن است کشته شوید. اگر فرار کنید زنده می‌مانید... برای مدت کوتاهی و چند سال بعد از امروز، در رخت خواب‌تان می‌میرید. حاضرید تمام روزهایی را که می‌گذرانید، از امروز تا هر وقت بمیرید را بدهید تا یک‌بار، فقط یک‌بار،  بتوانید به این‌جا برگردید و به دشمنان‌تان بگویید که ممکن است بتوانند جان‌مان را بگیرند. اما هیچ‌وقت نمی‌توانند آزادی‌مان را بگیرند.




مشخصات کتاب:
عنوان: کتاب عزیز سینما
ایده‌‌پرداز و گردآورندگان: مهدی مرادپور و دیگران
نشر: پیام طوس
قیمت: 
۲۰۰۰۰ تومان
۳۱۲صفحه

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۰۴
زهیر قدسی
یک عاشقانه ناآرام!

کم پیش می‌آید کتاب داستان یا رمانی را بیابی که بشود بی‌هیچ دردسری آن را برای نوجوانان توصیه کرد مخصوصا اگر آن نوجوان دختری باشد در حال و هوای روزهای پرتلاطم نوجوانی‌اش که روزگار تصمیم‌های بزرگ اوست و شکل‌گیری افکارش برای یافتن راهی درست به سوی آینده‌ای که زنانه در پی ساختن آن است. این دسته اگر هم کتاب‌خوان باشد عموما فضای عاشقانه را می‌پسندد که البته جای هیچ سرزنشی ندارد. اما کجاست رمان خوب عاشقانه و در عین حال پای‌بند به اخلاق انسانی و اندیشه‌ساز؟! تولستوی در عموم داستان‌هایش به اشتباهات کوچک توجه ویژه‌ای دارد و نقش آن‌ها را در مسافت زندگی پررنگ نشان می‌دهد. چنان‌که در داستان «یک کوپن جعلی»، «شیطان»، «آناکارنینا» یا رمان «رستاخیز» او اگر دقت کنیم، می‌بینیم که توجه او به ظرائف اخلاقی بسیار است. این داستان بر خلاف بسیاری از داستان‌های او به دور از شخصیت‌پردازی‌های متعدد است، و از همین‌رو باز برای تازه‌کارها توصیه کردنی است؛ گو این‌که حرفه‌ای‌ها هم از خواندنش زیان نخواهند کرد!



*‌«تولستوی» که رضا امیرخانی به حقیقت او را پیامبر نویسنده‌ها می‌نامد نویسنده‌ای است که رمان «جنگ و صلح»‌اش که شاهکار رمان‌نویسی کلاسیک است، به‌گونه‌ای بقیه آثار او را به حاشیه رانده است. آثاری که معمولا از حضور خدا و پایبندی‌های اخلاقی برخوردار است و از همین‌رو برخی کتاب‌های او را برای نسل نوجوان ما قابل توصیه می‌کند.

*‌»سعادت زنا‌شویی» به راستی کتابی است بی‌شیله پیله و بی‌ادعا، ساده و روان و سرشار از زندگی! داستان عاشقانه‌ای از زندگی دخترکی جوان. دختری که درگیر عشقی دوطرفه و حرکت‌بخش می‌شود که تمام هستی او را معنا و مفهومی جدید می‌بخشد. تولستوی حال و هوای این عشق زندگی‌بخش را با مهارتی ستودنی از زبان دخترک به تصویر می‌کشد و هر زنی که این دوران پرتلاطم را پشت سر گذاشته اقرار خواهد کرد که تولستوی در ترسیم این جست‌وجو‌گری عاشقانه چیزی را از قلم نینداخته.

*‌کتاب کم حجم است و با ترجمه‌ای شیوا. به گونه‌ای که این داستان را برای همه سنین و همه سلیقه‌ها قابل خواندن و لذت‌بخش می‌کند. داستان از میانه خود، حال و هوایی شبیه «آناکارنینا»‌ی او پیدا می‌کند. مرد در داستان‌های تولستوی ابعاد و زوایای مختلفی از شخصیت‌خود را به نمایش‌می‌گذارد. در این داستان نیز شخص مقابل این عشق، مردی است که آشنایی با او بی‌شک برایتان مایه خرسندی خواهد بود!


پی‌نوشت:

با توجه به این‌که داستان، نگاهی به عشق و زندگی یک زوج داشت، چنین تصمیم گرفتیم که این کتاب را دونفره معرفی کنیم تا خدای ناکرده متهم به یک‌سو نگری نشویم!


مشخصات کتاب:

عنوان: سعادت زناشویی
نویسنده: لیو تولستوی
متجرم: سروش حبیبی
نشر چشمه
قیمت: ۳۰۰۰تومان
۱۳۶صفحه، قطع رقعی

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۲۶
زهیر قدسی