جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

چهل عاشقانه آرام



وقتی یک زوج شاد و صمیمی را از گوشه‌ای به تماشا می‌نشینیم، با خود یا اطرافیان‌مان زمزمه می‌کنیم که: «خوشا به حال‌شان! این‌ها چقدر خوش‌بختند...» یا «این دو چقدر شانس آورده‌اند که با هم این‌قدر جورند!» بی‌آن‌که از ماجراهای درون زندگی‌شان باخبر باشیم. نمی‌توان به تمامی انکار کرد خوش‌بختی رمزآلودی را که باعث آشنایی و پیوند خوردن این زوج‌ها شده است؛ اما این خوش‌بختی تنها در رسیدن و پیوند خوردن خلاصه نمی‌شود. چه افراد شیدایی که داستان ازدواج و عاشقی‌شان، افسانه شیرین و فرهاد را به خاطر تداعی می‌کند؛ اما پس از پیوندشان می‌بینیم که  هم‌زبانی و هم‌دلی 
ایشان در ایام فراق، بیش از روزگار وصال بوده است.

در فراز و نشیب زندگی مشترک، بسیار پیش می‌آید که مرد و زن دچار بدفهمی از یکدیگر شوند و زبان و رفتار شخص مقابل را به درستی درک نکنند. در نامه نوشتن فرصتی فراهم می‌آید تا هم نویسنده خوب افکارش را بالا و پایین کند و هم خواننده در زمانی مناسب تلاش کند سوءتفاهم پیش آمده را به تفاهم و محبت تبدیل کند. البته نامه نوشتن هم آدابی دارد که می‌توان آن را به خوبی در کتاب «چهل نامه کوتاه به همسرم» از زنده‌یاد نادر ابراهیمی آموخت. نامه‌هایی بی‌پرده که ما را با زندگی همراه با اندوه و رنجیدگی و شادی و مهربانی آشنا می‌کند.



**‌برخی حرف‌ها برای شنیده شدن به راه‌های جدید نیازمندند. نه فقط عاشقانه‌ها. گاهی گله‌ها و شکایت‌ها و بیان ناراحتی‌ها، گاهی نیز عذرخواهی‌ها و اظهار تاسف‌های قلبی عمیق باید به قلم آیند. آن‌زمان است که فرصت چندباره خواندن و خوب تامل کردن فراهم می‌آید. گاه بیان خواست‌ها و انتظارات وقتی در روی کاغذ می‌نشیند دل‌نشین‌تر می‌شود، مخصوصاً اگر با کلمات شیرین و هم‌دلانه همراه باشد. نامه‌های نادر، چهل‌گانه‌ای است برای حرف‌هایی که شاید بسیاری از مردان وقتی برای همسرانشان بخوانند زیر لب بگویند: چه‌عجیب! من هم می‌خواستم همین را به تو بگویم.
از سوی دیگر، این نامه‌ها دربردارنده نوعی شناخت بی‌واسطه از دنیای زندگی مشترک است. برای آنان که هنوز هم‌سفری ندارند دنیایی واقعی از گله‌ها و نیازهای یک زندگی مشترک را به تصویر می‌کشد و آنان را با مشکلات و مصائب یک زندگی و راه‌حل‌های عاشقانه آن آشنا می‌کند. کتاب نویسنده بیان‌گر این اعتقاد نادر است که: خوشبختی یافتنی نیست، ساختنی‌ست.


بخشی از نامه دهم

عزیز من !
دیروز به دلیلی چه بسا برحق، از من رنجیده بودی. دیشب که در باب فروش چیزی برای دادن اجاره‌ی خانه، با مهرمندی آغاز سخن کردی، ناگهان دلم دریچه‌ای گشوده شد و شادی بی‌حسابی به قلبم ریخت؛ چرا که دیدم، ما، رنجیدگی‌های حاصل از روزگار را، چون موج‌های غران بی‌تاب، چه خوب از سر می‌گذرانیم...
راستش، من گاهی فکر می‌کنم این کاری عظیم و بسیار عظیم بوده است که ما، در طول بیست سال زندگی مشترک سرشار از دشواری و ناهمواری، هرگز به هیچ صورت و بهانه، آشکار و پنهان، هیچگونه قهری نداشته‌ایم؛ اما بعد می‌بینم که سالیان سال است این کار، جمیع دشواری‌های خود را از دست داده است و به طبیعتی بسیار ساده تبدیل شده - چنان که امروز، حتی تصور چنین حادثه‌ی مضحکی نیز، تا حد زیادی می‌تواند خجالت‌آور باشد.
من گمان می‌کنم همه‌ی صعوبت و سنگینی مسأله، بستگی به پیمان‌های صمیمانه روزهای اول و نگهداشت آن پیمان‌ها در همان یکی-دو سال نخستین داشته باشد.
وقتی حریمی ساختیم، به ضرورت و مدلّل ، و آن را پذیرفتیم، شکستن این حریم، بسیار دشوارتر از پاس داشتن و بر پا نگه داشتن آن است. ویران کردن یک دیوار سنگی استوار، مسلما مشکل‌تر از باقی گذاشتن آن است… ما، قهر را، در زندگی کوچک خود، به ناممکن تبدیل کرده‌ایم؛ به زبانی که یاد نگرفتیم تا بتوانیم به کار ببریم.
... قهر، دو قفله کردن دری است که به اجبار، زمانی بعد، باید گشوده شود، و هر چه تعداد قفل‌ها بیش‌تر باشد و چفت و بست‌ها محکم‌تر، در، ناگزیر، با خشونت بیش‌تر گشوده خواهد شد.


پی‌نوشت: این معرفی دو نویسنده دارد بخش نخست (قبل از عکس) به قلم آقای جاکتابی و بخش دوم (بعد از عکس) به قلم خانم جاکتابی است. بخش سوم هم که طبیعتاً به قلم نادر ابراهیمی است برای همسرش فرزانه منصوری.




مشخصات کتاب:

عنوان: چهل نامه کوتاه به همسرم

نویسنده: نادر ابراهیمی

ناشر: روزبهان

قطع: رقعی

تعداد صفحه:۱۴۰

قیمت:۸۵۰۰ تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۳ ، ۱۳:۱۶
زهیر قدسی

عاشقانه زیستن، زیر روسری!


«...دست آخر جماعت ما کم‌کم می‌فهمید که مشکلاتی وجود دارد و پیدا کردن مورد مناسب برای آدم‌ها کار دشواری است. دختران مجرد زیاد بودند ولی مردان جوان به طرز مرموز کم‌بودند. بعضی‌هاشان واقعاً ناپدید شده بودند. باقی‌ماندشان هم مثل همیشه داشتند [...] چرا مردها درباره وصلت خوب مثل ما فکر نمی‌کردند؟»

*‌ناگفته پیداست که جملات بالا، یک درگیری دخترانه درباره عشق و ازدواج ایده‌آل و باقی قضایاست! اما از قضای روزگار، جملات متعلق به یک دختر ایرانیِ دم‌بخت نیست. بریده‌هایی است از کتاب «عشق زیر روسری»‌، خاطرات داستانیِ «شلینا زهرا جان محمد».
 شلینا زهرا، مسلمان‌زاده‌ای اصالتاً گجراتی است که در لندن متولد شده و در آکسفورد تحصیل کرده است. مسلمان‌زاده‌ای که در ناف غرب رشد کرده. اما در جامعه‌ای با ضوابط زندگی غربی، با معیارهای اسلامی زیسته و حتی روسری‌اش- بخوانید مسلمانی‌اش- را حفظ کرده است. این قصه، قصه او با روسری و حجابش نیست، قصه‌ای است درباره، زن بودن، روسری، ازدواج و بیش از همه... عشق!



در سراسر داستان او – که البته گاهی نسبتاً پرتوصیف و خسته کننده می‌شود- شما با درونیات دختری سروکار دارید که در سن ازدواج قرار دارد و قرار است در جامعه‌ای غربی با مردی که مرد رویاهای اوست روبرو شود و پیوند ازدواج ببندد. اما شلینا داستانی بسیار دراز دارد، از این عشق و این خیال‌پردازی‌ها. در رویارویی با واقعیت همه چیز به میدان می‌آید. اعتقادات، دین، سبک زندگی، روحیه شخصی و ... روسری‌اش! و تنها چیزی که کم‌ترین سهم را دارد تخیل و اسب سپید و مرد رویاهاست! اما آن‌چه مواجهه شلینا را با این داستان خواندنی کرده، زیستن او در جامعه‌ای غربی و نوسانات او در دو قطب مختلف این زندگی است. از سوی چون یک زن مسلمان زیستن و سوی دیگر خواستگارانی که بیش از هر چیز در سبک زندگی دیگری مستحیل شده‌اند.

کتاب هشت فصل دارد و با طرح جلدی زیبا که از سلیقه ناشری خوش ذوق خبر می‌دهد، هر اهل مطالعه‌ای را به تورق فرا می‌خواند. ترجمه کتاب خوب است و مترجم با کمال صداقت پیشنهاد می‌دهد که هر جای کتاب، از توصیفات مطول خسته شدید، با اطمینان و خوش‌دلی ورق بزنید و بروید سر داستان، اینکار، آسیبی به اصل قصه نمی‌زند.
به نظر می‌رسد «عشق زیر روسری»، تجربه خوبی است برای دیدن عشق و حجاب و مسلمانی و دنیای زنانگی از زاویه‌ای دیگر. 




مشخصات کتاب:

عنوان: عشق زیر روسری

نویسنده: شلینا زهرا جان محمد

ناشر: آرما

قطع: رقعی

تعداد صفحه:۳۳۵

قیمت:۱۳۰۰۰ تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۳ ، ۰۹:۴۶
الهام یوسفی

پرسه در حوالی جنگ

نمی‌دانم چرا؟! اما هربار که برای موضوعی شروع به نوشتن می‌کنم آخر کار به نقد از تلوزیون و صدا و سیمای محترم‌مان ختم می‌شود! درحالی که اصلا هیچ پدرکشتگیی با هم نداریم! یعنی پدر بنده که خدا را صدهزار مرتبه شکر -در صحت و سلامت- در قید حیات هستند و باور بفرمایید ما هم که زبان‌مان لال دست به خون صدا و سیما نیالوده‌ایم! غرض این‌که حداقل تا وقتی که صدا و سیمای محترم‌مان بعد از این‌همه زاد و ولد شبکه، جانی بگیرد و قوتی در بازو جمع نماید، شما سعی کنید در فهم مسائل اساسی و کلیدی به آن استناد و رجوع نفرمایید.
هدف از این مقدمه، معرفی یک کتاب واقعا خواندنی در عرصه جنگ و دفاع مقدس بود. اما نمی‌توانم این مقدمه را بی‌ربط بدانم. چون اگر کمی به علم روانشناسی امروز اعتقاد داشته باشید می‌دانید که این دیدن‌های بسیار ذهن را بسیار تنگ و محدود می‌نماید و ما متاسفانه بی‌آن‌که بدانیم با همین دانسته‌های اندک، به قضاوت می‌نشینیم و محاکمه می‌کنیم و مدعی می‌شویم!


نویسنده‌ای برای جنگ
* «احمد دهقان» نویسنده‌ای ناآشنا نیست. او که غالبا قلمش در حوالی جنگ پرسه می‌زند را می‌توان موفق‌‌ترین نویسنده این عرصه دانست. از او آثار شایسته‌ای چون: «سفر به گرای ۲۷۰درجه»، «دشت‌بان»، «گردان چهارنفره» و «من قاتل پسرتان هستم» -در کنار آثاری کم سر و صداتر- منتشر شده که برخی از آن‌ها برای خود حاشیه‌هایی داشته است. فی‌المثل کتاب سفر به گرای ۲۷۰درجه برنده جایزه‌های متنوعی شده و از همه مهم‌تر توجه مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده تا جایی که توسط پال اسپراکمن، نایب رئیس مرکز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه راتجرز آمریکا، به عنوان نخستین رمان ایرانی با موضوع جنگ ایران به انگلیسی ترجمه و در این کشور منتشر شده است. و یا کتاب من قاتل پسرتان هستم، که داستان‌هایی با درون‌مایه‌ای شدیدا ضدجنگ -که سر و صدای زیادی به پا کرد و منتقدان فراوانی را به دنبال خود کشید- دست‌مایه‌ای برای فیلم «پاداش سکوت» شد؛ البته خوانندگان کتاب و بینندگان آن فیلم، معتقد بودند که فیلم بسی ضعیف‌تر از کتاب بوده است. به هر حال با این‌که نویسنده، خود یکی از رزمندگان جنگ بوده اما داستان‌هایش از یک زاویه خاص و به شکلی بی‌طرفانه و وقایع‌نگارانه نوشته شده است. و شما جنگ را در کتاب‌های او آن‌گونه می‌بینید که شاید یک خواننده بیگانه می‌بیند، در عین حال توصیف‌های او چنان است که شما را در لحظه‌لحظه جنگ همراه خود می‌سازد.



پرسه در حوالی مرگ
* اما کتاب «پرسه در خاک غریبه» آخرین اثر اوست که توسط انتشارات نیستان منتشر شده است. داستان کتاب از یک ایستگاه متروک در منطقه‌ای از جنوب آغاز می‌شود، که قرار است نیروهای داوطلب را در فصل زمستان به صورت پنهانی با قطار برای انجام یک عملیات غافل‌گیرانه علیه لشکر گارد ریاست جمهوری عراق، به کردستان اعزام کنند.
رزمندگان در منطقه‌ای از کردستان عراق به نام ماووت به همراه کردهای عراقی، عملیاتی مشترک علیه نظامیان عراقی صورت می‌دهند. و قاعدتا هم هیچ‌کس نباید حتی فکرش را بکند که در سرمای استخوان‌سوز زمستان، آن هم در ارتفاعات کوه‌های کردستان کسی فکر حمله در سر داشته باشد. آن هم در حالی که رساندن آذوقه و مهمات به آن ارتفاعات به آسانی میسر نیست و باید در این میان از تعداد قابل توجهی الاغ و قاطر نیز بهره گرفت.


قهوه قندپهلو!
داستان بر خلاف کتاب «سفر به گرای ۲۷۰درجه» شروعی جذاب‌تر و پرکشش‌تر دارد. چراکه با طنز و شوخی همراه است اما لحظه به لحظه که داستان پیش می‌رود، نویسنده تلخی‌های عمیقی به کام مخاطب می‌ریزد –انگار که یک تکه شکلات تلخ ۹۶درصدی را بخواهید با حوصله بمکید!- اما در عین حال نویسنده خوب می‌داند که مخاطب تا به کجا ظرفیت و تحمل این تلخی را دارد و برای همین دو کاراکتر را در داستانش تعبیه می‌کند تا این تلخی را به موقع فروبنشاند. یکی از این کارکترها شخصیتی به نام بهرام است که بسیار لوده و اهل شوخی است و آن هنگام که کسی حال حوصله شوخی کردن ندارد او نمی‌تواند بی‌کار بنشنید و همه را به خنده وا می‌دارد؛ گو این‌که در برخی موارد هم موفق نمی‌شود.
و کاراکتر دیگر هم همین قاطرها و الاغ‌های بیچاره‌اند که نویسنده با حوصله رفتارهایشان را توصیف و تحلیل می‌کند. و باز بماند که گاهی توصیف وضعیت و شرایط همین موجودات چهارپا نیز ما را دچار اندوه می‌کند. به هر حال آن‌چه که در این کتاب بسیار خواندنی است بیان لحظاتی از جنگ است که کمتر توصیف می‌شوند. وصف لحظاتی که رزمنده‌ها بیکارند و یا در حال نقل و انتقالند یا در انتظار آذوقه و... و نه صرفا لحظاتی که در حالتی عارفانه و روحانی به سر می‌برند. توصیفات چنان عمیق و درگیر کننده است که وقتی داستان به کوه‌های کردستان می‌رسد، مخاطب دچار رخوت و سستی ناشی از سرما می‌شود!


چند لقمه از داستان!

* ... بهرام که از سر شب هرچه زور می‌زد تا لبخندی روی لب‌ها بنشاند، کمتر موفق می‌شد، زد زیر خنده و گفت: «این دعای تو هم توی این شلوغ پلوغی، شده دعای آن یارو که یک خر پیر و یک گاو شیرده داشت. یک روز دعا کرد: خدایا، خرم پیر شده و دلم نمی‌آید ولش کنم؛ خودت یک‌جوری خلاصش کن تا اقل‌کم هرچه علف دارم، بدهم گاوم بخورد و شیرش زیاد شود. صبح رفت و دید که گاوش مرده. سر بلند کرد سمت آسمان و با ناله گفت: آخه بعد از این‌همه سال خدایی، بین گاو خر فرق نمی‌گذاری؟!» یک کم صبر کرد ببیند کسی نیشش به خنده باز می‌شود یا نه و ادامه داد: «حالا توی این هیر و بیر، تو هم با دعاهات حواس خدا را پرت کن که به جای آن‌ها، موشک‌های ما تمام شود و عراقی‌ها بیچاره‌مان کنند!»
* ... برادرا،‌‌همه‌تان می‌دانید که من نه سخنرانم و نه می‌توانم خوب حرف بزنم ولی آن‌قدر می‌فهمم که این خدا، تا حالا صدوبیست‌وچهار هزار پیغمبر و دوازده امام را به کشتن داده، پس توقع نداشته باشید که به شاخ‌شکسته‌هایی مثل من و شما رحم کند. حالا هرکس می‌خواهد به سرنوشت صدوبیست‌وچهار هزار پیغمبر و دوازده امام دچار شود که بماند وگرنه زودتر –تا دیر نشده- فلنگ را ببندد که این‌جا، جای ماندن نیست!




مشخصات کتاب:

عنوان: پرسه در خاک غریبه

نویسنده: احمد دهقان

ناشر: نیستان

قطع: رقعی

تعداد صفحه:۲۳۶


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۱۴:۱۵
زهیر قدسی

حل کردن مسئله به روش نادر!

سخن گفتن درباره برخی کتاب‌های «نادر ابراهیمی» آن‌قدر سخت است که ترجیح می‌دهی همه معرفی‌ات را در یک جمله خلاصه کنی: «کتابی برای خواندن!» و کتاب «وسعت معنای انتظار» از همین مدل کتاب‌هاست که بهتر است خودشان، خودشان را به حضورتان معرفی کنند. با این همه توصیه خواندن این کتاب، مسلماً برای نادرخوان‌ها بیش‌تر جواب می‌دهد و برای نخستین قدم آشنایی با آثار و قلم نادر به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود.

وسعت معنای یک واژه تکراری!

برخی واژگان و مفاهیم آن‌قدر استعمال می‌شوند و آن‌قدر تکرار که سخن گفتن درباره‌شان بسیار مشکل می‌شود. درست مثل واژه انتظار. اگر چه نادر در این کتاب انتظار را به همان مفهوم وسیع در نظر گرفته و آن را خاص به انتظار منجی نکرده است. سه قصه نمایشی او با نام‌های«این سوی پرچین، آن‌سوی پرچین»، «نفس انتظار» و «انتظار کور»،  تقریبا حول محور انتظار فرزند است اما به نظر می‌رسد او این انتظار را دستمایه پرداختن به همان معنای عمیق و وسیع انتظار تاریخی قرار داده است. می‌خواهد انتظار سوشیانت باشد یا مسیح یا مهدی! «وسعت معنای انتظار» گفتگوهای آدم‌های منتظر است، منتظر حرکت، منتظر تغییر و دگرگونی. آدم‌هایی که انتظار به زندگی‌شان مفهوم داده و بدون آن انگار بی‌هویت و بی‌هدفند. نمایش انتهایی کتاب به نام «انتظار کور» بیشتر از همه دست نادر را رو می‌کند،‌که برای چه انتظاری نوشته و کدام معنای وسیع را می‌جسته. کتاب برای نخستین بار در سال ۱۳۵۵ چاپ شده است. آن سال‌ها البته مفهوم انتظار به مرحله جدیدی قدم گذاشته بوده است.

بریده اثر

بریدن قسمتی از یک قصه نمایشی، کاری است سخت و البته ذبح کننده مفهوم آن، از همین روی میهمان مطلع نادر بر این کتاب باشید که خود بسیار خواندنی‌ست: «هنوز روی تخته سیاه بزرگ کلاسِ ما مسئله‌های زیادی حل نشده باقی مانده است. من این همه خطوط درهم و برهم، دایره‌ها، مثلث‌ها و مربع‌ها را می‌بینم و چیزی نمی‌فهمم. و تعجب آور این‌که هم‌کلاسی‌های من هم اغلب مثل من هستند- گرچه خیلی از آن‌ها پنهان می‌کنند... و باز هم تعجب‌آور این‌که آقا معلم را می‌بینم که ایستاده است رو به تخته، با یک تکه گچ، و معطل مانده است... - ما قبل از هرچیز باید مسئله‌هامان را حل کنیم، شکی نیست!»




مشخصات کتاب:

عنوان: وسعت معنای انتظار

نویسنده: نادر ابراهیمی

ناشر: روزبهان

قیمت: ۲۵۰۰تومان

قطع: رقعی

تعداد صفحه:۸۲


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۳ ، ۱۴:۵۷
الهام یوسفی
یوزپلنگانی که با نویسنده دویده‌اند!


اگر داستان را مانند غذا بدانیم، آن‌وقت داستان‌ها سه گروهند. برخی‌شان اصلا اشتها برانگیز نیستند؛ یا سراغ‌شان نمی‌روی و یا اگر کمی از آن را بخوانی مطمئن می‌شوی که این داستان برای حال هوای و ذائقه تو نوشته نشده. داستان‌هایی که سراسیمه آن‌ها را می‌بلعی تا خورده باشی و داستان‌هایی که لقمه-لقمه می‌چشی و هر لقمه را خوب در دهان می‌گردانی تا تمامی مزه‌هایش را درک کنی. این داستان‌ها شاید ویژگی مشترک‌شان در شاعرانگی‌شان باشد و در جملاتی که دوست داری زیرشان خط بکشی تا فراموش‌شان نکنی.

** «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند» نمونه‌ای ویژه، از این‌گونه داستانی است. «بیژن نجدی» نویسنده تاثیرگذار و کم‌آثار مشهدی است که سال ۷۶، سالی که بسیاری از ما جیمی‌ها به دنیا نیامده بودیم و یا در کودکی‌های‌مان غرق بودیم با دنیا و غم‌هایش بدرود گفت. نجدی درباره چگونه نویسنده شدنش جمله جالبی دارد: «لازم نیست حتما شانه‌های توانایی داشته باشید که دنیا سختی‌هایش را روی شانه شما خالی کند. برای من این اتفاق در چهارسالگی رخ داد و من از همان روز نویسنده شدم.» پدر نجدی در حادثه‌ای دردناک توسط سربازان رژیم شاهنشاهی کشته می‌شود و نجدی نویسنده می‌شود.
این داستان‌ها منهای تشبیه و استعارات فراوانی که در خود دارد و آن را به شعر نزدیک کرده، سبک روایی مدرنی دارد که ممکن است برای برخی پسندیده نباشد. سوژه‌ها و تغییر راوی ناگهانی اما معنادار در داستان‌های نجدی آن‌ها را چگالی ویژه‌ای داده است، به شکلی که یک داستان چند صفحه‌ای او را می‌توان بارها خواند و گریست...



** «...مرتضی تکان خوردن صداها را روی صورتش احساس می‌کرد و می‌دانست یک چیز بدون شکل بین دهان مردم و در هوا جریان دارد که او نمی‌تواند آن را با دست‌هایش بگیرد... چند سال پیش یک روز سر سفره نهار، قاشق را به پشت دیگ کته زد. قاشق خالی را در دهانش فرو برد و با چشم‌هایش از مادرش پرسید...؟ مادر گفت آره ننه! این صداست...»




مشخصات کتاب:

عنوان: یوزپلنگانی که با من دویده‌اند

نویسنده: بیژن نجدی

ناشر: مرکز

قیمت: ۳۹۰۰ تومان

قطع: زیری

چاپ: هجدهم

تعداد صفحه: ۸۵


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۳۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.



۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۳ ، ۱۳:۴۳
زهیر قدسی

حرف‌های درگوشی خدا و بنده‌اش!

* «ای فرزند آدم...

در شگفتم چگونه تو با مردم انس می‌گیری و به دیگران دل می‌بندی در حالی که می‌دانی تنها خواهی مرد و می‌دانی تنها در قبر خواهی خفت و تنها در پیشگاه من خواهی ایستاد و تنها حساب پس خواهی داد؟

آیا اندیشیده‌ای چقدر تنها خواهی بود؟ ساعتی؟ روزی؟ ماهی؟ سالی؟ چند هزار سال؟ چند میلیون سال؟ با خودت فکر کن و بیندیش. هر قدر که قرار است پس از مرگ با من تنها باشی، در دنیا با من انس بگیر؛ اگر لحظه‌ای، لحظه‌ای، و اگر همیشه، همیشه...»

* «ای فرزند آدم» سرآغاز بسیاری از احادیث قدسی است که لطیف‌ترین و زیباترین مضامین معنوی را خطاب به انسان بیان می‌کنند. سخنانی که پروردگار بزرگ با مخلوق سرگشته خویش گفته است و همه کتاب‌های آسمانی از قرآن کریم تا تورات و انجیل از آن آکنده‌اند. به جز اسفار عهد قدیم‌(عتیق) و نیز عهد جدید حتی در کتاب‌های سایر پیامبران، آیاتی چنین فراوان است. «کتاب تنهایی» ترجمانی است روان و با شمایل و تغییراتی مناسب زبان امروز، که «محمدرضا زائری» از این احادیث ارائه کرده است. این کتاب کوچک و نازک که نویسنده، کتاب تنهایی‌اش نامیده، مهلت و فرصتی است برای اندیشیدن به آن‌چه که کمتر به آن فکر می‌کنیم. راستی چرا خداوند ما را آفریده؟ برای سرگرمی؟! این پرسش اگرچه پیش و پا افتاده به نظر می‌رسد اما در عین حال از نخستین و اساسی‌ترین پرسش‌های فلسفی است که انسان با آن روبه‌رو بوده است. پاسخ به این سؤال به ظاهر ساده، می‌تواند پاسخگوی بسیاری از سؤالات بشری باشد.



اولین چیزهایی که به کودک‌مان می‌آموزیم شاید همین است، دعا! دعا به درگاه خدایی که آن زمان‌ها فکر می‌کردیم پادشاهی است بر تختی عظیم، اما پادشاهی مهربان، آن‌وقت این ما بودیم که همواره برایش سخن می‌گفتیم بی‌آن‌که کسی بگویدمان که او چگونه با بنده‌اش سخن می‌گوید، بی‌آنکه عمیقا بدانیم که او چه‌قدر مشتاق ماست.

سایه معشوق اگر اوفتاد بر عاشق چه شد

ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

«کتاب تنهایی» حرف‌های درگوشی خداست بابنده‌اش، بنده بازیگوش و سر به هوایی که هوای وطنش را از یاد برده است. شاید دل‌تنگ شود.

«...آرزو داریم این کتاب کوچک، تنهایی‌های شیرین و خاطره‌انگیزی برای شما فراهم کند و در سیر آسمانی‌تان به سفرهای فراوان ببرد. امید بسته‌ایم در این لحظه‌ها، برای همه انسان‌هایی دعا کنید که از چنین تنهایی‌های لذت‌بخش و آرامش‌آفرین محرومند و از خدا بخواهید در فرستادن آن موعود نجات‌دهنده شتاب کند و با آمدنش، عدالت را در سراسر گیتی بگسترد. آمین...»




مشخصات کتاب:

عنوان: کتاب تنهایی (دفتر یکم)

نویسنده: محمدرضا زائری

ناشر:سروش

قیمت: ۴۵۰۰ تومان

قطع: جیبی


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.



۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۲۰
زهیر قدسی

به پیشواز اندوهی بزرگ...


* «قصه کربلا» داستان نامکرری است، اگرچه گاه از روی عادت و تکرار خوانده می‌شود. قصه کربلا حکایتی است که انگار باید تلاش نمود اوراق پراکنده‌اش را به ترتیب کنار هم چید تا بیش‌تر به راز آشکار و نهانش پی برد. برای همین است که عاشورائیانِ امروز، نمی‌توانند قرار بگیرند. پی بردن به این راز، خود همتی حسینی طلب می‌کند و چه ساده‌اند و زیان‌کار کسانی که دل خوش دارند به همین اندکی از این ماجرا می‌دانند.

درباره کتاب و نویسنده

* اما «قصه کربلا» نام مجموعه‌ای است ۱۰جلدی، که در عین منفصل بودن‌شان رشته‌ای آن‌ها را متصل نموده. ۱۰فصل با نام‌های امام، علم‌دار، پیام‌بر دوباره، صبر، کوفه، یاران، دشمنان، اسارت، انتقام و فصل عاشقی که در ۱۰جلد نازک و کم‌حجم کنار هم آمده تا روایتی باشد از این ماجرای بزرگ. کاری خوب و چشم‌نواز از لحاظ طراحی و با عنواینی که نام آن‌ها روی جعبه آن دیده می‌شود. «مهدی قزلی» نویسنده نام‌آشنای این مجموعه است که توجه او در نویسندگی اغلب در ارائه روایت‌های کوتاه به صورت داستانک است و از این لحاظ تا کنون به چهره‌ای نسبتا موفق بدل گشته.



حقیقت‌هایی درباره اثر

اگرچه خواندن این مجوعه را به شما حتما توصیه می‌کنم اما باید چند نقطه‌ضعف را برای این مجموعه برشمرد تا خدای نکرده متهم به نابلدی نشویم و سطح توقع مخاطب هم خدای ناکرده پایین نیاید و فکر نکند که این مجموعه ۱۰جلدی دیگر آخرش است!

اول این‌که در چنین مجموعه‌ای توقع می‌رود که در انتهای هر کتاب نام منابع دست‌اول را ببینیم و نه کتاب‌هایی را که اگرچه خوبند و محترم اما به هرحال خود بازآفرینی همان منابع دست اول و دومند.
توقع دوم هم این بود که ای کاش جناب قزلی منبع هر نوشته را در انتهای همان ذکر می‌کرد تا مخاطب بتواند ردیابی آسانی را برای رسیدن به منبع هر نوشته داشته باشد. علی‌الخصوص که در پاره‌ای از داستانک‌ها این نیاز بیش‌تر احساس می‌شود. و سوم این‌که ای کاش جناب قزلی زبانی محکم‌تر و زیباتر برای بیان خود انتخاب می‌کردند که مخاطب در عین بهره‌مندی از فهم یک ماجرا، از لذت ادبیِ نوشته نیز محروم نمی‌شد.

و اما این‌همه باعث نمی‌گردد تا خوانش این مجموعه را –علی‌الخصوص برای آن‌هایی که حوصله خواندن متن‌های بلند را ندارند- به شما توصیه نکنیم.

* حسین که از مدینه می‌رفت سمت مکه و بعد کوفه، شب بیست و هفتم رجب بود؛ شب مبعث. عجیب است، بعثت حسین با هجرتش هم‌زمان شد. شب مبعث حسین بود. شب مبعث عشق بود آن شب.




مشخصات کتاب:

عنوان: قصه کربلا

نویسنده: مهدی قزلی

ناشر: کتاب یوسف

تعداد جلد: ۱۰


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۹
زهیر قدسی

حقیقتی ایستاده بر بلندای انسانیت

چیزی هست در فحوای برخی نام‌ها که نمی‌توان به آسانی از آن سخن گفت. چیزی که قرن‌هاست بر دوش تاریخ نیز سنگینی می‌کند و نمی‌گذارد بهانه‌های آدمیان را برای بد زیستن بپذیرد. نامی هست در تاریخ که اسطوره‌وار نشسته است بر تارک هستی، اما حقیقتی غیر قابل انکار است بر گونه اساطیر: «علی»!

درباره نویسنده

«دکتر علی ‌شریعتی» نام آشنایی است برای نسل‌های دیروز و چه بسا امروز! جامعه‌شناس یا تاریخ‌دان!؟ سخنران یا نویسنده؟! چه فرق می‌کند؟! برای کسی که مسئولیت انسان‌بودن را دریافته، چه فرق می‌کند او را به کدام نام و سمت بخوانیم؟! او نویسنده کتاب‌های بسیاری است: «حج»، «نیایش»، «فاطمه، فاطمه است»، «کویر»، «هبوط» و ... و ... اما او نویسنده کتابی درباره حضرت علی‌ (ع) نیز هست. کتابی نه چندان کوچک که البته باز هم جرعه‌ای‌ است از این اقیانوس بی‌کران، کتابی به نام «علی»!

درباره کتاب

کتاب نوشته‌ای‌ است از سر درد، عشق و نیاز. نوشته‌ای برای نسل‌هایی که یا علی(ع) را نشناخته‌ و یا بد شناخته‌اند که بدون تردید بد شناختن از نشناختن بسیار خطرناک‌تر است. این اثر مجموعه‌ای از نوشته‌های پراکنده و نیز سخنرانی‌های علی شریعتی است شامل بخش‌هایی چون: «علی، حقیقتی بر گونه اساطیر»، «قرن ما در جست‌وجوی علی»، «علی تنهاست»، «علی بنیان‌گذار وحدت»، «علی و حیات بارورش پس از مرگ» و نیز نوشته‌ای بسیار خواندنی درباره اصل امامت در مکتب تشیع به نام «امت و امامت».

نوشتن این کتاب به طور یقین از یک نیاز اجتماعی برخاسته است. نیازی که آدمیان در همه قرون به داشتن یک اسطوره و یک انسان کامل داشته‌اند و شریعتی در آغاز کتاب بر آن است تا بگوید که از قضا در مکتب تشیع آن انسان والا که جمع عدالت و عشق و قهرمانی و شجاعت و بندگی و بسیاری خصایل نیک است، نه تنها اسطوره و افسانه نیست بلکه حقیقتی است که بسیاری از جست‌وجوگران جهان را به خود فرا می‌خواند. تمامی بخش‌های کتاب با تکیه بر جریان زندگی تاریخی حضرت علی(ع) نوشته شده است و تلاش می‌کند حیات و شهادت بارور ایشان را به نسلی که بیش از هرچیز نیازمند به اوست بازشناساند. از همین رو کتاب را می‌توان نوشته‌ای تاریخی- تحلیلی انگاشت که هم به نقل جریانات تاریخی می‌پردازد و هم نوعی نگاه ویژه را که جای آن در نقل روایات تاریخی خالی ا‌ست عرضه می‌کند. در فصل «امت و امامت»، مفاهیم امت اسلامی، رهبری امت و نقش امام در جامعه اسلامی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در همه کتاب چیزی هست ناشناخته، برای نسلی که جز تکرارهای گاه ملال‌آور چیزی نشنیده‌اند، خواندن این کتاب فرصت مغتنمی برای نگاهی دوباره با عینکی جدید است. نگاهی دوباره به کسی که نه تنها روز او روز پدر است که روز بزرگداشت انسان آرمانی و آرمان انسان بودن نیز هست، روز انسان.


بریده‌ای از اثر

بخشی از متن کتاب از فصل«علی تنهاست»: «... ما در زمان خودمان موظف به شناختن امام هستیم نه محبت بدون معرفت به امام. اما شک نیست که من نمی‌خواهم که از محبت به امام انتقاد کنم. چگونه ممکن است کسی علی(ع) را بشناسد و به او عشق نورزد و او را نستاید؟! اما این محبت معلول شناختن علی و آشنا شدن با زیبایی‌های عظیم یک روح، شکوه یک روح و عظمت و پاکی یک انسان بزرگ است، محبتی که معلول این معرفت است نجات‌بخش است و روح زندگی یک جامعه است نه محبتی که با تلقین و توصیف و تجلیل و جمله‌های زیبای شاعرانه و ادبی... در دل ما جایگزین شده است...»




مشخصات کتاب:

عنوان: علی

نویسنده: علی شریعتی

ناشر: سپیده‌باوران


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۳ ، ۲۱:۰۷
الهام یوسفی

جاناتان، مرغ تنها


*تا به حال اندیشیده‌اید که گاه یک کتاب خوب به تعداد خوانندگانش معنا و مفهوم دارد؟! مفاهیمی که شاید خود نویسنده نیز به آن نیاندیشیده. در حقیقت معنای این کتاب‌ها انعکاسی از تجربه ذهنی خواننده است در نوشتاری که از تجربه شخصی دیگر –یعنی نویسنده- برآمده.

*هنگامی که تصمیم به معرفی کتاب «جاناتان مرغ دریایی» اثر مشهور «ریچارد باخ» گرفتم، و پس از سال‌ها دوباره این کتاب را خواندم شاید برداشتی به کلی متفاوت داشتم از نخستین‌باری که این کتاب را خوانده بودم. این داستان گرچه شهرتی جهانی دارد و حتی از آن فیلمی به همین نام نیز ساخته‌اند، اما شاید به خاطر مضمون فلسفی-عرفانی خاصی که در خود دارد، مخاطب کمتری نسبت به کتاب قلعه حیوانات جرج ارول و یا شازده کوچولو اگزوپری دارد. با این‌همه این کتاب توسط مترجمان متعدد و ناشران مختلف در ایران منتشر شده و بارها تجدید چاپ شده است. جالب این‌که جاناتان نخستین کتابی است که توسط نویسنده در سن 34 سالگی منتشر می‌شود و پس از آن، کتاب‌های دیگر این نویسنده، توفیق نخستین کتاب او را نداشتند.



*جاناتان شخص اول داستان، نام مرغ دریایی است که مانند دیگر هم‌نوعان خود اهل جدال بر سر خوردن یک ماهی کوچک نیست و بیش‌تر وقت خود را صرف اوج‌گیری‌های متعدد در آسمان و فرودهای پرشتاب و خطرناک می‌کند و حاضر نیست همراه دیگر مرغان دریایی شود تا این‌که از سوی هم‌نوعان خود مطرود و تبعید و دچار سرنوشتی غیر قابل پیش‌بینی می‌شود. نویسنده که به پرواز و خلبانی علاقه ویژه‌ای دارد، همانند عموم داستان‌هایش پرواز در آسمان را تمثیل و ابزاری برای بیان حرف‌ها و عقاید خود می‌کند.

یک گاز از کتاب:

* «...یک روز مادرش پرسید: چرا جان! چرا؟ چرا این‌قدر برایت سخت است که مثل بقیه باشی؟ چرا پرواز در ارتفاع پایین را به پلیکان‌ها و آلباتروس‌ها نمی‌سپاری؟ چرا غذا نمی‌خوری؟ جان، از تو تنها پر و استخوان مانده!
-مادر! برایم مهم نیست که پر و استخوان شده باشم، فقط دوست دارم بدانم چه کارهایی را می‌توانم در هوا انجام دهم و چه کارهایی را نمی‌توانم. فقط همین! فقط می‌خواهم بدنم.
پدر با مهربانی گفت: ببین جاناتان، زمستان نزدیک است. قایق‌ها کم می‌شوند و ماهی‌ها به عمق آب می‌روند. اگر لازم است چیزی یاد بگیری، درباره غذا و راه‌های به دست آوردن آن یاد بگیر. بدان که پرواز بسیار خوب است اما برای سیر کردن شکم است...»




مشخصات کتاب:

عنوان: جاناتان مرغ دریایی

نویسنده: ریچارد باخ

مترجم: لادن جهانسوز

ناشر: بهجت

تعداد صفحه: ۱۱۲

قیمت: ۸.۰۰۰ تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.





۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۳ ، ۲۲:۲۸
زهیر قدسی

هم دعا از تو اجابت هم ز تو!


**آدمی با تمام دلیری‌هایی که به درگاه خدا می‌کند، گاه در برخی لحظه‌ها چاره‌ای جز سخن گفتن با او، و از او خواستن ندارد. اگر خوب به اطراف‌مان نگاهی بیاندازیم، دعا کردن و از خدا خواستن به آدم‌های خاصی محدود نمی‌شود. چه بچه‌مثبت باشی و چه خلاف‌کار، گذر پوست همیشه به دباغ‌خانه می‌افتد! وقتی کارت پیشش گیر باشد، مجبوری بخواهی و گمانم آنچه مهم است خواستن است. با این‌همه نمی‌توان انکار کرد که برخی این آداب خواستن را بهتر بلدند و بوده‌اند؛ آنان‌که بیش‌تر هم‌صحبت خدا شده‌اند و گاه حتی با ظرافتی زیبا، انگار محبوب و معبود خود را توی رو در بایستی قرار می‌دهند!

این شب‌ها که بیش‌تر حواست را جمع کرده‌ای باید از خدا، نیکوتر و افزون‌تر بخواهی. این شب‌ها که شاید شب قدر تو و خواسته‌های توست. و شب‌هایی که با نام کسی پیوند خورده که در دعا کردن و اراده داشتن صاحب نام است؛ این شب‌ها شاید فرصت مناسبی باشد برای آشنایی با او، شاید این‌بار از روزنه کلام و نیایش او با معبود. مگر نه آن‌که باید مرد را با سخنش شناخت.



**کتاب «صحیفه علویه» کتابی است شامل اکثر دعا و مناجات‌های رسیده از حضرت امیر(ع) که علمای مشهوری پیش‌تر آن‌ها را گردآوری کرده‌اند. اگر هم خواندن دعاهای عربی برای‌تان دشوار است هیچ ایرادی ندارد که این کتاب را با ترجمه مقابل متن استاد «سیدهاشم رسولی محلاتی» بخوانید.

**«خدایا به تو پناه می‌برم از این‌که در برابر دید چشمان، ظاهری نیکو و یا در آن‌چه می‌پوشانم پیش تو، نهانی زشت داشته باشم تا در نظر مردم خود را خوب جلوه دهم به تمام آن‌چه تو از وضع من آگاهی. چنان کن که در ظاهر، خوبی‌های خود را جلوه دهم ولی در پیشگاه تو به کردار بد خود محکوم باشم...»




مشخصات کتاب:

عنوان: ترجمه صحیفه علویه

مترجم: آیت‌الله سید هاشم رسولی محلاتی

ناشر: بوستان کتاب

تعداد صفحه: ۷۷۷

قیمت: ۱۵،۵۰۰ تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۳ ، ۱۲:۵۵
زهیر قدسی