جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

۱۸۷ مطلب با موضوع «جاکتابی» ثبت شده است

کدام استقلال، کدام پیروزی؟


*اگرچه بعضی نویسندگان وقتی که می‌میرند تبدیل به اسطوره‌هایی می‌شوند که هیچ‌کس حق و جرات مقایسه کردن آن‌ها را با دیگر نویسندگان ندارد اما اجازه دهید که من این جرات را به خودم بدهم و «رضا امیرخانی» را با «جلال آل احمد» مقایسه کنم. بی‌شک و بی‌آنکه پوشیده باشد، امیرخانی از جلال تاثیر ویژه‌ای گرفته که خودش نیز در نوشته‌ها و گفته‌هایش به آن بارها اقرار کرده و البته کم نیستند نویسندگانی که قلم‌شان وام‌دار آل احمد است؛ اما چیزی که امیرخانی را متمایز از این نویسندگان می‌کند، ارزشِ افزوده‌ای قلم امیرخانی است. امیرخانی همانند جلال، جرات و جسارتی ویژه در نوشته‌هایش دارد تا جایی که گاه خود را نیز زیر تیغِ نقد می‌برد و اگر با او موجه شده باشید به طرز اعصاب خورد کنی به انتقادات دیگران–که گاه اصلا نقد نیست- توجه می‌کند، بی‌آنکه بخواهد مانند بعضی‌ها ژزستِ انتقادپذیری به خود بگیرد.
امیرخانی را اگرچه بیش‌تر به عنوان یک داستان‌نویس می‌شناسند اما باز او همانند جلال به داستان‌نویسی اکتفا نکرده و گاه مقالاتی را به صورت کتاب و یا در نشریات منتشر می‌کند که بسیار خواندنی است.

نفحات نفت


*اما این‌بار در نمایشگاه کتاب تهران کتابی از او منتشر شد که مدتی مخاطبانش انتظار آن را می‌کشیدند. «نفحات نفت» اگرچه موضوعی خاص را هدف گرفته و قاعدتا این موضوع برای همه مورد توجه نبوده و نیست اما مخاطب امیرخانی نیک می‌داند که فرصت مطالعه نوشته‌های این نویسنده را نباید از دست داد. این کتاب جُستاری است در فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی. و یا به عبارت روشن‌تر، نگاهی است به تاثیر مصیبت‌بار مدیریت نفتی، در همه ابعاد زندگی مردم ایران. این‌که بسیاری از مشکلاتی که ما با آن مواجهیم به نوعی مربوط می‌شود به مدیریت نفتی در ایران؛ از فوتبال و ورزش بگیرید تا اقتصاد و سیاست و فرهنگ و ادبیات!! یکی از ویژگی‌های امیرخانی که بسیار به کمک قلم او آمده، اهل سفر بودن اوست. او به بسیاری از شهرهای ایران و جهان سفر نموده و یکی از آخرین سفرهای او سفر به افغانستان بوده که قرار است سفرنامه‌اش به صورت یک کتاب منتشر شود. مشاهدات او و نوع نگاه او به وقایع بدیع و تازه است، و این چیزی که باید هر نویسندة منتقدی داشته باشد.
اگرچه از نگاه برخی شاید نوشته‌های امیرخانی در نفحات نفت محکوم به سیاه‌نمایی شود و اگرچه‌تر که نویسنده در کتابش اعلام می‌کند که شاید زمانی برسد که برخی از اظهاراتش را پس بگیرد و یا در مورد آن‌ها تجدید نظر کند اما باید توجه داشت که تا این تجربیات مکتوب نشود کمتر جایی برای اصلاح و تغییر در جامعه باقی خواهد ماند. حاشیه‌های این کتاب فراوان است و خیلی حرف گفتنی دارد اما حیف که جایی وجود ندارد!


*«...کدام استقلال و کدام پیروزی وقتی هردو متصل می‌شوند به شیر نفتی که دست رییس ورزش کشور است؟! و رییس ورزشِ  کشور، خودش با خودش رقابت می‌کند، البته زیرِ نظر داورِ خارجی! کدام استقلال و کدام پیروزی زمانی که سیاستِ نفتی، به خیال خام رای هواداران، در مدیران این دو باشگاه اعمال نظر می‌کند؟...»



مشخصات کتاب:

عنوان: نفحات نفت

نویسنده: رضا امیرخانی

ناشر: افق

تعداد صفحه: ۲۳۰

قیمت: ۵۸۰۰تومان

قطع: رقعی

نوبت چاپ: هشتم


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


پی‌نوشت:

۱. چنان‌که پیداست این یادداشت مربوط به چندسال پیش است و قبل از جانستان کابلستان! بابت تاخیر در قراردادنش در جاکتابی عذرخواهم.

۲. این کتاب خیلی خواندنی است، خیلی... خیلی بیش‌تر از آن‌چه نوشته‌ام، حتما بخوانیدش!

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۱ ، ۱۹:۵۱
زهیر قدسی

هندوانه به شرط خنده!


*تو زندگی هرکسی حتما اتفاق‌های بامزه‌ای روی می‌دهد که ارزش خندیدن داشته باشد؛ اما بعضی‌ها آن‌قدر بی‌مزّه، تعریف‌شان می‌کنند که اشک آدم در می‌آید و برخی چنان یاد دارند که روی جزئیات ماجرا مانور دهند که حتی از وقایع بی‌مزه هم کمدی‌های شگفت‌انگیز بسازند! مثلا امروز تو جیم متوجه شدم که همین «مهدی اخوان» خودمان چقدر مخلوق بامزه‌ای است! خدا حفظش کند اما اگر جاکتابی فضایش را داشت می‌نوشتم از این‌که این پسر که برای خودش مردی شده چه واکنش خارق‌العاده‌ای داشت وقتی فهمید که امیر قطر منچستر را قرار است چقدر بخرد...(۱)


*«هنوانه به شرط عشق» هم کتابی است از همین دست ماجراهایی که برای همه‌مان اتفاق می‌افتد اما «فرهاد حسن‌زاده» نویسنده مشهور این کتاب به گونه‌ای این ماجراها را شرح داده که حتما لبخند را مهمان صورت‌تان خواهد کرد. اگر نویسنده این کتاب را می‌شناسید که هیچ؛ اما اگر نمی‌شناسیدش بد نیست بدانید فرهاد حسن‌زاده تاکنون کتاب‌های زیادی برای کودکان، نوجوانان و بزرگ‌ترها نوشته و آثارش در جشنوادره‌های ادبی مختلفی نیز برگزیده شده است. برخی از آثار او عبارتند از: «حیات خلوت»، ‌«مهمان مهتاب»‌، «ماشو در مه»، «در روزگاری که هنوز پنج‌شنبه و جمعه اختراع نشده بود» و...

هندوانه به شرط عشق

*هندوانه به شرط عشق مجموعه داستان طنزی است که همگی از زبان نوجوان خانه روایت می‌شود و شخصیت‌های خانواده هم به صورت ثابت اما با داستان‌هایی متفاوت تکرار می‌شوند. شخصیت‌ها از این قرارند: پدر خانواده با مختصر ذوق ادبی و البته با کمی خساست و اعمال نظر در همه امور و البته مثل همه مردان روزگار، زن‌عزّت (هرطور میل‌تان هست بخوانیدش!). مادر خانواده که از سوی پدر، تیمسار خوانده می‌شود و البته به هیچ عنوان از این لفظ خوشش نمی‌آید، شخصیتی ملاقه به دست دارد و مانند همه زنان روزگار ما از دستِ شویش (همسرش) بسی رنج می‌برد و حرص می‌خورد. پسر خانواده که ماجرا از زبان او روایت می‌شود و به نوعی شخصیت معصوم و دوست‌داشتنی‌ای دارد و سوسن که کمی به مارمولک‌ها شبیه است و از پدر ذوق ادبی‌اش را به ارث برده با این تفاوت که او شعر کهنه را نمی‌پسندد و به شعر نیمایی و آزاد علاقه نشان می‌دهد. بخشی از داستان «سه خمیازه جانانه» را با هم می‌خوانیم:


*...رعنا خانم آب دهانش را قورت می‌دهد و به کلامش هم کلاس می‌دهد و می‌گوید: «چراغعلی‌خان! نمی‌خوای شلوارتو بپوشی؟ یعنی می‌خوای با زیرشلواری بری؟!»
آقا چراغعلی می‌خندد و شکم مثل هندوانه‌اش تکان می‌خورد: «ای بابا! سخت نگیر. دو قدم را مگه بیش‌تره؟ من که نمی‌خوام برم هتل هیلتون شام بخورم با بیل کلینتون. تو پارکینگ‌مون سوارشون می‌کنم، در خونه پیادشون می‌کنم و تو سه سوت برمی‌گردم.»
رعناخانم جمله همیشگی‌اش را تکرار می‌کند:«وا... چه عرض کنم!» مهرداد که تازه گواهی‌نامه گرفته بدش نمی‌آید خودنمایی کند و رُخی به سوسن نشان بدهد. پسره هیز چشم از خواهر ما برنمی‌دارد. اگر مهمان‌شان نبودیم و نان و نمک‌شان را نخورده بودیم کاری می‌کردم به قورباقه بگوید سیب‌زمینی. پسره مشنگ...



مشخصات کتاب:

عنوان: هندوانه به شرط عشق

نویسنده: فرهاد حسن‌زاده

ناشر: چرخ فلک

تعداد صفحه: ۸۰

قیمت: ۱۷۰۰تومان

قطع: رقعی

نوبت چاپ: پنج


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.




پی‌نوشت:

۱. این نوشته را نمی‌دانم چند سال پیش نوشتم، شاید دو سال پیش و این ماجرای منچستر و امیر قطر هم قاعدتا به همان زمان‌ها مربوط است، الله اعلم!


۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۵۲
زهیر قدسی
آدم‌کشی بدون درد و خون‌ریزی!


**تا به حال آدم کشته‌اید؟ قبل از کشتن چه احساسی داشته‌اید؟ بعد از آن چه؟ با وجدان‌تان چه کردید؟! اصلا قاتل بودن چه حال و هوایی دارد؟
جدای از این حرف‌ها حتما تا به حال فکر کرده‌‌اید که شاید بتوان خیلی ساده و بی‌دردسر دنیا را از شر بعضی آدم‌ها خلاص کرد. آدم‌های زالوصفت و مال مردم‌خور...
به کجای دنیا برمی‌خورد اگرچنین موجودی را از عرصه حیات پاک کنی، و بشریتی را نجات دهی و کلی هم به سازمان بهینه‌سازی مصرف و سازمان کنترل جمعیت و اداره آب و برق و گاز و...خدمت کنی! (به جان شما قسم، ما هیچ قصدی در ترویج قتل‌های زنجیره‌ای نداریم!)
اما اگر یک موقع شیطان دخل احساسات بشردوستانه‌تان را آورد و سوارتان شد و خواستید یک قتل کوچولو انجام دهید جهت کسب اطلاعات بیشتر از دستورالعمل کار، به «جنایت و مکافات» مراجعه کنید. شاه‌کاری است در نوع خودش. آن وقت با خواندن این کتاب بدون صرف وقت و هزینه می‌توانید تمام مدت مطالعه یک قاتل تمام عیار بودن را تجربه کنید. البته از نوع ناشی‌اش!

**«راسکلینف»؛ شخصیت اصلی رمان، جوانی فقیر است که تنها گناهش کشتن پیرزن روبه‌موت و ربا‌خوار و سنگ‌دلی است که همه شهر آرزوی مرگش را دارند.
از همین نقطه شما وارد یک قصه ‌واقعی می‌شوید و همراه راسکلینف رنج‌ها و عذاب‌ها و ترس‌ها را در خواب و بیداری تجربه می‌کنید. قصه‌ وجدان بیداری که هر غلطی بکنید به خواب نمی‌رود. در تمام طول داستان احساس خواهید کرد نفس‌تان بالا نمی‌‌آید شما با او می‌خندید، با او گریه می‌کنید، با او می‌ترسید، با او دچار توهم می‌شوید و در خیابان‌های مسکو پرسه می‌زنید، با او تب می‌کنید و با او ادای «همه‌ چیز روبه راهه» را در‌ می‌آورید؛ غافل از این‌که هیچ‌چیز روبه‌راه نیست!

جنایت و مکافات

**بی‌گمان، روس‌ها گوی سبقت را در نوشتن داستان‌ها و رمان‌های طولانی و توصیفی از همه ربوده‌اند و «فئودور میخاییلوویچ داستایوسکی» از‌آن یکه‌تازهاست.
فئودور میخاییلوویچ فرزند دوم خانواده داستایوسکی در ۳۰ اکتبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. پدرش پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. اکثر داستان‌های وی همچون شخصیت خودش، سرگذشت مردمی است عصیان زده، بیمار و روان‌پریش.
در ۱۸۶۶ جنایت و مکافات را نوشت و برای اهل مطالعه آثاری چون «ابله»، «قمارباز»، «برادران کارامازوف» و «جن‌زدگان» شهره‌ا‌ند.
این قسمت از کتاب را که ‌می‌آوریم ازآن جاهایی است که می‌توان زیر آن خط کشید و فکر کرد که چرا «جنایت و مکافات» نوشته شد. داستان جنگ دائم میان مرگ و زندگی.

**«...در کجا، در کجا خوانده بودم که محکوم به مرگی یک ساعت پیش از مرگ می‌گوید، یا می‌اندیشد که اگر مجبور می‌شد در بلندی یا برفراز صخره‌ای زندگی کند که آن‌قدر باریک باشد که فقط دوپایش برروی آن جای بگیرد و در اطرافش پرتگاه‌ها، اقیانوس‌ها و سیاهی ابدی، تنهایی ابدی و طوفان ابدی باشد و به این وضع، ناگزیر باشد در آن یک ذَرع فضا تمام عمر، هزار سال ، برای ابد بایستد، باز هم ترجیح می‌‌داد زنده بماند تا اینکه فورا بمیرد!...»



مشخصات کتاب:

عنوان: جنایت و مکافات

نویسنده: فئودور میخاییلوویچ داستایوسکی

ترجمه: مهری آهی

ناشر: خوارزمی

تعداد صفحه: ۷۸۲

قیمت: ۱۲۰۰۰تومان

قطع: رقعی

نوبت چاپ: هفت


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


پی‌نوشت:

۱. معرفی دیگری است به قلم زیبای همسرم.

۲. چاپ این ترجمه از کتاب فعلا به اتمام رسیده و مشخصات کتاب بهروز نست.




۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۰۷
زهیر قدسی

پیش‌نوشت: با این‌که مطالب نوشته شده‌ای که هنوز در جاکتابی قرار نگرفته‌اند بسیارند اما به مناسبت چاپ دوم کتاب حاضر و همچنین نزدیک شدن به هفته وحدت، این یادداشت را بازگزاری کردیم.


همه‌ی ما برادریم


«خداوند بر این امت منت گذارده و بین آنان ریسمان الفت [و اتحاد] را گره زده است ...این نعمتی است که احدی نمی‌تواند بهایی برایش بگذارد؛ زیرا از هر بهایی گران‌قدرتر و از هر چیز باارزشی پرارزش‌تر است.»(نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲)

**برخی کلیدواژگان آن‌چنان پهنایی از معنا را در خود جای می‌دهند که هزاران سطر نوشتن و هزاران کلمه سخن راندن حق مطلب‌شان را ادا نمی‌کند، و باز بسیار دیرفهمی و بدفهمی و کج‌فهمی  دامن‌ آن کلمات را می‌گیرد و باز باید سخن‌ها راند و غبار از چهره معانی زدود. و البته این واژگان گاه آن‌چنان اساسی و سرنوشت‌سازند که نمی‌توان رهایشان کرد و از کنارشان به سکوت گذشت.
تفهیم و تبیین «وحدت اسلامی» آن هم در زمانه‌ای که تیزترین تیرِ ترکشِ دشمنان اسلام، کالبد آن را نشانه رفته است، و آن هم در زمانه‌ای که چهارسوی جهان را موج اسلام‌خواهی و بیداری فراگرفته، ضرورتی است غیر قابل انکار. و بدون اجرای بی‌کم و کاست این آرمان، شاکله امت اسلامی ره به تعالی نخواهد برد. و چه بسا زهر تفرقه و اختلاف آنان را به دست خود و از درون خود از پای بیاندازد. آن‌چه که در این روزهای حساس و سرنوشت‌ساز تاریخی بر  امت اسلامی می‌گذرد از مصر و یمن و تونس تا لیبی و بحرین و دیگر کشورهای مسلمان عرب، لزوم پرداختن به این مهم را صدچندان می‌کند. و بر کسی پوشیده نیست که در میان شیعیان نیز در باب این مسئله بدفهمی‌هایی وجود دارد که مانعی بزرگ است در جهت احقاق وحدت اسلامی؛ و کمکی است بی جیره و مواجب به دشمنان قسم خورده اسلام.


پیشوایان شیعه پیشگامان وحدت


**کتاب«پیشوایان شیعه، پیشگامان وحدت» تحقیقی است مختصر با هدف نیل به این رسالت که نشان دهد مسئله وحدت، نه مسئله جهان امروز، بلکه دغدغه پیشوایان شیعه و امامان معصوم و در راس همه آنان امام علی‌(ع) بوده است، نویسنده کتاب در مقدمه می‌نویسد:«این نوشته نگاهی است تحقیقی به روایات و سیره عملی ائمه معصومین(ع) که در آن ابعاد مختلف نگرش آن بزرگواران را نسبت به موضوع وحدت اسلامی به رصد نشسته، مشخص می‌سازد که انسجام امت از دستورات و تکالیف عظیم شرعی است که اهل بیت در تبیین و ترویج آن بسیار کوشیده‌اند.»
مهدی مسائلی پس از بیان موجزی از کلیات در باب واژه وحدت و مقصود از آن، به انعکاس جلوه‌های وحدت در کلام و سیره پیشوایان پرداخته است. و سعی نموده تا حد امکان به سوالات و عکس‌العمل‌های شیعیان تندرو در این باب پاسخ گوید. از آن‌جا که کتاب بیش از آن‌که نوشتاری خشک و تحقیقی باشد، سخنرانی‌ای روان و همه فهم است، خواندن آن را می‌توان به بسیاری از شیعیان پرسش‌گر توصیه نمود، چرا که کتاب در بخش‌های مجزا و با استفاده از روایات معتبر و موثق به بیان مصادیق این وحدت در نمازگزاردن و حج و مراوده و معاشرت با اهل سنت و نیز نهی از لعن و نفرین و تکفیر و مخاصمه پرداخته است.
با این همه در بخش پایانی کتاب با عنوان «مدارا آری؛ مداهنه نه» به تبیین تفاوت این دو اشاره شده و نرمی با مردم-مدارا- را همان قدر لازم می‌داند که  نرمی در حقیقت-مداهنه- را ناروا و قربانی کردن حقیقت.

این کتاب به قلم محقق گرامی آقای «مهدی مسائلی» به رشته تحریر در آمده و توسط انتشارات «سپیده‌باوران» به بازار کتاب ره یافته است. از ایشان پیش از این کتاب‌هایی چون«نهم ربیع، جهالت‌ها و خسارت‌ها» و نیز «قمه‌زنی؛ سنت یا بدعت» به چاپ رسیده است.




مشخصات کتاب:

عنوان: پیشوایان شیعه، پیشگامان وحدت

نویسنده: مهدی مسائلی

ناشر: سپیده‌باوران

تعداد صفحه: ۱۲۸

نوبت چاپ: دوم

قیمت: ۵۵۰۰تومان

قطع: رقعی


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۴۷
زهیر قدسی

آن‌سوی پرچین زمان


*«شک، کبوتری است که در نیمه‌راهِ یقین بر کویر وهم می‌نشیند و یک بالش طاغیِ سکون می‌شود و دلتنگ آسمان، برای رسیدن و وصل، برای شدن و بودن و برای اثبات موجودیت خویش، از سر شوق به جنبش در می‌آید و یک بال از وحشت سقوط، امنیت زمین را با تمامی ذلّت و خفّتش مقدم بر آسمان و رسیدن به اوج می‌داند و اسارت را به رهایی ترجیح می‌دهد و این‌گونه سنگسنس وجودش را بر بال دیگر تحمیل می‌کند، بدین‌سان کبوتر بینِ آسمان و زمین معلق می‌ماند و بینِ دوراهیِ وهم و یقین، سرگردانِ ماندن و رفتن می‌شود. آن‌چه انسان را فراتر از وهم و یقین به میزان می‌کشد و در اوجِ آسمان به پرواز در می‌آورد، آگاهی دریافت حقیقتِ وهم و یقین است.»


*«آن‌سوی پرچین باغ» از آن رمان‌هایی است که می‌توان آن را، حتی با درنظر گرفتن ضعف‌های معدودش، در شمار بهترین‌های ادبیات داستانی ایران قرار داد. رمانی کم‌آوازه از نویسنده‌ای کم‌آوازه به نام «طاهر جیناک». باید اعتراف کنم که اول‌بار که این کتاب را به دست گرفتم اصلا جدی‌اش نگرفتم. اما در همان صفحات آغازین از روی نثر پرکششِ آن متوجه شدم که باید پیش‌داوری را کنار گذارد و به داوری نشست.


آن سوی پرچین باغ


*اگر خیلی خلاصه بخواهیم از این کتاب سخن برانیم، باید گفت که این کتاب دارای چند ویژگی است. مهم‌ترین ویژگی‌اش شخصیت‌پردازی بسیارخوب نویسنده است. نویسنده در طول داستان مخاطب را به جاهایی و پیش کسانی می‌برد که اول برای‌مان چندان مهم نیستند؛ اما وقتی داستان را پیش می‌گیرم، می‌بینیم که این آدم‌ها و این اتفاقات روی شخصیت‌های اصلی داستان چه تاثیری گذاشته‌اند و این همان بخش جذاب داستان است. از طرفی داستان با نثرهایی شاعرانه که عموما در اوائل فصل‌ها قرار داده شده همراه است که نمونه‌ای از آن را خواندیم. این نثرها و خود داستان گاه شکل فلسفیِ پیچیده‌ای به خود می‌گیرند اما به آنان‌که به فلسفه علاقه‌ای ندارند باید مژده داد که این بخش فلسفی در لایه‌ای مجزا و مشخص وجود دارد و به داستانی بودن کتاب لطمه‌ای نمی‌زند. بی‌راه نیست اگر بگوییم که این داستان با اسطوره‌های خیر و شر همراه است و در عین این‌که بسیاری از شخصیت‌های داستان حضوری واقعی در تاریخ معاصر دارند اما نمی‌توان انتظار داشت که همه آن برخواسته از واقعیت باشند.


*داستان بر اساس شواهد، مربوط به دهه پنجاه می‌شود و پیرامون نوجوانی می‌گردد که حصارها را برنمی‌تابد و دیگران را با شخصیت منحصر به فرد خود برانگیخته می‌کند تا حصارهای‌شان را بشکنند. درضمن آن‌گونه که پیداست قرار است این داستان ادامه داشته باشد و این جلد اول این رمان است اما با این حال جلد اول خود مستقل به نظر می‌رسد.



مشخصات کتاب:

عنوان: آن سوی پرچین باغ

نویسنده: طاهر جیناک

ناشر: سپیده‌باوران

تعداد صفحه:۲۸۰

قیمت: ۵۵۰۰تومان

قطع: رقعی

نوبت چاپ: دوم


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.



پی‌نوشت: به وبلاگ دیگرم، «نیم‌پز» حتما سر بزنید و از لطف و نظرتان محروم نسازیدمان!



۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۱ ، ۱۷:۵۱
زهیر قدسی

آیین سرسپردگی

 

**دنبال کتاب مناسبی بودم که به مناسبت رحلت پیامبرِ گرامی‌‌مان، برای دوستدارانش و آنان‌که مشتاق به شناخت اویند، معرفی کنم. کتاب‌های فراوانی وجود داشت، اما این‌گونه دیدم که پیامبرمان را از زبان خودش بشناسیم، نیکوتر است. شاید توجه به نیایش‌های پیامبر (ص)، نیکوترین روش، برای شناخت او باشد و از سویی موجب روی آوردن به مقصود او یعنی پروردگار هستی و خواسته‌هایش از او باشد؛ که باید به تلخی اعتراف کرد که ما در شناخت هر دو سستی ورزیده‌ایم. یعنی نه به اندازه شایسته در شناسایی پیامبر خاتم (ص) کوشیده‌ایم و نه به شکلی سزاوار خداوند را از میان کلام رسولش شناخته‌ایم.

**چند سال پیش، با کتابی با عنوان «نیایش‌های پیامبر» آشنا شدم و خواندن آن را به اشخاص زیادی پیشنهاد کردم اما اعتراف می‌کنم این‌بار بیش از پیش به ارزش این کتاب پی بردم. این مجموعه اولین کتابی است که به گردآوری نیایش‌های پیامبر (ص) به صورت مستقل در یک کتاب پرداخته است. نیایش‌های پیامبر (ص)، ویژگی‌های منحصر به فردی دارد، به طور مثال عموما ساده و کوتاه و بی‌تکلف است. چنان‌که گویا او می‌خواسته هیچ شخصی بی‌سلاح نیایش و دعا نماند. از سوی دیگر این نیایش‌ها متعلق به بنیان‌گذار آیین اسلام است و ما می‌توانیم آن‌ها را تفسیری بی‌واسطه از اسلام و جهان‌بینی اسلامی به شمار آوریم.

نیایش های پیامبر


**اول از همه در مورد خود کتاب باید گفت جناب «دکتر محمد مهدوی دامغانی» گزینش این نیایش‌ها را از کتب مختلف بر عهده گرفته‌اند، شخصی که دانشش در منبع‌شناسی منابع اسلامی غیر قابل انکار است و هم‌چنین ویرایش ترجمه این کتاب نیز بر عهده ایشان بوده است که در ادبیات عرب هم صاحب‌نظرند، همان طور که ادبیات پارسی.

**اما ترجمه این کتاب را جناب «کمال‌الدین غراب» به عهده گرفته‌اند که به حق ترجمه‌ای در خور ستایش است. ترجمه‌ای به واقع پارسی که تلاشی سخت و منحصر به فرد در این زمینه است. این کتاب از یک‌سو شیرینی گفت‌وگو با پروردگار را به مخاطب می‌چشاند و از سویی تلاشی ادبی محسوب می‌شود برای پارسی کردن این نیایش‌ها؛ گو این‌که توصیه می‌کنیم از شیرینی هردو بهره گیرید و هم به متن عربی توجه کنید و هم به ترجمه پارسی‌اش.


**این کتاب شامل ۱۶۱ نیایش از نیایش‌های پیامبر است و در این میان می‌توان به ترجمه‌ای کامل از دعای جوشن کبیر توجه نمود:

خداوندا! همان‌‌گونه که کالبد مرا زیبا آفریده‌ای، خوی مرا نیز زیبا بگردان.
بار خدایا! تنگدستی، سلامت و امنیت در دین را روزی من ساز.
بار خدایا! از ستیزه‌گری، دورویی و بدخویی به تو پناه می‌برم.
بار خدایا! چنان مکن که در برابر ترفنداندیشی‌های تو احساس ایمنی کنم و یاد تو را از یاد ببرم. از بی‌خبرانم مگذار.
خداوندا! روزیِ من، دو چشم اشکبار کن، که دل را به اشک‌های روان خود، التیام بخشد. پیش از آن‌که اشک، خون گردد و دندان‌ها، سنگ‌ریزه شوند.



مشخصات کتاب:

عنوان: نیایش‌های پیامبر

نویسنده: پیامبر اکرم(ص)

گزینش و ویرایش: دکتر محمود مهدوی دامغانی

مترجم: کمال‌الدین غراب

ناشر: جهاد دانشگاهی

تعداد صفحه:۲۷۲

قیمت: ۳۰۰۰تومان

قطع: رقعی

نوبت چاپ: پنجم


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.



۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۱ ، ۱۱:۵۹
زهیر قدسی

با کاروان اشک


*از خود می‌پرسم اگر «عاشورا» نبود و اگر «کربلا»یی وجود نداشت یا آن 72 نفر نمی‌بودند، جای چه شعرهایی در ادبیات‌مان خالی می‌شد؟! نه از ترکیب‌بند مشهور محتشم کاشانی خبری بود و نه از مثنوی زیبای «عمان سامانی» و نه از خیلی آثار دیگر... بعد به خودم پاسخ می‌دهم که معمولا هر فرهنگی و هر تمدنی برای خودش اسطوره‌هایی دارد که شاعرانش را به خود مشغول کند! اما آیا واقعا چنین اسطوره‌هایی، با اینچنین عظمتی در دیگر فرهنگ‌ها وجود دارد؟ و اصلا آیا حرف ما بر سرِ «اسطوره‌های افسانه‌ای» است یا «اسوه‌های حقیقی»؟

با کاروان نیزه


*«با کاروان نیزه» عنوان اثری است از «علیرضا قزوه» شاعر پرآوازه‌ معاصرمان که آثارش هر کدام بارها تجدید چاپ شده‌اند. با کاروان نیزه فقط یک ترکیب‌بند معمولی نیست، روضه‌ای است پر سوز و گداز؛ سفری است با کاروان اشک و آه که از چهارده زاویه -چهارده بند- صورت می‌گیرد. و البته این شعر با نظر و تاثیری از ترکیب‌بند مشهور محتشم کاشانی و عمان سامانی و حتی با نگاهی انتقادی که شاید بی‌تاثیر از شریعتی نباشد، همراه است. کار او هم تصویری است و هم تاریخی. و نکته قابل توجه این‌جاست که گویا در ذهن قزوه، برخی از صحنه‌های کربلا تاثیر ویژه‌ای داشته که با زبا‌ن‌های مختلف و از زاویه‌های جدید تکرار می‌شود اما این نه تنها مایه ملال دل‌زدگی نگشته است، بلکه باعث توجه و تاثیر بیشتر مخاطب می‌شود. او گریزها و تلمیحات زیبایی به وقایع عاشورا و آثار دیگر شاعران نیز دارد. استاد علی معلم دامغانی مقدمه‌ای فاخر و زیبا بر کتاب دارد که بسیار خواندنی است و همچنین معرفی و موخره‌ای که عبدالجبار کاکایی دیگر شاعر معاصرمان نوشته است. بهتر است به جای پُرگویی و پُرنویسی، دوازدهمین بند از این کتاب را با هم بخوانیم:


*گودالِ قتلگاه، پُر از بوی سیب بود
تنهاتر از مسیح کسی بر صلیب بود
سرها رسید از پیِ هم، مثل سیبِ سُرخ
اول سری که رفت به کوفه، «حبیب» بود
مولا نوشته بود، بیا ای حبیبِ ما
تنها همین، چقدر پیامش غریب بود
مولا نوشته بود: بیا دیر می‌شود
آخر حبیب را، زِ شهادت نصیب بود
مکتوب می‌رسید فراوان، ولی دریغ
خطّش تمام کوفی و مُهرش فریب بود
اما حبیب رنگ خدا داشت نامه‌اش
اما حبیب جوهرش «اَمّن یُجیب» بود
یک دشت سیب سرخ به چیدن رسیده بود
باغ شهادتش به «رسیدن» رسیده بود


مشخصات کتاب:

عنوان: با کاروان نیزه
نویسنده: علیرضا قزوه
ناشر: سوره مهر
قطع: رقعی
تعداد صفحه: ۴۷
قیمت: ۱۵۰۰تومان
نوبت چاپ: نهم

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


پی‌نوشت:

۱. پس از سال‌ها انتظار بالاخره وبلاگ نیم‌پز با خرده خاطراتی از کودکی، به‌روز شد. حضور و نظرتان موجب امتنان است.

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۱ ، ۱۰:۵۳
زهیر قدسی

*اگر خاطر مبارک‌تان باشد چندی پیش، کتاب «نان زنان افسونگر» اثر «اُ.هنری» را خدمت عزیزتان معرفی کردیم و از سبک روایی ساده و درون‌مایه طنز داستان‌ها و همچنین پایان‌های غافل‌گیر کننده او نوشتیم و گفتیم که شخصیت‌های داستان‌های او اغلب آدم‌های معمولی نظیر فروشنده‌ها، خدمت‌کاران و... بوده‌اند. اما آن‌جا چیزهایی را ننوشتیم، که حالا برایتان بنویسم! مثلا این‌که او تاثیر بسیار ویژه‌ای در رواج داستان کوتاه‌نویسی در آمریکا داشته تا جایی که دوستان و مخاطبان اش چند سال پس از درگذشت او تصمیم گرفتند که به یاد او برای نویسندگان برجسته داستان کوتاه جایزه‌ای در نظر بگیرند و به این منظور کمیته جایزه‌ای تشکیل دادند. این کمیته در سال‌های اول سیاست و هدف خود را تثبیت و حمایت از داستان کوتاه قرار داد و نویسندگان جوان را به خلق داستان کوتاه تشویق می‌کرد. شیوه انتخاب داستان‌های برگزیده برای جایزه اُ.هنری خود داستان مفصلی دارد که به علت ضیق فضا از خیر آن می‌گذریم.


*اما کتاب «تماس» که به تازگی منتشر شده، مجموعه‌ای از 14داستان از 20داستانِ کوتاه برگزیده جایزه اُ.هنری در سال 2008 است. به هیچ عنوان نباید توقع داشت که این داستان‌ها شبیه همان‌هایی باشد که اُ.هنری صدسال پیش از این می‌نوشته زیرا همان‌گونه که روابط انسان‌ها در طی زمان شکل پیچیده‌تری به خود می‌گیرد باید این حال در داستان‌ها نیز نمود داشته باشد. فضای داستان‌های این کتاب -گرچه در همین سال‌های نزدیک نوشته شده‌اند- بیش‌تر مربوط زمان‌های دور می‌شود و شاید همین موضوع باعث شده که نسبت به داستان‌های امروزه، شکل کلاسیک‌تری داشته باشند.

تماس

*عموم داستان‌های موفق این مجموعه خلاف داستان‌های اُ.هنری از فضایی سرد و تاریک و تلخ برمی‌خیزد و برخی شدیدا ضربه‌زننده و تاثیرگذار است. مانند خود داستان «تماس» اثر «الکسی زنتنز» که روایتی است از زندگی مردم یک دهکده که مردانِ آن، زندگی خود را از طریق قطع درختان کاج و شناور ساختنِ آن‌ها در آب سرد رودخانه و در نهایت فروش الوارهای چوب، می‌گذرانند. تعاملی که این کارگران با مرگ ناشی از حوادثِ کار دارند و توصیفی که فرزند یکی از همین کارگران از زندگی مردم می‌دهد بسیار تکان‌دهنده و تلخ است. یا داستان «برای چه می‌خواهید بدانید؟» اثر «آلیس مونرو» که دو داستان موازی را با انقطاعی منظم پیگیری می‌کند. یکی جستجوی راوی داستان در مقبره‌ای قدیمی و تلاش برای یافتن پرسش‌هایی که او تصور می‌کند برای دیگران باید بی‌اهمیت باشد و دیگر کشف غده‌ای سرطانی در سینه او که آمیختگی با مرگ را دوچندان می‌کند. همچنین داستان «جنونِ دو نفری» اثر «ویلیام ترور» که داستان یک اشتباه و کنجکاوی مشترک کودکانه است که شکل جنایت به خود می‌گیرد و رفت و برگشت‌هایی از گذشته به زمان حال دارد و توصیف تاثیری که هر کدام از آن اتفاق گرفته‌اند. گفتنی است این سه داستان، منتخب برگزیدگان جایزه اُ.هنری درسال 2008 شدند.



مشخصات کتاب:

عنوان: تماس
نویسنده: الکسی زنتنز، ونتنر، آلیس مونرو، لوره سگال  و... (جمعی از نویسندگان آمریکا)
ناشر: کتاب نیستان
قطع: رقعی
تعداد صفحه: ۳۶۱
قیمت: ۶۶۰۰تومان
نوبت چاپ: نخست

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


پی‌نوشت:

۱. بازدید و نظردهی‌تان در صفحه‌ی ختم ساغر مایه‌ی تشویق و سرور نگارنده خواهد بود.

۲. پس از مدت‌ها چنان دل لاجورد به درد آمد که به‌روز شد، سر بزنید.

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۱ ، ۱۶:۵۳
زهیر قدسی
خاطرات کثیف مدرسه!

*نه! ربطی به امروز نداره. من از همون بچگی، شنبه رو دوست نداشتم. یادم میاد هفته‌هایی که توی مدرسه صبحی بودم، وقت تعطیلی ظهر پنج‌شنبه، به قول کتابای درسی: از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدم. و از این‌که هفته آینده بعدازظهری می‌شدم، به خود می‌بالیدم! چرا؟ چون شنبه هفته بعد به جای صبح، ظهر به مدرسه می‌رفتم! با هزار ذوق و شوق ساعت‌ها رو می‌شمردم تا بدونم چقدر به مدرسه می‌رم! تو چشم من هر ساعت تاخییر، تیری بود که به قلب مدرسه می‌کوبیدم! یادم هست که آخرش ۶ داشت، ۳۶ یا ۴۶ ساعت تعطیلی. با گذشت هر ساعت انگار چیزی از انبار مهماتم کم می‌شد. جمعه به خودیِ خود یک گردان کمکی بود که بعد از یک‌هفته مبارزه، تو مدرسه به کمک می‌اومد و من رو از محاصره نجات می‌داد. شاید به همین علت بود که از همون دوران، هرچقدر از ریخت شنبه بیزار بودم به پنج‌شنبه علاقه داشتم. پنج‌شنبه نوید رسیدم جمعه و رنگش زرد بود. من اگه در تمام اعتقاداتم(که به نظرم اصلا اعتقاد خاصی نداشتم) شک داشتم، در این مورد مطمئن بودم که امام زمان هم جمعه ظهور می‌کنه. البته همه روزا برای خودشون رنگی داشتن به جز شنبه که ذاتا سیاه بود. اصلا از اولش با شنبه پدرکشتگی داشتم. دلم می‌خواست روز شنبه تمام کلاغ‌ها از سر صبح تا بوق سگ، قارقار کنن و مردم ژرچم‌های سیاه روی خونه‌هاشون بزنن! هرچند از صدای کلاغ‌ها خیلی بدم می‌اومد، حاضر بودم با تحمل این صدا، شنبه رو چنین چنین تنبیه سختی بکنم. خوب حالا می‌دونی بهترین اتفاقی که می‌تونست بیفته چی بود؟ بله، اگه شنبه به تعطیلی می‌خورد بی‌شک قلبم از شدت خوشحالی و هیجان منفجر می‌شد...

بچه مثبت مدرسه

*خوب این بخشی از کتاب «بچه مثبت مدرسه» نوشته «یاسر عرب» بود. حالا اگر توانستید مقاومت کنید و دنبال این کتاب نگردید و آن را نخرید! اگر توانستید به طرح جلد زیبای کتاب نگاه کنید و از کنارش بی‌تفاوت رد شوید! من که بعید می‌دانم آدم، نسبت به قصه‌ای که قهرمان داستانش خودش باشد و در مدرسه خودش اتفاق بیفتد و آدم‌های داستانش هم همان‌هایی باشند که هر روز در مدرسه و در راه مدرسه با ایشان مواجه می‌شود، بی‌تفاوت بگذرد! این داستان هیچ کشف ویژه‌ای ندارد که به دنبال آن بگردیم اما همان‌گونه که می‌بینید قلمی ساده و صمیمی دارد؛ آن‌قدر که پس از معرفی مجبور شدم به سختی تمام «ه»های آخر افعال را به «د» تبدیل کنم. به همین راحتی قلمش بر روی قلام نویسنده بزرگی چون من(!) تاثیر گذاشت. پس بهتر دیدم که کتاب خودش، خودش را معرفی کند.
بچه مثبت مدرسه، کتابی دوگانه است. چراکه نویسنده برای داستانش دو راوی برگزیده. یکی پرحرکت و پر شور و شر و دست‌داشتنی؛ و دیگری به قولی بچه‌مثبت و معصوم و زلال و بازهم دوست داشتنی!

*یاسر عرب نویسنده‌ای است که به خوبی از پس زنده کردن خاطرات فروخفته‌ی بچه‌های ده‌ی پنچاه و شصت برمی‌آید. و البته به صورت کلی طبیعت کودکان و نوجوانان را به خوبی درک می‌کند و می‌داند که کجای دل مخاطب دانه‌اش را بکارد تا سبز شود.



مشخصات کتاب:

عنوان: بچه مثبت مدرسه
نویسنده: یاسر عرب
ناشر: سپیده‌باوران
قطع: جیبی
تعداد صفحه: ۱۱۲
قیمت: ۲۲۰۰تومان
نوبت چاپ: دوم

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


۱۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۱ ، ۱۶:۰۰
زهیر قدسی

شاعر شکست خورده طوفان واژه‌هاست!


قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش،
یک‌دم سپر شوند برای برادرش
خون عقاب در جگر شیرشان پُر است
از نسل جعفرند و علی این دو لشکرش
 این دو، ز کودکی فقط آیینه دیده‌اند
آیینه‌ای که آه نسازد مکدرش
واحیرتا که این دو جوانان زینب‌اند
یا ایستاده تیغ دوسر در برابرش؟
با جان و دل دوپاره جگر وقف می‌کند
یک‌پاره جای خویش و یکی جای همسرش
یک دست، گرم اشک گرفتن ز چشم‌هاش
 مشغول عطر و شانه زدن دست دیگرش
چون تکیه‌گاه اهل حرم بود و کوه صبر
چشمش گدازه ریخت ولی زیر معجرش
زینب به پیشواز شهیدان خود نرفت
تا که خدا نکرده مبادا برادرش...


*شاعران بسیاری را در تاریخ ادبیات‌مان می‌شناسیم که شعرهای بسیار زیبایی سروده‌اند اما آن‌چه باعث شده نام ایشان بر سر زبان‌ها بیفتد، فقط قدرت و فنّ شعری‌شان نبوده است؛ بلکه در کارنامه ایشان بیشتر آن ابیات و اشعاری درخشیده‌اند که رو به سلسله نور و خاندان عصمت و طهارت داشته‌اند. شاهد مثال این ادعا هم کم نیست: نمونه‌اش زنده‌یاد مرحوم شهریار که او را بیشتر به شعر «همای رحمت»ش می‌شناسند یا محتشم کاشانی که گویا جز ترکیب‌بند مشهورِ «کشتیِ شکست خورده ز طوفان کربلا» اثری در کارنامه‌اش نداشته(که داشته!). نمی‌توان در این فضای اندک به این موضوع مهم پرداخت ولی می‌توان ادعا نمود که راز ماناییِ نام بسیاری از شاعران، در ارتباط شعری‌شان با اهل بیت است و راز توفیق آن اشعار در خلوصی است که شاعر در هنگام سرایشِ آن اشعار داشته.

طوفان واژه ها - حمیدرضا برقعی

*«حمیدرضا برقعی» شاعری است که کارنامه‌اش را یکسره با «شعر شیعی» -یا به قول متدوال، شعر آئینی- پُر نموده است. برای یک شاعر جوان، تجدید چاپ هشت‌باره کتابش، آن هم طی گذشت سه‌سال موفقیتی ویژه محسوب می‌شود. «طوفان واژه‌ها» عنوان همین کتاب است که تا این حد مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. کتاب با مقدمه استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه) آغاز شده که یکسره در تشویق این شاعر جوان و دلایل توفیق اوست؛ از سوی دیگر آثار بهره‌مندی برقعی از محضر استاد مجاهدی در اکثر پاورقی‌های این کتاب نمایان است. استاد مجاهدی در بخش پایانی مقدمه‌اش اینگونه از  «زبان ساده و صمیمی، نگاه تازه، فضای سرشار از عاطفه و خیال و شور و حال و بیان روایی جذاب این اثر، آن را در شمار آثار متفاوتی قرار داده است که می‌تواند الهام‌بخش شاعران جوان دگراندیشی باشد که می‌خواهند کار تازه‌ای را تجربه کنند.» قابل توجه است که همین زبان ساده و صمیمی و عدم استفاده شاعر از مفاهیم پیچیده و تودرتو و همچنین بکارگیری از عبارات ساده‌ای که برای همگان قابل فهم است برد ویژه‌ی شاعر در ارتباط با مخاطبان خویش است وگرنه در میان شاعران شیعیِ معاصر شاعرانی که قدرتمند ظاهر شده‌اند کم نیستند!



مشخصات کتاب:

عنوان: طوفان واژه‌ها
نویسنده: سیدحمیدرضا برقعی
ناشر: فصل پنجم
تعداد صفحه: ۸۰
قیمت: ۳۳۰۰تومان
نوبت چاپ: پانزدهم

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.




پی‌نوشت: دعا کنید هرچه زودتر «نیم‌پز»مان بپزد!

۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۱ ، ۲۱:۳۱
زهیر قدسی