جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

تابستان قوها / بتسی کورمر بایارس

يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۴۵ ب.ظ
تابستان گندِ سارا...


پیش درآمد

برخی کتاب‌های خوب را وقتی می‌خوانی، درمانده می‌شوی که چطور باید از دیگران بخواهی تا آن را بخوانند. دوست داری کنار پیاده‌رو بایستی، کتاب را در دستت بگیری و رو به عابرانی که می‌گذرند داد بزنی که: هی آقا! شما این کتابو خوندین؟! ببخشید خانوم! با شمام... آره با شما! این کتابی که تو دستای منه رو تا حالا خوندین؟! نه؟! آخه چطور... چطور می‌شه کتابی به این خوبی رو را تاحالا نخونده باشین؟!...
حالا نه این‌که چنین احساس کنم که تا کنون چنین کتابی نخوانده‌ام؛ و یا کمتر کتابی، این اندازه خواندنش برایم، لذت‌بخش و ویژه بوده!... نه از این حرف‌ها نیست... اما هرگاه کتاب خوبی به دستم می‌رسد و آن را می‌خوانم فکر می‌کنم باید چنین بکنم. کنار پیاده رو بایستم و...

درباره کتاب:


«تابستان قوها» نه تنهای نام زیبایی دارد؛ بلکه نقاشی روی جلدش هم الهام‌بخش است. اما غیر این دو ویژگی، دو موضوع قابل توجه دیگر نیز دارد. یکی نویسنده‌اش است که برایش خواهیم نوشت و دیگری جایزه‌ مشهور «نیوبری» است که نصیب این کتاب و نویسنده‌اش شده است. جایزه معتبر و مشهور جهانی که گرچه به ادبیات نوجوان اختصاص دارد اما معمولا به آثاری اختصاص می‌یابد که برای بزرگ‌ترها نیز خواندنی و آموزنده‌اند.
داستان در حال و هوای دختری چهارده ساله به نام «سارا» است که به قول خودش مزخرف‌ترین تابستان عمرش را می‌گذراند! نویسنده چنان به حالات روحی و روانی شخصیت‌های داستانش پرداخته که گویی با آن‌ها زندگی کرده و یا حتی خود آن‌ها بوده.
سارایی که در سن حساس چهارده سالگی هیچ از وضعیت خودش راضی نیست. او گمان می‌کند نه از زیبایی بهره‌ای برده و نه حتی سر زبانی برای حرف زدن دارد. و فکر می کند که پاهایش زیادی بزرگند و در این میان حتی بوی‌زی گربه خانگی‌شان هم مثل گذشته به او توجه نمی‌کند و...


تابستان قوها

درباره نویسنده:


«بتسی کورمر بایارس» نویسنده مشهور آمریکایی است که پیش‌تر در همین ستون، کتاب «شیفته تلویزیون»اش را معرفی کرده‌ایم. او درک عمیقی از مسایل و حالات درونی و روانی کودکان و نوجوانان دارد و این شناخت در جمله آثار او به خوبی مشهود است. او کارش را با روزنامه‌نگاری آغاز کرده و تا کنون کتاب‌های بسیاری برای کودکان و نوجوانان نوشته است.

یک گاز از کتاب:


«...سارا اخم کرد. او نه فقط از صدای بلند عمه ویلی بیزار بود؛ بلکه از رفتارهای دیگرش نیز دل خوشی نداشت: از امر و نهی کردنش به آن‌ها، از این‌که هرگز از ته دل به حرف‌شان گوش نمی‌داد، و... ازی این‌که احساسات او را جدی نمی‌گرفت. یک بار در داروخانه کارتر، چنان بلند اعلام کرده بود که یک شیشه شیر منیزی برای رفع یبوست سارا می‌خواهد که همه شنیده بودند!...»



مشخصات کتاب:


عنوان: تابستان قوها

نویسنده: بتسی کرومر بایارس

مترجم: پروین علی‌پور

قطع: پالتویی

تعداد صفحه: ۱۵۵

قیمت: ۲۵۰۰ تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

نظرات  (۵)

۰۴ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۳۷ سجاد مؤذنی
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام
** *** *** ** **** ** *** *****!
قبل از اینکه بیاند و  سؤال بپرسند ، سؤالات رو همراه با جوابشون به شما میگم تا آماده باشی...
خودت سؤال و جواب هارو بخون و ما رو هم دعا کن
http://sajjad-m.blog.ir/1392/12/04/
و من اله توفیق...
پاسخ:

سلام و سپاس!

 

ممنون. پاسخها را پیشاپیش بلدم آنروز شاید فراموش کنیم...

۱۱ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۱۰ هادی سلامات
سلام
برادر واقعا فروشگاه توپی داشتید
کافه کتاب توپ بود
منتظر نظر شما در وبلاگم هستم
با سلام...

معرفی کتاب تان با نام شما در *پست برگزیده *هیئت مجازی کتاب منتشر شد.
سری بزنید...
ممنون.


http://heyateketab.blog.ir/post/33
من واسه کتاب "من دیگرما"دقیقا حس پیش درآمدروداشتم..
دلم می خواست به همه ی مادرهابگم این پنج جلدروبخونن.
همین کارروهم کردم وهنوزم انجام می دم..
تابستان سال گذشته که من دیگرماروخوندم همیشه چندجلدش توی کیفم بود واسه معرفی به مادرها..

راستی 
سلام..
پاسخ:
سلام. چه کار خوبی. چقدر نیاز داریم به تلاش‌های این‌چنینی برای ترویج فرهنگ کتابخوانی. مطمئنم تاثیر زیادی گذاشتید و به افراد زیادی تونستید بقبولانید که این کتابو بخونن.
آره خیلی هاخوندن..امانت دادم.
خیلی هاخودشون خریدن..
امسال هم که جلدیک روعیدی دادم خیلی استقبال شدازهرمادری پرسیدم گفت همون روزخوندم همش رو.
خداروشکر.
پاسخ:
واقعا خدا رو شکر.
خدا اجرتون بده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی