جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

دیوانه بازی / کریستین بوبن

دوشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۸۸، ۱۰:۳۲ ب.ظ

 


کسانی که دوست دارند سال جدید خود را با دیوانه‌بازی شروع کنند، دست‌ها بالا!

«دیوانه‌بازی» اثری است از جناب «کِریستیَن بوبَن». حالا ایشون چه کاره بوده و هست به من دخلی نداره ولی گمان می‌کنم که واقعا عقل درست و درمونی نداشته که تونسته این کتاب رو بنویسه! حالا چراش را خدمتتان عرض می‌کنم:

این کتاب تا جایی که من دقت کردم به هیچ عنوان مفهوم ژرفی را در خود ندارد. اصلا ژَرف پیش‌کش، مفهوم سطحی هم ندارد! ولی فُرم داستان بی‌نظیر است. داستان از زبان دختری روایت می‌شود که به همه جا سَرَک می‌کشد. نه تنها خودش که خیالش هم افسار گُسیخته به این سو و آن سو می‌رود. بی‌هیچ قید و بندی. و جذابیت داستان هم به همین است که درونِ ذهنِ سیّالِ یک دختر بچه را که  تا بزرگی نیز بچه می‌ماند واکاوی کنیم. دختری که خانواده‌اش درون یک سیرکِ سیار کار می‌کنند ولی مجبورند هرشب وقت زیادی را صرف پیدا کردن دخترشان کنند. دختری که: «اولین معشوقم دندان‌های زردی دارد. در چشم‌های دو ساله-دو سال و نیمه من وارد شده از مردمک چشم‌هایم تا درون قلب دختر بچه‌گانه‌ام لغزیده و آنجا سوراخش، آشیانه‌اش، کنامش را ساخته است.... اولین معشوقم یک گرگ است. گرگی واقعی، با موهای بلند، بوی خاص، دندان‌های زرد عاج مانند و چشم‌های زرد به رنگ گل میموزا...»

بخشی از فصل چهارم را با هم می‌خوانیم تا بیشتر با شخص اول داستان آشنا شویم: «یادم رفت اسمم را به شما بگویم: خیلی خوب، اسمم اورور است، خوب دیگر، حالا همه چیز را می‌دانید. نه شوخی می‌کنم: اسمم بلادون است. علاوه بر این ماری، لودمیلا، آنژل، امیلی، آستره، باربارا، آماندا، کاترین، بلانش هم هست.

هرقدر اوضاع وخیم‌تر می‌شود، بیشتر دوست دارم بخندم: این را از مادرم به ارث برده‌ام. نام خانوادگی از همان بدو تولد روی شما می‌افتد، و هرچه سن می‌گذرد سنگین‌تر می‌شود؛ مثل باران ریزی که زیر کلفت‌ترین لباس‌ها هم نفوذ می‌کند. خیلی زود یاد گرفتم اسم‌هایی برای خودم اختراع کنم. این کار باعث می‌شد ژاندارم‌ها با دشواری بیشتری خانواده‌ام را پیدا کنند، و برای خودم فرصت بیشتری ایجاد می‌کرد. همیشه به زمان نیاز داشتم تا بتوانم کارهایی که دلم می‌خواهد را انجام بدهم. چه کاری؟ هیچ کار. نگاه کردن، نگاه کردن و باز هم نگاه کردن. مردهایی که گمان می‌کنند مرا شناخته‌اند، اگر روزی با هم ملاقات کنند، می‌توانند ساعت‌ها درباره من حرف بزنند، بی‌آن‌که هرگز متوجه شوند که درباره همان شخص دارند حرف می‌زنند...»

* پس نوشت:

بنده  در این نوشته دچار گاف بزرگی شدم که یکی از مخاطبان عزیز جیم به بنده گوشزد کردند.

و این گاف چیزی بود در حد جام جهانی برای آگاهی از این گاف میتوانید به نظرات نامه های خط خطی مراجعه فرمایید.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۸۸/۰۲/۱۴

نظرات  (۱۸)

۲۷ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۸:۴۷ تبلیغات شما در هزاران وبلاگ
سلام
اگر مایلید دیدگاه و یا تبلیغ محصول خود را به گوش هزاران ایرانی برسانید و یا ترافیک سایت خود را طی چند روز، چندین برابر کنید، با ما تماس بگیرید.
ما متن شما را تحت عنوان دیدگاه، در هزاران وبلاگ فعال ارسال خواهیم کرد.

با تشکر، تبلیغات انبوه در وبلاگها
سلام.خیلی وقت بود که تصمیم داشتم به وبلاگتون سر بزنم و الان تو بحبوی امتحانات نهایی اومدم.
وبلاگ بدی نیست اما میتونه بهتر باشه
راستی کتاب های استفن مری که فیلمش هم اومده رو هم معرفی کنین چون کتاباش جالبه؟
خوندین؟
۰۹ خرداد ۸۸ ، ۱۵:۳۷ سید سهیل مهرزاد
بلند آسمانم آرزوست

تور استثنائی پرواز با هلی کوپتر

برای شما که عاشق تورهای مهیج و جذاب هستید

تهران – شمال – تهران


اگر دوست دارید پرواز از فراز سلسله جبال
البرز ، جنگل ، دریا ی شمال و مناظر کاملا بکر
و دیدنی را تجربه

کنید به ما بپیوندید.

برای اولین بار این امکان را برای آن دسته از
عزیزانی که قصد سفر به نمک آبرود ویا کلاردشت
با هلی کوپتر

دارند را فراهم کرده ایم .

سفری کاملا مهیج ، با شکوه ، زیبا و به یاد
ماندنی

برای کسب اطلاعات بیشتر و همچنین دیگر
فعالیتهای ما از وبلاگ www.unwtoir.blogfa.com دیدن
کنید.
سلام دوست جان
به‌روزم:
هاشمی انحصارطلب یا احمدی‌نژاد دروغگو!؟
۰۵ تیر ۸۸ ، ۱۴:۳۶ محمدنبی بندار
سلام
خیلی خوشمان آمد.
به j-jang.blogfa.com هم سری بزنید. شاید کتابشان را بتوانید حمایت کنید.
موفق و عاقبت به خیر باشید.
یاعلی
۰۶ تیر ۸۸ ، ۰۰:۳۵ یک نفر طلبه
این چه وضعشه
این چه رنگ فونته
کورتر شدم

در ضمن تمام این کتاب هارو هم خوندم
جدید چی داری؟
از اون پشت مشتا یه چیزی بیرون بیار!
می خواستم لینکت کنم اما نه با این گافی که داردی پشیمون شدم
شاید یه بار دیگه
نوکر ت
۰۹ تیر ۸۸ ، ۱۶:۵۸ بعضی وقت ها من قال مهم تر است از ماقال!
سلام از امام باقر پرسیدند:
مولای ما اینکه قرآن می فرماید "فالینظر الانسان الی طعامه" را برایمان معنا کنید.
فرمودند اشاره اصلی به طعام روح است یعنی علم. فرمودند یعنی نظر کند به این که "العلم یاخذه عمن یاخذه" علمی که می گیرد از "چه کسی" می گیرد؟!

خواستم بگویم همه کتابها هم خوب نیستند.
بعضی نوشتجات بطور ناخودآگاه روی انسان اثر می گذارند.
پس بهتر است ببینیم خود نویسنده که خالق اثر است چه سرگذشتی داشته است.
و خود او چقدر سعادتمند بوده است...
نه به انگیزه تخطئه اما راستش حرف دلم این است که در جایی که نویسندگان متقی، متعمق و حقیقت بینی داریم که حلاوت ایمان و محبت اهل بیت را چشیده اند دیگر چه جایی برای بوین و امثالهم می ماند؟
۱۱ تیر ۸۸ ، ۱۹:۰۷ این و ببین
روزنامه تقلب سبز منتشر شد
سلام برادر ما را هم دریاب. ستون روزمره جیم
مرادپور
به سراغ من اگرمی آیید، نرم و آهسته بیایید... مبادا که ترک بردارد چینی نازک وهمانه ی من...
۱۷ تیر ۸۸ ، ۱۳:۱۴ خواننده همیشگی جیم
سلام .دلم می خواد راجع به رمان های حسن کریم پور هم برامون مطلب بنویسی حالا چه تو جیم یا چه تو وبلاگت.( مخصوصا وسوسه های خانه مادر بزرگ /باغ مارشال) ممنون
با مطلبی با عنوان : هاشمی بدون روتوش یا تاریخ با سس اصلاحات به روزم !
۲۴ تیر ۸۸ ، ۱۲:۵۲ کامل نواب
سلام حاجی چرا تم وبلاگت را عوض نمی کنی ؟ بابا ی چشم آدم را در می آره
یه بار بیشتر جیم نخوندم ولی خیلی خوشم اومد و 2 تا از مطالبش رو استفاده کردم ولی همیشه تعریفش روشنیدم.
۲۰ مرداد ۸۸ ، ۱۸:۰۲ حامد اشرفی نسب
شما با آقای عابس قدسی نسبتی ندارین
سلام آقای کتاب آفتاب
شناختین ؟
چرا دیگه آپ نمی کنید ؟
این پست مال چند هفته پیشه !!!
سلام بر آقای قدسی
از دست خطم باید بشناسی ها !
از بچه های تهرانم و با بچه های دبیرستان خواجه نصیر چند باری اومیدم کتاب آفتاب
تو رو به خدا قالب وبلاگ رو عوض کن
یا علی(ع)
دوست دارم درباره ی یک کتاب روانشناسی زیبا به نام بیندیشید و ثروتمند شوید نوشته ی نپلئون هیل که می تونه زندگی رو از این رو به اون رو کنه صحبت کنید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی