جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

مرتضی آیینه زندگی‌ام بود / مرتضی سرهنگی

يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۳۹ ق.ظ

ماه در آینه


**جنگ... جنگ...جنگ...
اسمی آشنا که شاید نخستین انسان‌ها و قبیله‌های بدوی هم قبل از هر تجربه‌ای با آن آشنا شده‌اند. اسمی که با خونریزی و آوارگی و سیاهی پیوند خورده و تا ابد روسیاه تاریخ است، از آن‌جا که زمین را  از خون بسیاری سیراب کرد! که می‌بینید هنوز خبری از سیرابی نیست. اما... جهاد... دفاع... شهادت، این‌ها بی‌گمان همان چهره زیبا و روسفیدِ این قصه پُر از آب چشم است. رویی دیگر از این سکه‌، که گمان نمی‌رود کسی بی‌لمس این چهره، دوستش داشته باشد.

**کتاب‌هایی هست کوتاه، چونان عمر کسی که کتاب را برای او و به حرمت زندگی‌اش نوشته‌اند.کتاب‌هایی که اگرچه کوتاه است و سال‌هایی را در دقایقی کوتاه مقابل چشم‌مان به نمایش می‌گذارد اما پُر است، پُر است از حضور کسی که پُربار زندگی کرد و پُرتوشه پرید.


**«...وقتی می‌شد که من سر مسئله‌ای ناراحت و گرفته می‌شدم و به ایشان شکایت می‌کردم، به من می‌گفت: ببین! هزاران کهکشان در آسمان وجود دارد، یکی‌ش راه شیری است، سیاره‌های زیادی در آن هست که یکی‌ش زمین است. کره زمین قاره‌های متفاوتی دارد یکی‌اش همیم زمینی است که ما روی آن زندگی می‌کنیم. از کل به جز می‌آمد. بعد می‌گفت ما هم ذره‌ای در این مجموعه هستیم. حالا ببین این حرفی که شما می‌گویید جایش در این مجموعه با شکوه کجاست؟...»

مرتضی آیینه زندگی‌ام بود

**این قسمتی کوتاه از کتاب«مرتضی آیینه زندگی‌ام بود»  از مجموعه کتاب‌های «بانوی ماه» است، که گفت‌و‌گویی است بسیار موجز و البته خواندنی با خانم«مریم امینی»، همسرشهید اهل قلم «سیدمرتضی آوینی». اگر چه بسیاری از زوایا و پیچیدگی‌های زندگی چند مرحله‌ای و شخصیت آقای مهندس در این نوشتار کوتاه ناگفته می‌ماند و بسیاری از نکته‌ها در مورد سیر تکاملی روحش را نمى‌توان در این مجال اندک دریافت، لیکن متن روان و صمیمی و سوال‌هایی که در نگاه اول بسیار ساده‌اند برای کسانی که تنها نیازمند نیم‌نگاهی به زندگی شهدا هستند بسیار تشنگی‌آور و اشتیاق‌بخش است. شاید هم‌زادپنداری روح‌ها کار خودش را بکند و شما را با قسمتی از این روح بزرگ پیوند زند؛ آن‌وقت است که کلمات آقای نویسنده چون صدایش در مجموعه «روایت فتح» روزمرگی‌تان را به بازی می‌گیرد و با «فتح خون»‌اش بی‌قرارتر از همیشه خواهید شد.
روایتی از زندگی آقای هنرمند، کسی که هنر را آن‌چنان که باید، دانسته بود و آن‌چنان که باید به کار بسته بود. این کتاب ۳۹ صفحه‌ای حرف بیش‌تری نمی‌طلبد، اما داستان مرتضی، که این کتاب از جذبه زندگی او الهام گرفته شده، بسیار خواندنی است، برای کسانی که شاید زندگی‌شان معجونی شدست از تراژدی و یاس، شک و تردید، در حماسه زندگی مرتضی نفحه‌ای پیدا می‌شود امیدبخش و روشن‌گر.


مشخصات کتاب:

عنوان: مرتضی آیینه زندگی‌ام بود
نویسنده: مرتضی سرهنگی / هدایت‌الله بهبودی
تعداد صفحه: ۳۹
قیمت: ۸۰۰ تومان
ناشر: سوره مهر
قطع: پالتویی
نوبت چاپ: نهم

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

نظرات  (۱)

۲۴ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۹ امید پویان
سلام 
وبلاگی در زمینه نگارش زندگی نامه ام دارم.
خوشحال میشم اگه شما هم سری بزنید به وبلاگم.
چنان چه دوست داشتید تبادل لینک کنیم منو با نام "الدورادو" لینک کنید و بهم بگید تا لینکتون کنم.
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی