پری شدگان / قادر طهماسبی
زخمسرودهها
چندی پیش دوستی خاطرهای برایم نقل کرد که خلاصهاش این است: گویا چند سال پیش بنده شعری از یک کتاب برای ایشان خوانده بودم و ایشان چنان با این شعر و این کتاب عشق کرده که برای چندصد نفری آن را خوانده و برای چندده نفری آن را هدیه داده است.(از منظر ژورنالیستی ضمیر اول شخص از اثر نوشته میکاهد اما لطفا شما این نقصان را نادیده بگیرید و کنجکاو شوید در مورد اینکه این کتاب چه بوده!) با خودم حساب کردم اگر مخاطبان این دوست عزیز به اندازه ایشان که نه... مختصر تاثیری گرفته باشند از ایشان خدا میداند که بنده چقدر در سرانه مطالعاتی این مردم سهیم بودهام!!! نکته اینجاست که خودم این کتاب را مدتی بود فراموش کرده بودم و حالا دوباره یادش در من زنده شد.
*درآمد
«پَریشدگان» عنوان کتابی است از شاعر معاصر «قادر طهماسبی» که شاید حرفهایش برای هرکسی شنیدنی نباشد. چون جنس سرودههای او در این کتاب تلخ است و میدانیم کسانی تلخی را تحمل میکنند که تلخی کشیده یا چشیده باشند. در این مجموعه سه رکن یا شاخصه وجود دارد: انقلاب، پابرهنهها و ریاکاران. در عموم آثار او رویکردی انقادی-اجتماعی وجود دارد و علت آنکه جسارت کردم و بر سرودههای او در این مجموعه نام شعر نمیگذارم شاید این باشد که او بیشتر در این مجموعه، نثری ادبی با درونمایهای از طنزی تلخ ارائه داده است. گو اینکه این مجموعه بیش از دیگرانی که بر دفترهاشان نام شعر نهادهاند حق شعری دارد! اما حکایت دیگر دفاتر او متفاوت است و آنها را نقدی جداگانه باید. اما با این وصف باز سرودههای این دفتر عجیب با دل آدم بازی میکند و مخاطب را دچار حسی انقلابی میکند.
*پرانتز
*آی عاشقان!
آی عاشقان!
من به نرخ روز زندگی نمیکنم!
من خدای را به نرخ روز بندگی نمیکنم!
من به نرخ روز زهر میچشم!
زهر فقر!
من به نرخ روز تازیانه میخورم!
من به نرخ روز سهم خویش را از این تورم و ورم گرفتهام ولی
من به نرخ روز زندگی نمیکنم!
من خدای را به نرخ روز بندگی نمیکنم!
من به نرخ روز
نان که هیچ
آب هم نمیخورم!
همچنان که ماه هاشمیتبار من نخورد
در کویر کربلا
در بلوغ تشنگی
در کنار رودخانه فرات.
فضای سنتی و مدرن جالبی بود