وقتی سخن از مسجد گوهرشاد میآید به یاد چه میافتیم؟ نمازِ جمعه یا اعتکافِ دانشجویی؟ حوض میان مسجد و فوارههایش و آن صدای شُرشُرِ آب که دوست داری ساعتها به صدایش گوش دهی؟ یا یادِ آن گنبد طلایی که مینشینی و به آن خیره میمانی؟
امّا هنوز هستند کسانی که وقتی نام مسجد گوهرشاد را میشنوند به یاد درهای شکستة آن میافتند و به یاد در و دیوار خون آلودش؛ و به یاد سربازانی که نه فقط آتش به روی همشهریان و هممیهنانشان، که به روی عدّهای بیگناه که تنها خواستهشان آزادی بود گشودند. آن هم آزادی در نازلترین حدّ و اندازه.
وقتی سخن از کشف حجاب به میان میآید بلافاصله به یاد رضاخان میافتیم؛ در حالیکه زمینة کشف حجاب سالها پیش از حکومت رضاخان شکل گرفت. درست از زمانی که سفرهای سیاحتی پادشاهان قاجار به فرنگ آغاز شد و طعم نظربازی در مهمانیهای مختلط به ذائقه ایشان خوش آمد. مسلّما دیدن زنان بیحجاب فرنگ برای ایشان تازگی داشت! امّا چرا در این میان فقط نام رضاخان با «کشفِ حجاب» قرین شد؟ پاسخ بسیار ساده است. زیرا هیچکدام از شاهان قاجار جرات نداشتند با فرهنگی مخالفت و رویاریی کنند که سالها پیش از ظهور اسلام در میان تمدن ایرانی بوده است. و فقط به تشکیل دادن مهمانیهای درباری بسنده میکردند. امّا رضاخان کلّهشقتر از شاهان قاجار بود و همین باعث شد که دست به اقدامی زند که تاریخ با نفرتی بیشمار از وی یاد کند. بله... رضاشاه خواستهاش را نه فقط در بین مهمانهای درباری که در بین جامعه ایرانی پیاده کرد. و خواستهاش چیزی جز شکستن غرور و اعمال زور برای برداشتنِ حجاب نبود!
هیچگاه در فرهنگِ ایرانی، حجاب باری بر دوشِ زنان نبوده و حکومت آنان را وادارِ به این امر نکرده است. بلکه حجاب در بین زنان رواج داشته و اسلام نیز مهر تایید بر آن زده است وگرنه تاریخ به یاد ندارد که ایرانیان راحت به چیزی تن داده باشند. شما میتوانید برای رسیدن به سابقه پوشش در ایران، به هر تاریخدان و یا به آثار تاریخی به جا ماندة پیش از اسلام مراجعه کنید و ببینید که آیا نقاشی یا نقشِ برجسته و یا هر اثری از زن را بدون حجاب پیدا میکنید(اگر پیدا کردید نشان آن را به ما هم بدهید!). مثلا جالب است بدانید که 700 سال پیش از میلاد مسیح پادشاه عیلام «اون تاشگال» که بسیار همسرش «ناپیراسو» را دوست میداشته (میتوانید ردّپای زنذلیلی را نیز در ایران باستان پیدا کنید)، از همسرش مجسمهای میسازد که وی با پوششی کامل در آن دیده میشود. یا دریکی از نقوش برجسته دوره هخامنشی تصویر پادشاهی را داریم که حلقه پادشاهی را از دست یک زن میگیرد (احتمالاً این
زن ملکه و یا آناهیتا خدای آبهاست) این زن نیز دارای حجابی کامل است و از این دست بسیار....
وقتی بحث از حجاب میشود به یاد فصل آخر کتاب «مناو» میافتم؛ آنجا که علی شخص اول داستان میگوید:«... حکمی نمیشود گفت شما جدیدیها بهترید یا ما قدیمیها! با این دو چشم کوچک چه چیزهای بزرگی را که ندیدم... بچه بودیم، میگفتند یا سواد یا روسری! پیر بودیم میگفتند یا روسری یا توسری!...»
و امّا میتوان بحثِ کشف حجاب را به سه قسمت تقسیم کرد: 1- زمینة کشفِ حجاب (که تا حدّی به آن اشاره کرده و خواهم کرد).
2- دستورات و وقایعی که منجر به کشف حجاب شد (که به آن نیز اشاره خواهد شد).
3- پیامدهای کشف حجاب که خودتان باید به آن دقت کنید و ببینید چه آثاری داشته است.
--------------------------------------------------------------------------------------
4 اردیبهشت 1305 تاجگذاری رضاخان
7 اردیبهشت 1307 ارائه لایحه اتحاد لباس توسط علی اکبر داور به مجلس
6 دی 1307 ارائه طرح اتحاد لباس در مجلس شورای ملی
7 دی 1307 تصویب طرح اتحاد لباس در مجلس شورای ملی
10 دی 1307 تایید مصوبه اتحاد لباس توسط رضاشاه
بهمن 1307 تهیه نظامنامه اتحاد لباس در هیات دولت
1 فروردین 1308 اجرای قانون اتحاد لباس در شهرها
1 فروردین 1309 اجرای اتحاد لباس در روستاها
13 خرداد 1312 مسافرت رضاشاه به ترکیه و دیدار با آتاترک
1 فروردین 1314 دستور تغییر کلاه پهلوی به کلاه شاپو
1 فروردین 1314 تاجالملوک همسر رضاشاه برای اولینبار بدون حجاب ظاهر میشوند. آن هم در حرم حضرت معصومه که با اعتراض بعضی روحانیون از جمله آیتالله بافقی مواجه میشود. رضاشاه فوراً به قم میآید و آنان را با عصا مجروح میسازد و فرمان اعدام آیتالله بافقی را صادر مینماید
فروردین 1314 حادثه مدرسه شاپور شیراز که در آن تعدادی از دختران در حضور وزیر معارف چادر از سر برمیدارند و شروع به رقص و پایکوبی مینمایند.
خرداد 1314 برگذاری جشنهای متعدد از جمله در میدان جلالیه تهران که زنان مرفه در آن بدون حجاب ظاهر شدند. وزیر معارف در سخنرانی خود گفت:« امروزه کشف حجاب ضروری است و امر همایونی بر این قرار گرفته که طبقه نسوان به آن درجه از کمال و ترقی برسند که با نسوان کشورهای راقیه(مترقی)، مثل انگلستان برابر شوند...!
9 تیر 1314 سفر آیتالله قمی به تهران در اعتراض به تغییر کلاه
15 تیر 1314 محاصره آیتالله قمی در باغ سراجالملک شاه عبدالعظیم
17تیر1314 تلگراف مشاهیر و بازاریان مشهد به شاه جهت آزادی آیتالله قمی
18تیر 1314 ورود محمدتقی بهلول به مشهد و دستگیری او
18تیر 1314 حمله مردم به کشیکخانه، آزادی بهلول و تحصن در صحن
19تیر 1314 حمله ماموران و کشته و زخمی شدن تعدادی از مردم در اطراف حرم
20تیر 1314 تغییر مکان متحصنین از صحن به مسجد گوهزشاد
20تیر1314 دستگیری 8 نفر از روحانیون برجسته مشهد
20تیر1314 پیوستن عدهای از مردم اطراف مشهد به متحصنین
20تیر1314 دستور سرکوبی تحصن از سوی شاه
21تیر1314 سرکوب تحصن توسظ نظامیان و دستگیری افراد موثر از جمله نواب احتشام
23تیر1314 اعزام 8 نفر از روحانیون برجسته مشهد به تهران
23تیر1314 اعزام سرهنگ جهانسوزی به مشهد جهت بررسی حادثه
24تیر1314 اعلامیه وزارت داخله در مورد حادثه مشهد که در آن متحصنین را افراد شرور معرفی کرده بود.
27تیر1314 اعزام 17 نفر از طلاب موثر در حادثه مشهد به سمنان
31تیر1314 انتصاب محمدرفیع نوایی به ریاست نظمیه شرق(خراسان)
17دی1314 با هماهنگی دولت، زنان برای اولینبار بدون حجاب و با کلاه در مراسم فارغالتحصیلی دانشسرای مقدماتی حاضر شدند. رضاشاه همرا خانوادهاش رسماً دستور کشف حجاب را صادر کرد و مفصل درباره حقوق زنان سخنرانی کرد:«... شما خانمها این روز را بزرگ بدانید و از فرصتهایی که که دارید برای ترقی کشور استفاده نمایید. شما خواهران و دختران من تربیت کننده نسل آینده خواهید بود. . شما هستید که میتوانید آموزگاران خوبی باشید...» بعد از سخنرانی، در میان جمع قدم زد، خانمها را برانداز کرد و گفت:« لباسها و آرایشها خوب است. حیف نیست که زن خود را قایم کند و از جامعه بگریزد؟ عیب لباسها را خودتان به تدریج برطرف کنید. برای اول کار خیلی سلیقه به خرج دادهاید!» و وقتی میخواست سوار اتومبیل شود به جم گفت:«این قبیل جلسات باید بیشتر تکرار شود تا خانمها بیشتر عادت کنند.»
25بهمن1314 پاکروان در نامهای به نخست وزیر این گونه مینویسد:«جناب آقای رئیسالوزرا! جشنهای تجدد نسوان که از طرف کلیه طبقات و حتی طبقات پست در شهر گرفتهاند، روزافزون و به شکل باشکوهی ادامه دارد... در نظر است پس از خاتمه جشنها ورود صحن و حرم مطهر و بیتوتات شریفه برای زنهای با چادر غدقن شود(!) البته زوار خارجه که تذکره دارند، بدهند، مستثنی خواهند بود. فعلا دستور داده شد زنهای با چادر را در ادارات دولتی و محاضر رسمی نپذیرند.
19فروردین1314 پس از دستور کشف حجاب نامههای متعدد برای مجلس ملی و شاه نوشته میشد که این حکم لغو شود. مانند این نامه:«... خدا میداند اگر یکنفر از ما با روسری یا چادر بدست یک پاسبان میافتاد مثل اسرای شام با ما رفتار میکردند. بهترین رفتار آنها با ما همان چکمهها و لگد بر دل و پهلوی ما بود... اولاً انتقام ما ستمدیدگان را از این جابران بکشید و بعداً آزادی حجاب به ما بدهید کما اینکه در ممالک اسلامی حجاب معمول است به علاوه در انگلستان و هندوستان که اینقدر ادیان مختلف هست، همه آزاد هستند مخصوصاً مسلمانان...»
امّا هنوز هستند کسانی که وقتی نام مسجد گوهرشاد را میشنوند به یاد درهای شکستة آن میافتند و به یاد در و دیوار خون آلودش؛ و به یاد سربازانی که نه فقط آتش به روی همشهریان و هممیهنانشان، که به روی عدّهای بیگناه که تنها خواستهشان آزادی بود گشودند. آن هم آزادی در نازلترین حدّ و اندازه.
وقتی سخن از کشف حجاب به میان میآید بلافاصله به یاد رضاخان میافتیم؛ در حالیکه زمینة کشف حجاب سالها پیش از حکومت رضاخان شکل گرفت. درست از زمانی که سفرهای سیاحتی پادشاهان قاجار به فرنگ آغاز شد و طعم نظربازی در مهمانیهای مختلط به ذائقه ایشان خوش آمد. مسلّما دیدن زنان بیحجاب فرنگ برای ایشان تازگی داشت! امّا چرا در این میان فقط نام رضاخان با «کشفِ حجاب» قرین شد؟ پاسخ بسیار ساده است. زیرا هیچکدام از شاهان قاجار جرات نداشتند با فرهنگی مخالفت و رویاریی کنند که سالها پیش از ظهور اسلام در میان تمدن ایرانی بوده است. و فقط به تشکیل دادن مهمانیهای درباری بسنده میکردند. امّا رضاخان کلّهشقتر از شاهان قاجار بود و همین باعث شد که دست به اقدامی زند که تاریخ با نفرتی بیشمار از وی یاد کند. بله... رضاشاه خواستهاش را نه فقط در بین مهمانهای درباری که در بین جامعه ایرانی پیاده کرد. و خواستهاش چیزی جز شکستن غرور و اعمال زور برای برداشتنِ حجاب نبود!
هیچگاه در فرهنگِ ایرانی، حجاب باری بر دوشِ زنان نبوده و حکومت آنان را وادارِ به این امر نکرده است. بلکه حجاب در بین زنان رواج داشته و اسلام نیز مهر تایید بر آن زده است وگرنه تاریخ به یاد ندارد که ایرانیان راحت به چیزی تن داده باشند. شما میتوانید برای رسیدن به سابقه پوشش در ایران، به هر تاریخدان و یا به آثار تاریخی به جا ماندة پیش از اسلام مراجعه کنید و ببینید که آیا نقاشی یا نقشِ برجسته و یا هر اثری از زن را بدون حجاب پیدا میکنید(اگر پیدا کردید نشان آن را به ما هم بدهید!). مثلا جالب است بدانید که 700 سال پیش از میلاد مسیح پادشاه عیلام «اون تاشگال» که بسیار همسرش «ناپیراسو» را دوست میداشته (میتوانید ردّپای زنذلیلی را نیز در ایران باستان پیدا کنید)، از همسرش مجسمهای میسازد که وی با پوششی کامل در آن دیده میشود. یا دریکی از نقوش برجسته دوره هخامنشی تصویر پادشاهی را داریم که حلقه پادشاهی را از دست یک زن میگیرد (احتمالاً این
زن ملکه و یا آناهیتا خدای آبهاست) این زن نیز دارای حجابی کامل است و از این دست بسیار....
وقتی بحث از حجاب میشود به یاد فصل آخر کتاب «مناو» میافتم؛ آنجا که علی شخص اول داستان میگوید:«... حکمی نمیشود گفت شما جدیدیها بهترید یا ما قدیمیها! با این دو چشم کوچک چه چیزهای بزرگی را که ندیدم... بچه بودیم، میگفتند یا سواد یا روسری! پیر بودیم میگفتند یا روسری یا توسری!...»
و امّا میتوان بحثِ کشف حجاب را به سه قسمت تقسیم کرد: 1- زمینة کشفِ حجاب (که تا حدّی به آن اشاره کرده و خواهم کرد).
2- دستورات و وقایعی که منجر به کشف حجاب شد (که به آن نیز اشاره خواهد شد).
3- پیامدهای کشف حجاب که خودتان باید به آن دقت کنید و ببینید چه آثاری داشته است.
--------------------------------------------------------------------------------------
4 اردیبهشت 1305 تاجگذاری رضاخان
7 اردیبهشت 1307 ارائه لایحه اتحاد لباس توسط علی اکبر داور به مجلس
6 دی 1307 ارائه طرح اتحاد لباس در مجلس شورای ملی
7 دی 1307 تصویب طرح اتحاد لباس در مجلس شورای ملی
10 دی 1307 تایید مصوبه اتحاد لباس توسط رضاشاه
بهمن 1307 تهیه نظامنامه اتحاد لباس در هیات دولت
1 فروردین 1308 اجرای قانون اتحاد لباس در شهرها
1 فروردین 1309 اجرای اتحاد لباس در روستاها
13 خرداد 1312 مسافرت رضاشاه به ترکیه و دیدار با آتاترک
1 فروردین 1314 دستور تغییر کلاه پهلوی به کلاه شاپو
1 فروردین 1314 تاجالملوک همسر رضاشاه برای اولینبار بدون حجاب ظاهر میشوند. آن هم در حرم حضرت معصومه که با اعتراض بعضی روحانیون از جمله آیتالله بافقی مواجه میشود. رضاشاه فوراً به قم میآید و آنان را با عصا مجروح میسازد و فرمان اعدام آیتالله بافقی را صادر مینماید
فروردین 1314 حادثه مدرسه شاپور شیراز که در آن تعدادی از دختران در حضور وزیر معارف چادر از سر برمیدارند و شروع به رقص و پایکوبی مینمایند.
خرداد 1314 برگذاری جشنهای متعدد از جمله در میدان جلالیه تهران که زنان مرفه در آن بدون حجاب ظاهر شدند. وزیر معارف در سخنرانی خود گفت:« امروزه کشف حجاب ضروری است و امر همایونی بر این قرار گرفته که طبقه نسوان به آن درجه از کمال و ترقی برسند که با نسوان کشورهای راقیه(مترقی)، مثل انگلستان برابر شوند...!
9 تیر 1314 سفر آیتالله قمی به تهران در اعتراض به تغییر کلاه
15 تیر 1314 محاصره آیتالله قمی در باغ سراجالملک شاه عبدالعظیم
17تیر1314 تلگراف مشاهیر و بازاریان مشهد به شاه جهت آزادی آیتالله قمی
18تیر 1314 ورود محمدتقی بهلول به مشهد و دستگیری او
18تیر 1314 حمله مردم به کشیکخانه، آزادی بهلول و تحصن در صحن
19تیر 1314 حمله ماموران و کشته و زخمی شدن تعدادی از مردم در اطراف حرم
20تیر 1314 تغییر مکان متحصنین از صحن به مسجد گوهزشاد
20تیر1314 دستگیری 8 نفر از روحانیون برجسته مشهد
20تیر1314 پیوستن عدهای از مردم اطراف مشهد به متحصنین
20تیر1314 دستور سرکوبی تحصن از سوی شاه
21تیر1314 سرکوب تحصن توسظ نظامیان و دستگیری افراد موثر از جمله نواب احتشام
23تیر1314 اعزام 8 نفر از روحانیون برجسته مشهد به تهران
23تیر1314 اعزام سرهنگ جهانسوزی به مشهد جهت بررسی حادثه
24تیر1314 اعلامیه وزارت داخله در مورد حادثه مشهد که در آن متحصنین را افراد شرور معرفی کرده بود.
27تیر1314 اعزام 17 نفر از طلاب موثر در حادثه مشهد به سمنان
31تیر1314 انتصاب محمدرفیع نوایی به ریاست نظمیه شرق(خراسان)
17دی1314 با هماهنگی دولت، زنان برای اولینبار بدون حجاب و با کلاه در مراسم فارغالتحصیلی دانشسرای مقدماتی حاضر شدند. رضاشاه همرا خانوادهاش رسماً دستور کشف حجاب را صادر کرد و مفصل درباره حقوق زنان سخنرانی کرد:«... شما خانمها این روز را بزرگ بدانید و از فرصتهایی که که دارید برای ترقی کشور استفاده نمایید. شما خواهران و دختران من تربیت کننده نسل آینده خواهید بود. . شما هستید که میتوانید آموزگاران خوبی باشید...» بعد از سخنرانی، در میان جمع قدم زد، خانمها را برانداز کرد و گفت:« لباسها و آرایشها خوب است. حیف نیست که زن خود را قایم کند و از جامعه بگریزد؟ عیب لباسها را خودتان به تدریج برطرف کنید. برای اول کار خیلی سلیقه به خرج دادهاید!» و وقتی میخواست سوار اتومبیل شود به جم گفت:«این قبیل جلسات باید بیشتر تکرار شود تا خانمها بیشتر عادت کنند.»
25بهمن1314 پاکروان در نامهای به نخست وزیر این گونه مینویسد:«جناب آقای رئیسالوزرا! جشنهای تجدد نسوان که از طرف کلیه طبقات و حتی طبقات پست در شهر گرفتهاند، روزافزون و به شکل باشکوهی ادامه دارد... در نظر است پس از خاتمه جشنها ورود صحن و حرم مطهر و بیتوتات شریفه برای زنهای با چادر غدقن شود(!) البته زوار خارجه که تذکره دارند، بدهند، مستثنی خواهند بود. فعلا دستور داده شد زنهای با چادر را در ادارات دولتی و محاضر رسمی نپذیرند.
19فروردین1314 پس از دستور کشف حجاب نامههای متعدد برای مجلس ملی و شاه نوشته میشد که این حکم لغو شود. مانند این نامه:«... خدا میداند اگر یکنفر از ما با روسری یا چادر بدست یک پاسبان میافتاد مثل اسرای شام با ما رفتار میکردند. بهترین رفتار آنها با ما همان چکمهها و لگد بر دل و پهلوی ما بود... اولاً انتقام ما ستمدیدگان را از این جابران بکشید و بعداً آزادی حجاب به ما بدهید کما اینکه در ممالک اسلامی حجاب معمول است به علاوه در انگلستان و هندوستان که اینقدر ادیان مختلف هست، همه آزاد هستند مخصوصاً مسلمانان...»