جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

برادرجان خراسان است این‌جا!



*‌ تلخ است که هنوز هم در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که تهرانی بودن و در تهران زیستن یک امتیاز اجتماعی محسوب می‌شود، بالاخص اگر یک نویسنده، شاعر یا هنرمند باشی. انگار در شهرستان ماندنت تن دادن به تحجر است و چشم‌پوشی از پیشرفت و ترقی!  و تلخ‌تر این‌که کسی برای این تلخی کاری نمی‌کند و چاره‌ای نمی‌اندیشد. در صورت ادامه این روند دردناک، دوری نخواهد بود که شاعران و نویسندگان غیر پایتخت‌نشین که جلای وطن نگفته‌اند، چمدان‌های خود را ببندند و ... و کار به جایی رسد که ادب و هنر را جز در دود و شلوغی پایتخت زهوار دررفته در جایی دیگر نتوان جست، نه در دل کویری و نه در زیر آسمان صاف و یکدست شهرستانکی!

*‌ لیک گاه روزنه امیدی رخ می‌نماید و ادب دوستی دل می‌دهد به خطر تا در همان نقطه دور از پایتخت- ولو خراسان بزرگ با آن تاریخ ادبی‌اش- دست بزند به کار طبع شعر شاعران منطقه خودش. آن هم نه چون بسیار کتاب بیرون آمده با رنگ و روی زرد، بل در شکل و شمایلی حرفه‌ای و شاعرپسند و آن‌گاه، کتاب را با نگاه به همان تاریخ، «سرزمین شعر» نام دهد. و به قلم فاخر استاد «محمد کاظم کاظمی» که شاعری است از همین خراسان بزرگ، در مقدمه‌ای به اختصار، موی بشکافد تاریخ شعر این سرزمین را، خراسان را. که چه گذشته است و چه فراز و فرودهایی را سپری کرده و اکنون در چه مقطعی از رشد خود به سر می‌برد.

شد آن زمانه که شعرش همه جهان بنوشت

شد آن زمانه که او شاعر خراسان بود!

*‌ کتاب «سرزمین شعر» که شماره بیست و ششم از کتاب‌های شعر امروز نشر«سپیده‌باوران» را تشکیل می‌دهد، در دو جلد مجزا و به کوشش شاعران خراسانی،‌ «قاسم رفیعا» و «محمدباقر بهبودی» منتشر شده است. جلد نخست آن گزیده‌ای‌ست از اشعار کلاسیک این منطقه و جلد دوم در بردارنده اشعار آزاد شاعران این دیار است. در فهرست این دو جلد با اسامی شاعران مشهور پایتخت رفته‌ای هم مواجه می‌شویم که هم‌چنان دغدغه به قله رساندن دوباره شعر خراسان را دارند و نیز با شاعران دیگری روبه‌رو خواهیم شد که جز اهالی پیگیر شعر و انجمن‌ها شاید نام‌شان برای بسیاری ناشناخته باشد.

«امید است که این دو جلد کتاب بتواند تا حدود خوبی تصویرگر شعر امروز خراسان باشد، ‌هم اهل ذوق را به کار آید، هم اهل پژوهش را در تحقیق درمورد شعر خراسان در این چند دهه یاری رساند و هم مسئولان امر را بدین واقف گرداند که هم‌چنان، ‌برادر جان خراسان است این‌جا!»

 

 

مشخصات کتاب:

عنوان: سرزمین شعر(جلد اول)

به کوشش: قاسم رفیعا، محمد بهبودی‌نیا

ناشر: سپیده‌باوران

تعداد صفحه: ۲۰۰


ععنوان: سرزمین شعر(جلد دوم)

به کوشش: قاسم رفیعا، محمد بهبودی‌نیا

ناشر: سپیده‌باوران

تعداد صفحه: ۹۶


برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۰۹:۴۴
زهیر قدسی

مجموعه جن و پری

 

معرفی کتاب شعر اصلا کار سادهای نیست بهویژه اگر بخواهی به دور از لفاظی و واژههای پرطمطراقی که در نقدهای ادبی استفاده میشود کتابت را به مخاطبت بشناسانی.

 

درباره شاعر

«علیرضا بدیع» شاعر نامآشنای خراسانی است که تاکنون خوش درخشیده و در آینده شاید بیش از اینها نامی شود. از او تا کنون دفترسرودههای «حبسیههای یک ماهی»، «از پنجرههای بیپرنده»، «گنجشکهای معبد انجیر» و «چلهی تاک» منتشر شده است که هر کدام کارنامهای از جسارت و قریحه خوب او در سرایش شعرهای عاشقانه بوده است. از او همچنین مجموعه منتخب ۱۰۰شعر عاشقانه معاصر با عنوان «همواره عشق» با مقدمه استاد محمدعلی بهمنی نیز چاپ شده که تا کنون با استقبال قابل ملاحظهای روبهرو شده است. این شاعر نیشابوری گرچه سیسال بیشتر سن ندارد ولی شعر او ترکیبی از تازگی و پختگی است که او را از بسیاری همسن سالانش متمایز میکند.

 شجره نامه یک جن

درباره کتاب

«شجرهنامه یک جن» آخرین مجموعه سرودههای بدیع است که همچون گذشته در مضامین عاشقانه سیر میکند؛ اما آنچنان که نام کتاب ما را به سوی افسانهها میبرد برخی از این غزلها نیز در حال و هوایی اساطیری و خیالانگیز و با بهرهگیری از واژههایی چون دیو و شیطان، جن و پری، کژدم و ماهی، جمبل و جادو و بسیاری واژگانی از این دست، دست به خلق تصاویری رویاییتر و جسورانهتر از پیش میزند و شعر عاشقانه خود را قوام میبخشد.

 

یک جرعه شعر:

ای حاصلِ جمعِ پری و کژدم و ماهی!

یک نیمه طربزایی و یک نیمه تباهی!

گیسوی تو تعبیر هزاران شب بغداد!

چون خواب شب بازپسین، تامتناهی!

گیسوی بلافاصله از کفر و یقینات،

همفرش شیاطین شده، هم عرش الهی!

در سایهی هر پلک تو جمعاند خدایان

نزدیکترین راه رسیدن به سیاهی!

دلسنگی از آن دست که کشکول دراویش

دلنازک از آن روی که آیینهی شاهی

در شعر شکوه تو به تصویر نگنجد

چون کوه مصور شده بر کاغذ کاهی

آبان مجسم شده! سرخ است دلم باز...

این سیب میافتد... چه بخواهی... چه نخواهی...

 


مشخصات کتاب:

عنوان: شجرهنامه یک جن

شاعر: علیرضا بدیع

ناشر: فصل پنجم

تعداد صفحه: ۶۲

قیمت: ۵۰۰۰تومان



برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۰۹
زهیر قدسی

تغزل‌های منزوی


شعر را پلی انگار کنیم که از شاعر سوی مخاطب خود بسته شده است. هرچه درازای این پل بلندتر باشد، چشم‌انداز مسیر بایستی دلکش‌تر باشد تا مخاطب در میان راه خسته و دلزده نشود؛ ولی تنها این نیست. گاهی درازای شعر مطرح نیست، عرض شعر و همواری آن اهمیت دارد. برخی شاعران چنان عرض مفهوم را باریک می‌بندند که عبور از این پل را سخت و ناممکن می‌سازند و تنها شاید تعدادی ماجراجو، رهرو این مسیرِ باریکِ همچون ریسمان، شوند که البته در این صورت ماجراجویی همیشه لذت خودش را دارد!


درباره شاعر

**این‌ها را بهانه کردیم تا از شعر زنده‌یاد «حسین منزوی» بنویسم که در کنار چشم‌انداز فریبنده و در میان واژگان هموارش، مفاهیمی درخشان و نه چندان دور از دسترس مخاطب خود قرار داده است. شاعر زنجانی که گرچه به شعر صائب علاقه‌مند بود اما شعرش دیریابی‌های شعر هندی را نداشت. کسی که علاقه شعری خود را در دانشکده ادبیات نیافت و تحصیل خود را در این رشته و رشته جامعه‌شناسی نیمه‌تمام رها کرد.


درباره کتاب

** «از ترمه و تغزل» گزیده اشعاری است که او خود از میان هفت دفتر شعری خود انتخاب کرده و در میان این اشعار همه قالب‌های شعری او، مانند مثنوی، غزل، رباعی، نیمایی و سپید دیده می‌شود. جالب این‌که او در همه قالب‌هایی که برای اشعارش برگزیده، سربلند بیرون آمده؛ گرچه برخی از آن‌ها درخشان‌تر از برخی دیگر باشند.


جرعه‌ای از کتاب


** در سینه‌ی تغزلی من

اینک هزار چشمه غزل

هر چشمه با هزار زمزمه‌ی راکد،

زندانی است

با من بگو

چگونه

شط غنای مضطربم را

سالم عبور دهم

تا تو،

از ازدحام این‌همه شن‌زار و شوره‌زار

ای دریا!



مشخصات کتاب:

عنوان: از ترمه و تغزل

شاعر: حسین منزوی

ناشر: روزبهان

تعداد صفحه: ۳۰۱

قیمت: ۶۰۰۰ تومان


برای تهیه این کتاب را می‌توان به کافه‌کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان تهیه نمود. یا با شماره‌های  ۳۲۲۲۲۲۰۴ یا ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱) تماس بگیرید.


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۲۲
زهیر قدسی

عاشقی در قطع جیبی!


*«جلیل صفربیگی» شاعر گم‌نامی نیست تا بخواهیم معرفی‌اش کنیم. از او مجموعه‌های رنگارنگ و متعدد منتشر شده است.  چند مجموعه تحقیقی و یک اثر ترجمه‌ای و قریب به ۱۰ مجموعه شعر که بیش‌ترشان در قالب رباعی است که از قضا ما با همین رباعی‌هایش کار داریم! به تازگی انتشارات سپیده‌باوران، پنج‌گانه‌ای با عنوان «پنج چارانه از جلیل صفربیگی» منتشر کرده است. پنج کتاب کوچک و جیبی که هر کدام تقریبا ۷۰صفحه‌ای حجم دارند با یک طراحی چشم‌پسند که نمی‌توان از کنار آن بی‌توجه گذشت. اگرچه گفته‌اند: اُنظُر الی ماقال ولا تَنظُر الی جِلد! اما به هرحال همان‌گونه که اجازه داریم در مورد انسان‌ها از روی ظاهرشان قضاوت کنیم در مورد کتاب‌ها هم چنین اجازه‌ای محفوظ است!


هیچ جلیل صفربیگی


*و اما این‌که «چارانه» چیست؟ باید عرض کنیم خدمت عزیزتان که حتی جناب دهخدا هم در فرهنگ لغتش ما را بی‌پاسخ گذاشته؛ اما آن‌چه به نظر می‌رسد این است که واژه‌ای ابداعی برابر رباعی است. هر یک از دفترهای این مجموعه تقریبا حال و هوای مخصوص خودشان را دارند. «و» نام اولین دفتر این مجموعه است که نسبتا اسم کوتاهی است! این دفتر هم مانند دیگر رباعی‌های صفربیگی دارای مضمون اجتماعی است با این توضیح که تقریبا حال و هوای عاشقی و از این چیزها دارد اما نه یک شکل و یک دست، برخی از رباعی‌هایش نمکی از طنز هم در کام خواننده می‌ریزد، مثل این:
باید همه را به زیر پا بگذارم
تا دست تو را توی حنا بگذارم
با این همه شرطی که تو داری باید
مرغی بشوم، تخم طلا بگذارم!
***
من آب گذشته از سرم... می‌گویم
من عاشقم، احمقم، خرم، می‌گویم
انگار که چاره‌ای ندارم دیگر
من اسم تو را به مادرم می‌گویم
***
تو بالاخره به من نگفتی چه کنم!
در تور دلم اگر نیفتی چه کنم؟
ای عشق! بیا و کار را یک‌سره کن
با این دل دست و پا چلفتی چه کنم؟
*«هیچ» عنوان دومین دفتر این مجموعه است. همان‌گونه که از اسم و طرح جلدِ این کتاب احساس می‌شود، حال و هوای این دفتر کمی مایوسانه و هیچ‌انگارانه است. شما برخی از رباعی‌های منسوب به خیام را اگر بیاورید در قرن حاضر و البته کمی غلظتش را کم کنید شاید چنین جیزی بشود! البته رنگ و روی عشق و عاشقی کماکان در برخی از رباعی‌های این دفتر دیده می‌شود که بی‌شباهت به دفتر قبلی نیست جز این‌که شاعر کمی جسورانه‌تر معشوق را خطاب می‌کند:
تا کی سر کوچه‌تان هیاهو بکشم؟
از چار طرف محله را بو بکشم؟
سارا! تو رو هرکه دوست داری نگذار
مجبور شوم دوباره چاقو بکشم
***
من از طرف خودم وکیلم یا نه؟
در زندگی خودم دخیلم یا نه؟
عمری‌ست به بودن خودم شک دارم
من مانده‌ام این‌که من جلیلم یا... نه؟
***
در سطر نخست دربه‌در می‌مردم
در نقش ضمیر مستتر می‌مردم
این شعر فقط به درد مردن می‌خورْد
باید دو-سه سطر پیش‌تر می‌مردم
*در پایان چون جایی باقی نمانده، سه دفتر بعدی را حواله می‌دهم به آینده، تا ببینیم چه می‌شود!


مشخصات کتاب:


عنوان: هیچ

نویسنده: جلیل صفربیگی

قطع: جیبی

تعداد صفحه: ۵۶

قیمت: ۲۰۰۰تومان

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۰۳
زهیر قدسی

محکمه‌ی شعر طنز!


نمی‌دانم تا چه اندازه این ادعا صحت دارد، اما بی‌راه نیست اگر ما ایرانیان خود را طنزپردازترین مردم جهان بدانیم، هم از لحاظ تعداد و هم کیفیت! سابقه‌ای دیرینه نیز در تاریخ‌مان دیده می‌شود، از سعدی و حافظ و مولانا بگیرید تا همین ایرج‌میرزایی که نام خیابانش را تغییر داده‌اند و کرده‌اند جلال آل احمد! جلال هم که نیازی به معرفی ندارد ظریف‌بینی‌هایی که او نسبت به جامعه‌اش دارد در سطر-سطر آثارش به صورت طنز مشاهده می‌شود.
از آن هنگام که موبایل و پیامک اختراع شد، خدا می‌داند که چقدر لطیفه و طنز میان صاحبان این تکنولوژی رد و بدل شده است. اما به پیوست، ابزارهایی از قبیل بلوتوث و اینترنت نیز باعث شد که محدودیت‌ها کاملا برداشته شود و ما به صورت شنیداری و تصویری از انبوه جوک‌های تولید شده نیز بهره‌مند شویم.
اما به گمانم کمتر کسی است که «محکمه الهی» را نشنیده باشد (حتی بنده‌ای که نه وب‌گردم و نه بلوتوث‌باز و نه حتی پیامک‌زن!) مثنوی طنزی که «خلیل جوادی» سراینده آن، مدعی می‌شود که شبی خوابی دیده و این شعر الهام گرفته از آن خواب است! به هر تقدیر بلوتوثی که دست به دست –یا به عبارتی گوشی به گوشی- گردید و همه شنیدند و با آن خندیدند، به تازگی از حالت شنیداری به صورت کتاب درآمده و درکنار دیگر سروده‌های طنز شاعر، با همان نام، توسط خودش (ناشر مولف) منتشر و از قضا مورد توجه هم واقع شده تا جایی که تیراژ پنج‌هزار نسخه‌ای آن در کمتر از یک ماه به اتمام رسیده و حالا او می‌خواهد در چاپ بعدی‌اش شمارگان کتابش را سی‌هزار جلد قرار دهد. و این درحالی است که این‌گونه کاری در این بلبشو اقتصادی و گرانی کاغذ و... حرکتی عجیب محسوب می‌شود.
سروده‌های جوادی از ادب خاصی پیروی می‌کند و این اولین چیزی است که در مواجهه با کتابش متوجه می‌شویم. از سوی دیگر طنز او طنز تفریحی نیست و با ظرافت خاصی به گوشه و کنار می‌زند و کسی را بی‌نصیب نمی‌گذارد. لحن شعرهایش صمیمی و حالتی محاوره‌ای دارد و شیرین‌کاری‌های تکنیکی نیز در میان کارهایش به چشم می‌خورد.
پیش از این کتاب، از او مجموعه «خیابان‌خواب‌ها» در سال ۸۳ منتشر شد و اکنون در آستانه چهارمین نوبت از چاپ خود است. عنوان کتاب نیز برگرفته از یکی از شعرهای این کتاب است که علیرضا عصار در همان ایام آن را در کاست «عشق الهی»اش می‌خواند و درون‌مایه‌ای اجتماعی-سیاسی دارد.

و نیز «سمفونی جیرجیرک‌ها» که مجموعه ترانه‌های اوست که اکثر قریب به اتفاق آن‌ها در کاست‌ها و آلبوم‌های مختلف و یا در صدا و سیما منتشر شده‌اند.
به بهانه انتشار این کتاب، با او گفتگوی کوتاهی درباره شعر طنز ترتیب داده‌ایم:

محکمه الهی


** این سوال اگرچه تازه نیست اما همچنان جای پرسش دارد؛ آقای جوادی به نظر شما ویژگی‌های شعر طنز چیست؟
@ من فکر می‌کنم شعر طنز یک نیاز اجتماعی است به عبارتی سفارش جامعه است. باید نیاز جامعه باشد، باید دغدغه مردم باشد، چنان‌که گفته‌اند: «دکان بی‌متاع چرا وا کند کسی؟». و باید نشانه‌هایی از روز مردم داشته باشد.
** به نظر شما شاعران طنزپرداز تا چه اندازه می‌توانند وارد عرصه هزل و لودگی بشوند؟
@ شعر طنز چیزی است که بتوان پیش هرکسی خواند، از بابابزرگ گرفته تا پدر و مادر و خواهر و فرزند و همسایه و... چیزی که نشانه‌ای از هزل و هجو نداشته باشد.
** یعنی شما هزل و هجو و فکاهه را بی‌کاربرد می‌دانید؟ باید آن را کنار گذاشت؟ از طرفی ما داریم که اشخاص بزرگی چون مولانا و سعدی در سروده‌هایشان چیزهایی دارند که ما نمی‌توانیم جز برای خودمان بخوانیم!
@ این‌ها هر کدام می‌تواند در جای خود حکمت‌آموز و حکمت‌آمیز باشد و نمی‌توان درِ آن را تخته کرد. این‌ها هم کاربرد و زیبایی خود را دارند اما به شرطی که هنرمندانه کار شود، به شرطی که مثل سعدی باشد یا حتی ایرج‌میرزا! این‌ها ارزش هنری خود را دارند؛ اما به هرحال نسبت به طنز قابلیت گسترش و اشاعه محدودی دارند و من به هرحال نمی‌توانم برخی از این اشعار را نزد پدربزرگم بخوانم؛ برای خودم می‌خوانم یا نهایتا با دوستان نزدیکم. به هر حال این اشعار باید آن «چگونه گفتن» را در خود داشته باشند.
** لطفا این «چگونه گفتن» را توضیح دهید.
@ این چگونه گفتن فقط خاص شعر طنز نیست، در شعر عاشقانه و حکیمانه و اجتماعی و... نیز باید باشد. ما می‌بینیم شاعری چون سعدی پس از گذشت قرن‌ها هنوز در اوج است. چون سعدی هنر چگونه گفتن دارد. هنر زیبا سرودن، هنر زیبا قرار دادن واژه‌ها در کنار یکدیگر؛ البته واقعا این عبارت‌ها نمی‌توانند آن‌چه را که می‌خواهم انتقال دهند. این چگونه گفتن آن جوهری است که در جان کلام نهفته است و خواننده را دچار سرور و یک احساس زیبا می‌کند.
**  از شاعران طنزپرداز معاصر به کدامیک توجه بیش‌تری دارید و به آثارشان علاقه‌مندید؟
@ من همه ایشان را دوست دارم و برای‌شان آرزوی موفقیت دارم اما نمی‌توانم از نام استاد ابولفضل زرویی نصرآباد بگذرم. ایشان در میان تمام طنزپردازان معاصر تنها کسی است که بنده استاد خطاب‌شان می‌کنم و برایم شان و جایگاه خاصی دارند. آثار زنده‌یاد عمران صلاحی را هم می‌پسندیدم. آثار دیگران را دوست دارم و به ایشان احترام می‌گزارم. هرکدام‌شان سروده‌هایی دارند که تحسین مخاطب را برمی‌انگیزند.
** رسالت شعر طنز را چگونه می‌بینید؟
@ به نظرم نیت شاعر باید به صورت صادقانه‌ای اصلاح‌گری باشد. شاعر نباید وارد عرصه توهین شود. طنزپرداز باید مانند کاریکاتوریست‌ها آن بخش از ناهماهنگی‌ها و کج‌رفتاری‌ها را به گونه‌ای بزرگ نماید که جامعه و سیاست‌مداران را به سمت اصلاح و بهبود آن حرکت دهد. از سوی دیگر به گمان من وظیفه شاعر در اصل فرهنگ‌سازی است و به همین علت است که من در این مجموعه سعی کرده‌ام که عامیانه سخن بگویم تا مناسب همه اقشار باشد و رسالت خود را برای فرهنگ مردم انجام دهد.


**جناب آقای جوادی از همراهی‌تان در این گفتگو سپاسگزارم و آرزوی توفیق و بهروزی را برای‌تان دارم.

@ من هم برای شما و خوانندگان آرزوی موفقیت دارم.



پی‌نوشت:
-بله...بله... حق می‌دهم! جاکتابی دارد کپک می‌زند. اما واقعا حال و حوصله به روز کردن جاکتابی را ندارم؛ گو این‌که لااقل سی معرفی منتشر نشده دارم. با این حال وسواس‌های بی‌خودی که: چه بگذارم و چه نگذارم و چگونه بگذارم و... باعث می‌شود بالکل کمتر فرصت کنم و این‌جا را به‌روز کنم. پیش‌تر بانو کمک دست‌مان بود تقبل زحمت می‌کرد اما ایشان هم سرشان شلوغ است و پایان‌نامه -و کلی مشغله دیگر که من و اطرافیان برایش درست کرده‌ایم- دارد و وقت سر زدن به این بیغوله و دست کشیدن به سر و رویش را پیدا نمی‌کند. هرچه بادا باد...



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۲۱
زهیر قدسی

شور و شینی عاشورایی در قالب کلمات!

پیش از معرفی:

*‌ عاشورا سرچشمه الهام بسیاری از جوش و خروش‌های هنر و ادب است. خروش‌هایی ادیبانه و شاعرانه. خروش‌هایی عارفانه و عاشقانه که همه و همه مدیون شهدای کربلاست. شهدایی که راه‌شان و خون‌شان عنصر حیات بود بر رگ‌های مرده و یخ‌زده بشر. جوهری بود برای قلم‌های افسرده و خاموش که از شکوه این عظمتِ نامیرا به وجدی شوریده‌وار درآیند و نَمی از اقیانوس عظیم انسانیِ جاری در آن واقعه را بر لب‌های لب‌تشنگان اعصار جاهلیت‌ ثانی بزنند تا آن روح بزرگ جوانمردی زنده بماند. از سویی نیز روایت‌گر شقاوت حیوان‌صفتانی باشد که در کالبد شریف انسانی پست‌ترین اعمال بشری را مرتکب شدند و لکه ننگی شدند بر دامان انسانیت!پربیراه نگفته‌ایم اگر ادعا کنیم  این راه را شعرا در طول تاریخ با طبع و قلم موزون‌شان بیش از دیگران به تصویر کشیده و می‌کشند...


مقدمه ای دیگر برای شعر عاشورایی:

*‌ شعر عَلَم سرفراز  این تصویرگری‌ست و شاعر، علمداری که در طول تاریخ آن را بر دوش‌های حساس و شکننده احساس خویش عاشقانه کشیده است. مگر نه این‌که محرم با پارچه کتیبه‌هایی منقش به اشعار «محتشم کاشانی» معنا می‌یابدکه «باز این چه شورش است که در خلق عالم است...» و مگر نه این‌که شور این احساس بی پایان در اندیشه شعر «عمان سامانی» در جریان است و زمزمه‌ای بر لب‌ها که «کیست این پنهان مرا در جان و تن...». و حالا این علمداری تا شعر معاصر شیعه نیز ادامه یافته است و شعرای معاصر آن را که رسالتی است زینب‌گونه برای پاسداشت روح حماسی و هدف والای عاشورا  بر دوش می‌کشند. در این میان نیز هر نوع قالب شعری خواسته است در حد خود ادای دینی کند. غزل، مثنوی، قصیده و رباعی...



درباره شین!

 *‌ مجموعه رباعیات شاعر رباعی‌سرای معاصر«جلبل صفربیگی» که همه حال و هوای عاشورایی دارند با نام «شین» توسط انتشارات «سپیده‌باوران» منتشر شده است. کتابی کوچک جیبی و بیست و هفتمین کتاب از مجموعه کتاب‌های«شعر امروز» نشر سپیده‌باوران. با مقدمه شاعر گران‌قدر «یوسفعلی میرشکاک» درباره رباعی‌سرایی بالاخص در ساحت شعر آیینی. در مقدمه درباره  شاعر کتاب چنین آمده است: «جلیل صفربیگی  سال‌هاست که به عنوان یکی از رباعی‌سرایان معاصر نام و آوازه‌ای دارد و در ساحت شعر آیینی خود را ملزم به نوآوری می‌داند  و بر آن است که شعر شیعی را به ویژه در نسبت با ماجرای کربلا در قالب رباعی متحول کند...» از دیگر آثار او می‌توان به «او نویسی»، «هیچ»، «کم‌کم کلمه می‌شوم»، «انجیلی به روایت جلیل»، «سونات بلوط» و ... اشاره کرد.

 

چند قطره رباعی:

*‌ افتاده به خاک، جسم بی پیرهنت

قطعه...قطعه، شده تن بی‌کفنت

حمد است و برائت است و اعراف و فجر

سی‌پاره قرآن مجید است تنت

 

*‌ فردا همه گویند سپهدار آمد

سقای حرم سید و سالار آمد

در دشت خروش و ولوله می افتد

گویند ابالفضل علمدار آمد

 

*‌ تیری که نداشت از خدا پروایی

حتی نگذاشت تا که دست و پایی

انگار که از سقیفه شلیک شده

هر شعبه اش آب می‌خورد از جایی




مشخصات کتاب:

عنوان: شین

نویسنده: جلیل صفربیگی

انتشارات: سپیده باوران

تعداد صفحه: ۹۱

قیمت: ۲۴۰۰ تومان

قطع: جیبی

 

این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.



۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۳:۲۰
الهام یوسفی

یک روایت مدرن از یک روایت مدرن!


۱. سال ۱۳۸۵ از سوی انتشارات فرزان کتابی منتشر شد با عنوان «حافظ به روایت عباس کیارستمی».
۲. این کتاب شامل ۶۴۷مصرع (نیم‌بیت) است که کیارستمی از میان ۵۰۰ غزل (تقریبا) حافظ برگزیده و در ۱۸فصل گنجانده.
۳. فصل‌هایی با نام‌های: «عشق و شباب»، «در مدحت معشوق»، «تمنای وصال»، «نسیم بهشت»، «در رفتن جان از بدن» و...
۴. اتفاق دیگر در این کتاب شکسته شدن یک مصرع در چند سطر بود که شاید بتوان اسمش را یک روایت مدرن گذاشت. چنان‌که خود او در صفحه نخستین کتابش از «ژ.ن آرتور رمبو» به صورت یک تک‌جمله نقل کرده که: «باید مطلقا مدرن بود.»!
۵. همان‌گونه که عباس کیارستمیِ کارگردان و عکاس، طرفداران خودش را دارد، حضرت حافظ نیز پس از گذشت قرن‌ها بر طرفداران خود افزوده و شکی نیست که سینه‌چاکانش از لحاظ کمیت و کیفیت بر طرفداران کیارستمی بچربد!
۶. انصافا همیشه قرار دادن نام خود در کنار بزرگی چون حافظ دل شیر و ایضا جگر مضاف می‌طلبیده!
۷. پس در این میان جنگی درگرفت و طرفداران حضرت حافظ به اعتراض برخواستند که چرا یک کارگردان به خود اجازه چنین گزینشی داده!
۸. و طرفداران کیارستمی شاید چنین گفته باشند که: «چون دلش خواسته!» اما آن‌چه که عده‌ای بر سکوت آغاز انتشار کتاب نام نهادند «توطئه سکوت» بود. چراکه از نظر ایشان باید این کتاب از همان نخست بلوایی به راه می‌انداخت!

حافظ به روایت عباس کیارستمی

۹. دور از انصاف است اگر بخواهیم حق انتخاب و انتشار گزیده-شعرها را از کسی سلب کنیم؛ چراکه هرکسی حق دارد فراخور حال خود دست به انتخاب شعرهایی از یک شاعر –حتی حافظ- بزند. اتفاقا بی‌راه نیست اگر بگوییم که انتشار این گزیده‌ها ممکن است خدمتی به ادبیات باشد، چراکه باعث یادآوری و توجه بیش‌تر به ادبیات می‌شود.
۱۰. هرکسی که با حافظ انسی داشته باشد حتما برای خودش اشعار و ابیاتی را جدا کرده و یا علامت زده، پس جای گلایه نیست. این مضمون پاسخ کیارستمی به انتقاد مخالفان خود بود و بی‌راه هم نگفته.
۱۱. اما آن‌چه که به نظر نویسنده جاکتابی جای تامل دارد این است که گویا آقای کارگردان غیر از رویکرد مدرنش، نگاه شیئی به شعر حافظ داشته و این ناروا است. چنان‌که می‌دانیم کوچک‌ترین بخش زنده غزل «بیت» است که می‌توان بدون توجه به دیگر ابیات از آن استفاده نمود. چنان‌که در مثنوی و قصیده کم‌تر چنین است. اما جناب کیارستمی با شکستن ابیات و حتی مصرع‌ها، اگر نگوییم جان را از شعر حافظ گرفته آن را لااقل نیمه‌جان کرده!
۱۲. البته شاید این نوع گزینش نیم‌بیتی از شعر حافظ به جهان‌بینی و زاویه دید گزیننده ارتباط مستقیم داشته باشد.
۱۳. ناگفته نماند که روح مینی‌مالیسم در این زمانه فراگیر شده و این موضوع در استقبال از گزینش آقای کارگردان بی‌تاثیر نبوده.
۱۴. آقای کیارستمی بعدتر چنین کاری را با شعر سعدی نیز انجام می‌دهد.
۱۵. در پایان این سوال که آیا اگر شخص دیگری غیر از آقای کیارستمی دست به چنین کاری می‌زد، حتی با کیفیتی بالاتر، تا این اندازه مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار می‌گرفت؟!


مشخصات کتاب:
عنوان: حافظ به روایت عباس کیارستمی
مولف: قاعدتا حضرت خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی!
ناشر: فرزان روز
قطع: جیبی
تعداد صفحه: ۶۹۴
قیمت: ۶۰۰۰تومان


پی‌نوشت:

این کتاب تا کنون پایش به کتاب آفتاب باز نشده!

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۲ ، ۱۷:۵۰
زهیر قدسی

صد پنجره به سوی تازگی



** «اقبال به شعر کوتاه در دهه هشتاد به نحو محسوسی بالا گرفته و دلایل مختلفی می‌توان برای تحلیل این واقعه ادبی اقامه کرد که از جمله آن‌ها، کم‌حوصلگی شاعران و مخاطبان و بی‌رونقی بازار شعر (به طور عام)، شتاب‌زدگی و کمبود فرصت انسان امروز برای زیستن و اندیشیدن و هم‌ساز شدن او با ابزارهای نوین ارتباطی است... خیز دوباره رباعی (در اواسط دهه هفتاد) ربط چندانی به فراگیری اینترنت و پیامک ندارد، اما نقش این قبیل ابزارها را در رواج عمومی رباعی نمی‌توان نادیده گرفت...»


** متن بالا بخشی بود از یادداشت آغازین جناب «سیدعلی میرافضلی» بر کتاب ارزشمند «در آستانه تازه شدن» که انتخاب یکصد رباعی از شصت رباعی‌سرای امروز است. البته عادت بر این نبوده که از مقدمه یک کتاب برای معرفی آن استفاده کنیم اما مقدمه گران‌مایه گردآورنده این کتاب به گونه‌ای است که هرآنچه حرف زدنی را، زده؛ و این البته نشان از تسلط آشکار جناب آقای میرافضلی بر تاریخ رباعی و رباعی‌سرایان دارد. این مقدمه خواندنی بی‌شک برای تمامی کسانی که علاقه‌ای -ولو مختصر- به شعر دارند، توصیه کردنی است. در این مقدمه، خواننده درباره چگونگی و تاریخ پیدایش رباعی و فراز و نشیب‌های آن در ادوار شعر پارسی اطلاعات مفیدی کسب می‌کند و به صورت جدی‌تری با گرایش‌های تکنیکی و محتوایی این قالب شعری در چند دهه اخیر آشنا می‌شود.

در آستانه تازه شدن


** گرچه پیش از این، از جناب میرافضلی مجموعه‌هایی با عناوین «تقویم برگ‌های خزان»، «گنجشک ناتمام» و «تمام‌های ناتمام» توسط ناشران مختلف منتشر شده است، اما ایشان با تواضعی محسوس، در این مجموعه از سروده‌های خود چیزی نگنجانده‌اند.
به هرتقدیر، این کتاب پس از مجموعه‌های «دادخواست – ۱۰۰شعر اعتراض»، «یک بغل کاکتوس – ۱۰۰شعر طنز» و «همواره عشق – ۱۰۰شعر عاشقانه» چهارمین دفتری است که برای شناخت و معرفی بهتر شاعران معاصر، توسط نشر سپیده‌باوران منتشر شده است. چند رباعی زیر –با انتخاب کاملا تصادفی- برای مزه‌چشی تقدیم مخاطب عزیز می‌شود:


امروز، روا و ناروا مثل هم‌اند
نفرین تو و دعای ما مثل هم‌اند
فرقی بین قناری و کرکس نیست
این‌جا همه پرنده‌ها مثل هم‌اند
***
خون دهنم ریخته بر پیرهنم
بر پیرهنم ریخته رنگ سخنم
من حرف نمی‌زنم، شنیدن پیداست
از دستی که گذاشتی بر پیرهنم
***
از دشمن دیرینه شدن می‌ترسم
از دفن در این کینه شدن می‌ترسم
آن‌قدر پُر از لکه شده روحم که
از خیره به آیینه شدن می‌ترسم
***
باران: تب هر طرف ببارم دارم
دهقان: غم تا به کی بکارم دارم
درویش نگاهی به خود انداخت و گفت:
من هرچه که دارم از «ندارم» دارم



مشخصات:
عنوان: در آستانه تازه شدن - ۱۰۰ رباعی از شاعران معاصر
گردآورنده: سیدعلی میرافضلی
ناشر: سپیده‌باوران
تعداد صفحه: ۱۰۴
قیمت: ۳۳۰۰تومان


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۰۰
زهیر قدسی

جمعه‌ها هنوز خوابیم!


*یک عمر تو زخم‌های ما را بستی
هر روز کشیدی به سر ما دستی
شعبان که به نیمه می‌رسد آقاجان!
ما تازه به یادمان می‌آید هستی.


این رباعی را برای خودم نوشتم تا به خودم طعنه زده باشم برای کم‌کاری‌ام. برای این‌که توجیه کرده باشم خودم را... برای این‌که عذرخواهی کرده باشم... برای این‌که بگویم جمعه‌ها اگرچه ندانیم چرا، اما هنوز دل‌مان می‌گیرد... برای این‌که عصرهای جمعه سخت‌ترین لحظات هفته‌اند... و بگویم که سخت شده نوشتن برای تو چون دیگر اسیر عبارات و کلیشه‌ها شدم و نمی‌توانم زیباترین نوشته‌هایم را به تو تقدیم کنم. شاید هم این تقصیر تنها بر من نباشد، منی که تنها ابزار دم دستی‌ام همین کلمات‌اند؛ کلماتی که هیچ‌گاه پاسدار خوبی برای‌شان نبوده‌ایم و زیاده هر جا و هر زمان خرج‌شان کرده‌ایم بی‌ آن‌که  حواس‌مان باشد که کلمات با این بی‌احتیاطی ادبی ما، از معنای واقعی خود دور می‌افتند و می‌شوند جز واژگان معمولی روزمره. و«انتظار» از آن واژه‌های مظلوم عصر ماست.


جمعه‌ها هنوز خوای می‌بینند


*«جمعه‌ها هنوز خواب می‌بینند» عنوان مجموعه شعری از «سودابه مهیجی» است. ۵۲ غزل از شاعر جوانی که همه سروده‌هایش به مفهوم انتظار می‌پردازد. شاعری که در سروده‌هایش سعی کرده  از نگاه کلیشه‌ای پرهیز کند و بیش‌تر حرف دل خویش بگوید تا این‌که به تکرار مکررات بپردازد. کم نیستند شاعرانی که پیش از این در این وادی سخن‌پردازی کرده‌اند، اما ویژگی شاعران موفق معاصر ما این است که در شعرهای لبریز از حس انتظارشان، خود را به پای میز محاکمه بکشانند و در حکم متهم ردیف اول با خود و نسل‌شان سخن بگویند، به زمانه‌ اعتراض کنند و در یک کلمه، انتظار را از بُعد دیگری جز انفعال به مخاطب بنمایانند.

شاعر حتی تمام سعی خود را می‌کند تا از مستقیم‌گویی پرهیز کند و شاید به همین خاطر است که شعرش هم پیچ و تاب‌های عاشقانه غزل را دارد و هم در ذات خود نوعی نگاه اجتماعی و انسانی را. حتی انتخاب نام کتاب و طرح جلد هم از همین قاعده تبعیت می‌کند و جز واژه «جمعه‌ها» چیز دیگری مفهوم انتظار را به ذهن نمی‌آورد.

*چه جمعه‌ای!  چه غروب غریب و دل‌گیری!
چرا سراغی از این جمعه‌ها نمی‌گیری؟
غریبه‌ای که هنوز و همیشه در راهی!
کجای راه سفر مانده‌ای به این دیری؟
به پیشواز تو آغوش زندگی جان داد
بیا پیاده شو از این قطار تاخیری
*
چقدر پیر شدی روی گونه‌هایم، اشک!
تو سال‌هاست که از چشم من سرازیری
چقدر ماندی در بند انتظار ای دل!
شدی شبیه به دیوانگان زنجیری!
چقدر شاعر مفلوک! قلبت از سنگ است
چگونه از غم دوری او نمی‌میری؟


مشخصات کتاب:

عنوان: جمعه‌ها هنوز خواب می‌بینند
نویسنده: سودابه مهیجی
تعداد صفحه: ۱۱۰صفحه
قیمت: ۳۳۰۰ تومان
ناشر: سپیده‌باوران
قطع: رقعی


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.



پی‌نوشت:

گفتیم خارج از کلیشه‌ها زودتر به پیشواز شعبان و ولادت حضرتش برویم!

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۲:۰۳
زهیر قدسی

«آن‌ها»یی که چون ابر می‌گذرند


*عده‌ای بر این باورند که شعر کلاسیک ظرفیت انتقال مفاهیم جدید را ندارد -همانند تصوری که در مورد موسیقی سنتی نیز وجود دارد- پس نتیجه این می‌شود که شعر کلاسیک را بگذاریم برای کسانی چون حافظ و سعدی، تا از معشوق و ناقه‌اش سخن بگویند! چون معشوقِ امروزی دیگر سوار ناقه نمی‌شود و حداقل پرایدی، پژویی چیزی دارد!!
از شوخی اگر بگذریم، شاید کم‌کاری برخی شاعران کلاسیک به این باور نیز دامن زده باشد، اما این کم‌کاری را نباید به قالب شعری بسط داد. چنان‌که برخی نیز فارغ و راحت از قواعد شعری و در قالب‌های جدید، چیزهای به عنوان شعر عرضه می‌کنند که هیچ بویی از شعر نبرده است.
 اما در همین قالب کهن، شاعرانی بوده و هستند که مضامینی جدید و تازه ارائه کرده‌اند و بی‌شک یکی از آن‌ها، «فاضل نظری» است.


*«فاضل نظری» شاعری جوان و نوگراست. متولد1358 در شهر خمین از توابع استان مرکزی است. او با چشمانی جستجوگر به دنبال نگاهی جدید می‌گردد تا از دل تکرارها مفاهیم تازه و بدیع بیرون آورد. تا کنون از وی سه‌گانه‌ای با نام‌های «گریه‌های امپراطور»، «اقلیت» و «آن‌ها» منتشر شده است، که هرکدام با استقبال زیادی موجه شده‌اند و هر کدام چندین‌بار تجدید چاپ شده‌اند. کتاب اول در نکوهش عشق بود و کتاب دوم در ستایش مرگ؛ اما نه مرگی از جنس مردن، بلکه مرگی آگاهانه...

آن ها


*«آن‌ها» آخرین دفتر از سه‌گانه نظری است. که ظرف مدتِ کوتاهی چندین‌بار تجدید چاپ می‌شود. شاعر پشت کتاب خود، این چنین نوشته است: «در روزگار شما آن‌هایی است. خود را با آنها همراه کنید. آن‌هایی که چون ابر می‌گذرند.»
این مجموعه شامل ۵۱ غزل، با موضوعاتی عارفانه، عاشقانه و نیز چند شعر آئینی است. این مجموعه از سروده‌های نظری، نسبت به دو دفتر قبلی‌اش دارای تفاوت‌های زبانی است و نسبت به آن‌ها از شادی بیش‌تری برخوردار است و به گفته شاعر، «غم جان‌مایه آن‌ها نیست؛ اگرچه در شعر عاشقانه از غم گریزی نیست.»
«آن‌ها» آن چنان که قالب غزل اقتضا می‌کند بیت‌محور است؛ همانند آلبوم عکسی است که یک عکاس حرفه‌ای، عکس‌های آن را گرفته و هر بیت تصویری است زیبا از زاویه‌ای نو. از ویژگی‌های شعر نظری این است که او با مهارت مضامین اجتماعی و عاشقانه و عارفانه را در هم می‌آمیزد تا شعرش نه فقط حامل احساس که حامل اندیشه و فکر نیز باشد. اگرچه انتخاب شعر با توجه به این‌که هر شعر و هر مخاطب حال و هوای خود را دارند دشوار است، اما به این شعر توجه کنید:

*از سخن‌چینان شنیدم، آشنایت نیستم
خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم
سیلی هم‌صحبتی از موج خوردن سخت نیست
صخره‌ام، هر قدر بی‌مهری کنی می‌ایستم
تا نگویی اشک‌های شمع از کم‌طاقتی است
در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم
چون شکست آیینه، حیرت صد برابر می‌شود
بی‌سبب خود را شکستم تا ببینم چیستم
زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست
کاش قدری پیش از این یا بعد از این می‌زیستم



مشخصات کتاب:
عنوان: آن‌ها
نویسنده: فاضل نظری
تعداد صفحه: ۱۱۲
قیمت: ۵۰۰۰ تومان
ناشر: سوره مهر
قطع: رقعی


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود


پی‌نوشت:

به نظرم این معرفی کتاب زیادی آبکی شده، نظرتان چیست؟!

۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۲۵
زهیر قدسی