جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

۱۸۷ مطلب با موضوع «جاکتابی» ثبت شده است

روزهای کودکی و کفش‌های پاره


روابط انسانی و شرایطی که خواهی‌نخواهی شخصیت و روان انسان‌ها را شکل می‌دهد آن‌قدر اسرارآمیز است که با همه علامت سوال‌هایی که در ذهن‌مان ایجاد می‌کند اغلب به دلایل مختلف از پاسخ دادن به آن‌ها فرار می‌کنیم. شاید بیشتر شبیه معمایی هستند که کمتر حل شدنی است و از این‌رو ترجیح می‌دهیم به پرسش‌های حل شدنی‌تر رو بیاوریم. راستی آن کودک ساکت و معصوم سال‌های گذشته چگونه شد که حالا این قدر خشمگین و سرد به ما چشم می‌دوزد؟!

 

درباره خانم نویسنده

«ناتالیا گینزبورگ» نویسنده مشهور ایتالیایی است که در عمده آثارش به روابط میان انسان‌ها می‌پردازد، گرچه درون‌مایه فلسفی و سیاسی آثار او نیز قابل انکار نیست. نمی‌توان در مقایسه با بسیاری از نویسندگان مشهور او را نویسنده پرکاری دانست و از میان اندک آثار او، جز معدودی به فارسی ترجمه نشده‌اند و جالب‌تر که تعدادی از همان‌ها که ترجمه شده‌اند از بخت ما مدت‌هاست که تجدید چاپ نشده‌ است! از این رو نمی‌توان خرده گرفت اگر میان کتاب‌خوانان هنوز بسیاری باشند که با نوشته‌های او آشنا نیستند. با این حال بد نیست بدانیم این نویسنده ایتالیایی هم تجربه بازیگری در سینما را داشته و هم بر کرسی سیاست تکیه زده و در سال ۱۹۸۳ به عنوان نماینده مستقل وارد مجلس ایتالیا شده است. سرانجام نیز در سال ۱۹۹۱ بر اثر سرطان درگذشته است.


فضیلت‌های ناچیز 

کمی درباره کتاب

«فضیلت‌های ناچیز» مجموعه داستان‌واره‌هایی است که از این نویسنده ایتالیایی منتشر شده. چرا داستان‌واره؟! چون نه مانند یادداشت‌های متدوال است و نه دقیقا می‌توان آن را داستان به حساب آورد. این نوشته‌ها هرچه باشند تصویر روشنی از اندیشه‌ها و زندگی پر فراز و نشیب نویسنده ارائه می‌دهند. تصویری از زندگیِ در تبعید او، در روستایی که چند ماه به دلیل برودت و برف به منطقه‌ای متروکه تبدیل می‌شده یا کفش‌پاره‌هایی که سرسختانه طی چند سال زندگی آن‌ها را به پا می‌کرده و فرصتی بوده است برای هم‌صحبتی دل‌نشین با یک دوست. همچنین نگاه نسبتا متفاوت او به ارزش‌ها و فضیلت‌هایی که شاید ما سرسختانه‌تر از آنچه که باید، به فرزندان‌مان آموزش می‌دهیم جای درنگ دارد. این نوشته‌ها هرچه باشند نمی‌توان بی‌تفاوت از کنارشان گذشت و باید چندین و چندبار با دقت خواند‌شان تا روان‌مان را شخم بزند و نهفته‌های‌مان را بهتر پیش رو بیاورد.

یک گاز از کتاب

تا آنجا که مربوط به تربیت بچه‌ها می‌شود، فکر می‌کنم که به آن‌ها نباید فضیلت‌های ناچیز، بلکه باید فضیلت‌های بزرگ را آموخت. نه صرفه‌جویی را، که سخاوت را و بی‌تفاوتی نسبت به پول را. نه احتیاط را که شهامت و حقیر شمردن خطر را. نه زیرکی را، که صراحت و عشق به واقعیت را. نه سیاست‌بازی را که عشق به هم‌نوع و فداکاری را... اما معمولا برعکس عمل می‌کنیم. در آموختن احترام به فضیلت‌های ناچیز شتاب می‌کنیم و بر آن تمام قواعد تربیتی‌مان را بنا می‌کنیم...

پی‌نوشت:

۱. عمیقا از این‌همه تاخیر پیش آمده در به‌روز کردن این وبلاگ که آن را و مخاطبانش را دوست دارم شرمسار و اندوهگینم؛ اما گاهی انگار چاره‌ای هم نیست.
۲. پسرم «حافظ» در آخرین روزهای سال گذشته به دنیا آمد و این روزها گرچه اندک‌فرصتی برای با وی بودن دارم از او می‌اموزم چیزهایی را که شاید فرصت آموختن‌شان را پیدا نکنم.


مشخصات کتاب:

عنوان: فضیلت‌های ناچیز

نویسنده: ناتالیا گینزبورگ

مترجم: محسن ابراهیم

ناشر: هرمس

قطع: پالتویی

تعداد صفحه: ۱۲۰

قیمت: ۸۰۰۰تومان


برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۱۸
زهیر قدسی

انعکاس ماه در آیینه کلمات


محرم آمده است و آهسته لباس سیاه بر تن همه روزهایمان کرده و صدای سنج و طبل عزا را در کوچههای شهر نواخته است. روزها و شبهای محرم با همه روزهای و شبهای سال توفیر میکند انگار که هر شبش دنبال حرف تازهای میگردیم. لابهلای روضهها و مجلسها، وسط حرفها و منبرها. میدانیم که روزی امسالت هم وسط همین مجالس حسینی است. یادمان میافتد که از سال پیش هر جا که کتابی درباره عاشورا و امام دیدهایم گذاشتهایم کنار، تا محرم برسد و آن را دست بگیریم. فصل خوانش برخی کتابها درست همین ماه است. شبهای نزدیک به تاسوعا جان میدهد برای خواندن از ماه بنیهاشم. کسی که از زندگی او جز روایت وفای به برادر و شهادت اندوهبار و باشکوهش چیزی نشنیدهایم. اما کتاب «ماه به روایت آه» تصویر دیگری از او به ما نشان میدهد.



درباره کتاب و نویسندهاش:


کتاب «ماه به روایت آه» دوازده روایت داستانی از زبان دوازده راوی تاریخی است که بخشهای ناشناخته خلقوخو و زندگی برادر با وفای امام حسین(ع) را بازگو میکند. نکته جالب این است که نویسنده کتاب حاضر جناب «ابوالفضل زرویی نصرآباد» است. کسی که قلمش به طنازی شهره است وآثار فراوانی در ادبیات فاخر طنز دارد. اما اینبار هم به لطف عشق به ماه بنیهاشم از آزمون نوشتن سرافراز بیرون آمده و چنین اثری را خلق کرده است. در این کتاب روایتهایی درباره خانواده مادری، کودکی و ازدواج، برادران و فرزندان و حیطه دانش حضرت عباس(ع)در روزگار خود با تکیه بر 60 منبع معتبر و دسته اول تاریخی را خواهید یافت. نکته قابل توجه آن است که نویسنده تمام تاریخ ها را به شمسی تبدیل کرده، کاری که پیش از این سابقه نداشته است. برخی از راویان این کتاب عبارتند از: مسلم بن عقیل، حضرت زینب(ع)، ربابه، امکلثوم، امام حسین(ع)، سرجون و ...


روایتی کوتاه شده از کتاب:

«کار من تجارت است. پدر و پدربزرگم هم در همین شهر شام به تجارت اشتغال داشته اند. چند سال پیش با دو بازرگان رومی که عازم مدینه و یمن بودند، همراه شدم تا علاوه بر تجارت، سرزمین های جنوبی را نیز ببینم... خسته، تشنه، گرمازده با اسبانی کوفته و بی رمق به یک منزلی مدینه رسیدیم... اما واقعیتی تلخ، شادی مان را به عزا تبدیل کرد: چاه آب خشکیده بود.

زار و مستأصل بر زمین زانو زدیم تا چشم کار می کرد، کویر تفته بود... بار گشودیم و در سایه شتران نشتیم و در نهایت تسلیم و استیصال، بهانتظارمعجزهماندیم. معجزه ایمحالوغیرممکن ... کهرخداد ... تعجب می کنی اگر بگویم بار شتران و اسبان کاروانی که می آمد، چه بود. آب! آری مشک های بزرگ آب! وقتی سرپرست کاروان پیش آمد و پارچه از صورت برداشت تا با ما سخن بگوید و از پس او،  دیگران چهره نشان دادند... لاجرم با لبخندی به زیبایی بهار، تکرار کرد: «ما غلامان فرزند رسول خدا، حسین بن علی هستیم. سرورم بر شما درود می فرستد و از شما دعوت می کند تا در مدینه، شهر پیامبر، میهمان او باشید....»



مشخصات کتاب:

عنوان: ماه به روایت آه

نویسنده: ابوالفضل زرویی نصرآباد

ناشر: نیستان

تعداد صفحه: ۱۸۹

قیمت: ۱۱۵۰۰تومان


برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۰:۱۹
الهام یوسفی

برادرجان خراسان است این‌جا!



*‌ تلخ است که هنوز هم در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که تهرانی بودن و در تهران زیستن یک امتیاز اجتماعی محسوب می‌شود، بالاخص اگر یک نویسنده، شاعر یا هنرمند باشی. انگار در شهرستان ماندنت تن دادن به تحجر است و چشم‌پوشی از پیشرفت و ترقی!  و تلخ‌تر این‌که کسی برای این تلخی کاری نمی‌کند و چاره‌ای نمی‌اندیشد. در صورت ادامه این روند دردناک، دوری نخواهد بود که شاعران و نویسندگان غیر پایتخت‌نشین که جلای وطن نگفته‌اند، چمدان‌های خود را ببندند و ... و کار به جایی رسد که ادب و هنر را جز در دود و شلوغی پایتخت زهوار دررفته در جایی دیگر نتوان جست، نه در دل کویری و نه در زیر آسمان صاف و یکدست شهرستانکی!

*‌ لیک گاه روزنه امیدی رخ می‌نماید و ادب دوستی دل می‌دهد به خطر تا در همان نقطه دور از پایتخت- ولو خراسان بزرگ با آن تاریخ ادبی‌اش- دست بزند به کار طبع شعر شاعران منطقه خودش. آن هم نه چون بسیار کتاب بیرون آمده با رنگ و روی زرد، بل در شکل و شمایلی حرفه‌ای و شاعرپسند و آن‌گاه، کتاب را با نگاه به همان تاریخ، «سرزمین شعر» نام دهد. و به قلم فاخر استاد «محمد کاظم کاظمی» که شاعری است از همین خراسان بزرگ، در مقدمه‌ای به اختصار، موی بشکافد تاریخ شعر این سرزمین را، خراسان را. که چه گذشته است و چه فراز و فرودهایی را سپری کرده و اکنون در چه مقطعی از رشد خود به سر می‌برد.

شد آن زمانه که شعرش همه جهان بنوشت

شد آن زمانه که او شاعر خراسان بود!

*‌ کتاب «سرزمین شعر» که شماره بیست و ششم از کتاب‌های شعر امروز نشر«سپیده‌باوران» را تشکیل می‌دهد، در دو جلد مجزا و به کوشش شاعران خراسانی،‌ «قاسم رفیعا» و «محمدباقر بهبودی» منتشر شده است. جلد نخست آن گزیده‌ای‌ست از اشعار کلاسیک این منطقه و جلد دوم در بردارنده اشعار آزاد شاعران این دیار است. در فهرست این دو جلد با اسامی شاعران مشهور پایتخت رفته‌ای هم مواجه می‌شویم که هم‌چنان دغدغه به قله رساندن دوباره شعر خراسان را دارند و نیز با شاعران دیگری روبه‌رو خواهیم شد که جز اهالی پیگیر شعر و انجمن‌ها شاید نام‌شان برای بسیاری ناشناخته باشد.

«امید است که این دو جلد کتاب بتواند تا حدود خوبی تصویرگر شعر امروز خراسان باشد، ‌هم اهل ذوق را به کار آید، هم اهل پژوهش را در تحقیق درمورد شعر خراسان در این چند دهه یاری رساند و هم مسئولان امر را بدین واقف گرداند که هم‌چنان، ‌برادر جان خراسان است این‌جا!»

 

 

مشخصات کتاب:

عنوان: سرزمین شعر(جلد اول)

به کوشش: قاسم رفیعا، محمد بهبودی‌نیا

ناشر: سپیده‌باوران

تعداد صفحه: ۲۰۰


ععنوان: سرزمین شعر(جلد دوم)

به کوشش: قاسم رفیعا، محمد بهبودی‌نیا

ناشر: سپیده‌باوران

تعداد صفحه: ۹۶


برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۰۹:۴۴
زهیر قدسی

مترجم زخم‌ها


** درباره نویسنده

پدر و مادری هندی را در نظر بگیرید که بنا به دلایلی به انگلستان مهاجرت می‌کنند و آنجا صاحب یک دختر می شوند که بعدا در آمریکا ادامه زندگی می‌دهد و رشته ادبیات انگلیسی می‌خواند و سه بار مدرک فوق لیسانس را در گرایش‌های زبان انگلیسی، نگارش خلاقانه و ادبیات تطبیقی دریافت می‌کند و در نهایت دکترای خود را در رشته مطالعات رنسانس می‌گیرد و استاد دانشگاه می‌شود.

بیش از این لازم نیست تصور کنید! این دختر «جومپا لاهیری» است که اکنون بانویی، صاحب دو فرزند است و در ۲۱خردادماه پا به چهل و نهمین سال زندگی خود گذاشته. نویسنده موفق و مشهوری که با نخستین اثرش، «مترجم دردها»  در سال ۲۰۰۰موفق به دریافت جایزه پولیترز شد و از رمان «همنام» او در سال ۲۰۰۷ فیلمی به همین نام مورد اقتباس قرار می‌گیرد. مجموعه داستان دیگری نیز با نام «خاک غریب» دارد و آخرین اثر او «گودی» است که در سال ۲۰۱۳ انتشار یافت و جایزه‌هایی را از آن خود کرد.


** درباره کتاب

مترجم دردها نخستین اثر جومپا لاهیری، غیر از جایزه مطرح پولیترز، صاحب جایزه‌های دیگری از جمله پن-همینگوی، کتاب برگزیده اُ.هنری، نیویرک‌تایمز و... نیز می‌شود. گویا صدای این نویسنده که در کتابش از اندوه هندی‌ها و مشکلات دورگه‌های هندی-آمریکایی و دوگانگی‌های فرهنگی، نامیدی و جنگ سخن گفته بسیار مورد توجه دیگران قرار می‌گیرد تا جایی که تیراژ این کتاب در سراسر جهان به بیش از ۱۵میلیون نسخه می‌رسد. کتاب شامل نه داستان کوتاه است به اضافه متن یادداشتی بسیار خواندنی از نویسنده که پس از دریافت جایزه پولیترز نوشته شده؛ با عنوان: «زنده، به سوی بهشت».

 


** یک گاز از کتاب!

...من پرسیدم مگر ۱۹۴۷ سال استقلال هند از بریتانیا نیست و پدر جواب داد: «چرا هست. ما همین‌که استقلال پیدا کردیم تکه‌تکه شدیم.» روی پیشخوان آشپزخانه با انگشت یک ضربدر کشید و گفت: «مثل دو قاچ کیک. هندوها این‌ور، مسلمان‌ها آن‌ور. داکا دیگر مال ما نیست.» پدر برایم تعریف کرد که آن روزها هندوها و مسلمان‌ها به جان هم افتادند و خانه‌های هم را به آتش کشیدند. گفت هنوز خیلی از آن‌ها فکرش را هم نمی‌کنند که بتوانند با هم سر یک میز غذا بخورند...

 


مشخصات کتاب:

عنوان: مترجم دردها

نویسنده: جومپا لاهیری

مترجم: امیرمهدی حقیقت

ناشر: ماهی

تعداد صفحه: ۲۲۴

قیمت: ۱۶۰۰۰تومان


برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۴ ، ۱۲:۲۶
زهیر قدسی

عکس خوب، برای بچه‌های خوب!


این روزها دوربین‌های دیجیتال آن‌قدر فراگیر شده که در دستان هر آدمی و در هر سنی پیدا می‌شود. و خوشبختانه کودک دوساله امروزی، از مرد چهل ساله دهه هفتاد عکس بیش‌تری به یادگار دارد. امروز نه تنها دوربین‌های دیجیتال نسبتا ارزان به وفور یافت می‌شوند، بلکه چیزی که زیاد پیدا می‌شود حافظه‌های میزبان برای چنین عکس‌هایی است! شاید برای همین است که خیلی‌ها حتی برخی عکس‌های یادگاری‌شان را یک‌بار مرور نمی‌کنند. اما آن‌چه برای بسیاری رنج‌آور است، نداشتن اطلاعات کافی از تنظیمات این دوربین‌هاست. برای افرادی چون من، بسیار پیش آمده که از ده دقیقه یک سفر به یادماندنی‌شان، چندین عکس دارند که کیفیت هیچ‌کدام‌شان چنگی به دل نمی‌زند.


این کتاب به درد چه کسانی می‌خورد؟!

**چه دوربین دیجیتال داشته باشید و چه در تدارک خرید یک دوربین باشید، نیازمند کتابی مثل «عکاسی دیجیتال به زبان آدمیزاد» خواهید بود. گرچه در نگاه نخست قیمت کتاب قدری سنگین می‌نماید اما هنگام خرید دوربین و یا در استفاده بهینه از آن ارزش بیش‌تری می‌یابد. گاهی مالک یک دوربین حرفه‌ای از توانمندی دوربین خود آن‌قدر ناآگاه است که از آن در حد یک دوربین مقدماتی بهره نمی‌برد.



کتاب چگونه است و چه می‌گوید؟

**این کتاب از چهار بخش و پانزده فصل تشکیل شده. در دو فصل نخست، کتاب شما را در خرید یک دوربین متناسب با نیازهای‌تان راهنمایی می‌کند و این‌که کدام یک از لوازم جانبی دوربین به درد شما خواهد خورد. در فصل بعد سراغ تمرین دادن و تنظیمات برای نخستین عکس‌های شما می‌رود. و در ادامه فصل‌هایی را به وضوح و فرمت فایل، کنترل نوردهی، کاربرد ماهرانه فوکوس و رنگ، اختصاص می‌دهد. و همچنین شما را راهنمایی می‌کند که مانند یک حرفه‌ای عکس بگیرید و چگونه آن‌ها را ذخیره کنید و اشتباهات جزئی‌تان را در نرم‌افزارهای ویرایش‌گر اصلاح نمایید و از افکت‌های مختلف برای زیباسازی تصاویرتان بهره ببرید. در نهایت راهنمایی‌های برای چاپ عکس و راه‌های بهبود عکس‌های دیجیتالی و نگهداری و بهداشت دوربین دارد و همچنین ده منبع اینترنتی عالی به شما معرفی می‌کند.

در صد صفحه نهایی، مثال‌های کتاب را در کاغذ کلاسه و به صورت رنگی می‌بینیم تا درک بهتری از آموزش‌های کتاب داشته باشیم.


با چه نویسندگانی طرفیم؟!

«جولی آدرکینگ» کتاب‌های بسیاری در زمینه عکاسی و تصویربرداری دیجیتال دارد که این کتاب یکی از پرفروش‌ترین آن‌ها است. او در آموزشکده‌هایی چون پالم‌بیچ به تدریس عکاسی مشغول است. «سرگِی تیماچِف» نیز علاوه بر تالیف آثاری در زمینه عکاسی دیجیتال، عکاس خبری-ورزشی است و در عکاسی محیطی و سفری تخصص دارد.



مشخصات کتاب:

عنوان: عکاسی به زبان آدمیزاد

نویسنده: جولی آدرکینگ- سرگی تیماچف

مترجم: عطیه سادات میرخانی

ناشر: هیرمند

تعداد صفحه: ۳۹۸

قیمت: ۲۳۰۰۰ تومان


برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۱:۰۵
زهیر قدسی

زیستن در حومه درد و رنج


تا به حال فیلم‌هایی دیده‌ایم با این سوژه تکراری که ماشین یا ابزاری آدم‌ها را از زمانی به زمان دیگری ببرد. این سوژه گرچه تکراری است اما چندان دور از دسترس نیست چراکه این ابزار مدت‌هاست در اختیار بشر قرار گرفته! داستانهای خوب همیشه ابزار قدرتمندی برای سفر در بعد زمان و مکان بوده‌اند. شما با خواندن رمان بینوایان، تجربه‌ای از زندگی در فرانسه قرن نوزده را کسب خواهید داشت یا جنگ و صلح شما را به روسیه قرن نوزده می‌برد. در حالیکه هنوز هیچ تور مسافرتی گران‌قیمتی چنین کاری را نمی‌تواند بکند!

** داستان «شنل پاره» نیز ماشین زمانی است که مخاطب خود را به حاشیه شهر پترزبورگ و پاریس نیمه اول قرن بیستم می‌برد. و او را در تجربه‌ای از زیستن با خانواده‌ای کوچک -که در حومه شهر زندگی می‌کنند- در میدان بسته‌ای از اندوه و رنج شریک می‌کند. داستان تقریبا شخصیت‌های اندکی دارد و این برای مخاطبی که در داستان‌های پرازدحام آدم‌ها، ممکن است گیج و منگ شود، شرایط مناسبی را برای برقرای ارتباط بیشتر با داستان فراهم می‌کند. داستان شاید روایتی از دلبستگی و علاقه دختری به نام ساشا (که راوی داستان است) به خواهر بزرگ‌ترش باشد؛ ولی در حقیقت داستان تنهایی تاریک و دردناک آدم‌هایی است که گناهان‌شان نیز معصومانه و ترحم‌برانگیز است. آدم‌هایی که خود را تغییر دادن شرایط شان ناتوان می‌بینند و از این‌رو ناامیدی بر زندگی‌شان سایه افکنده است.

شنل پاره

** «نینا بربروا» نویسنده روسی کتاب زندگی پر ماجرایی داشته، دختری از مادری روسی و پدری ارمنی که به قول خودش تا آن زمان فقر را از خلال کتاب‌ها می‌شناخت. خواندن زندگی‌نامه او در مقدمه کتاب، به فهم داستان نیز کمک می‌کند. استثنائا می‌توانید مقدمه کوتاه این کتاب را پیش از خواندن داستان بخوانید بی‌آن‌که از بترسید داستان لوث شود!

«پاریس، پاریس. کلمه‌ای که ابریشم، خوش‌پوشی، فراغت و جشن را تداعی می‌کند. چیزی درخشان و جوشان مثل شامپانی. شهری که در آن همه چیز زیبا، شاد و سکرآور است. هرجا می‌نگری دانتل می‌بینی؛ در هر قدم صدای خش‌خش دامن می‌شنوی. با این کلمه گوش‌ها صدا می‌کنند و چشم‌ها تار می‌بینند. من به پاریس می‌روم. ما به پاریس وارد می‌شویم. ما اکنون در پاریس زندگی می‌کنیم... ولی ان‌چه من از روز اول در پاریس دیدم کم‌ترین شباهتی به ابریشم، دانتل و شامپانی نداشت...»



مشخصات کتاب:

عنوان: شنل‌پاره

نویسنده: نینا بربروا

مترجم: فاطمه ولیانی

ناشر: ماهی

تعداد صفحه: هفتاد و دو

قیمت: ۲۵۰۰


برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۴۸
زهیر قدسی

استنطاق به سبک مهدی‌نژاد


معرفی کردن این کتاب در امروز حکم نوشدارو پس از مرگ سهراب را دارد! حتما جناب رئیس وقتی این‌ها را می‌خواند با خودش می‌گوید که: «این آقا (من را می‌گوید!) نمی‌توانست یک هفته زودتر این کتاب را معرفی کند تا در روز خبرنگار یادی از این درگذشتگان کرده باشد؟!» در واقع یک نویسنده یا خبرنگار خوب در هیچ چهارچوبی نمی‌گنجد! چه فرقی می‌کند اصلا؟ کلا همه روزها روز خبرنگار است والسلام.

درباره نویسنده

«امید مهدی‌نژاد» برای اهالی جراید لااقل شخص ناشناخته‌ای نیست. او شاعر، نویسنده و طنزپردازی است که غیر از روزنامه‌نگاری کتاب‌های متعددی نیز از او منتشر شده است. تاکنون از او کتاب‌های«یک بغل کاکتوس»، «قهوه قندپهلو»، «وقایع اختلافیه»، «جغور بغور»، «با کاروان حوله»، «الا دختر...»، «دادخواست» و... منتشر شده است، غیر از این‌ها او اکنون سردبیری نشریه طنز «سه نقطه» را بر عهده دارد.

درباره کتاب

کتاب «چای دورنگ» به قول نویسنده، مجلس دوم استنطاق اوست. در حقیقت مجموعه مصاحبه‌هایی است که از اشخاص گوناگون سیاسی، فرهنگی، هنری همچون احسان شریعتی، صادق زیباکلام، شهرام شکیبا، بهروز افخمی، احمد توکلی مسعود نجابتی، محمد صالح‌علاء، ناصر فیض و... صورت گرفته. مصاحبه‌هایی که به اعتراف مهدی‌نژاد بر اساس طرحی انجام شده از پدرام پاک‌آیین در صفحه بوق اشغال روزنامه جام جم پی‌ریزی شده است که برخی پرسش‌ها همان پرسش‌های بوف اشغال است و بیش‌تر ابداعی و تعدادی هم مختص شخص مصاحبه شونده تنظیم شده است. مجلس اول استنطاق نویسنده هم با عنوان کتاب «پینگ‌پنگ» توسط نشر آرما منتشر شده بود.

این کتاب برای مخاطبان جیم و همه کسانی که دوست دارند روزی وارد شغل هیجان‌برانگیز(!) خبرنگاری شوند می‌تواند ایده‌بخش خوبی باشد تا روزی‌روزگاری خودشان با پرسش‌ها و طرح‌های جدید، ایده‌بخش دیگر نویسندگان جوان شوند.

بخشی از مصاحبه با شهرام شکیبا:

«-دورترین تصویر کودکی؟

*مسیر مهد کودکم که از یک پارک رد می‌شد و خود مهد کودک.

-یک خاطره از آن روزها؟

*چهارساله بودم. در مهدکودک گقتند هر کس می‌تواند قصه تعریف کند بیاید. من رفتم و یک داستان تخیلی تعریف کردم که لورل و هاردی کاراکترهایش بودند. تصویر بچه‌ها را که به شدت می‌خندیدند و تصویر مربی مهد را که یا از قصه من یا از خنده بچه‌ها اشک از چشمانش جاری بود و ریملش روی صورتش ریخته بود در ذهن دارم.»


مشخصات کتاب:

عنوان: چای دو رنگ

نویسنده:امید مهدینژاد

ناشر: آرما

تعداد صفحه: ۳۴۴

قیمت: ۸۵۰۰تومان



برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۱۴
زهیر قدسی

مجموعه جن و پری

 

معرفی کتاب شعر اصلا کار سادهای نیست بهویژه اگر بخواهی به دور از لفاظی و واژههای پرطمطراقی که در نقدهای ادبی استفاده میشود کتابت را به مخاطبت بشناسانی.

 

درباره شاعر

«علیرضا بدیع» شاعر نامآشنای خراسانی است که تاکنون خوش درخشیده و در آینده شاید بیش از اینها نامی شود. از او تا کنون دفترسرودههای «حبسیههای یک ماهی»، «از پنجرههای بیپرنده»، «گنجشکهای معبد انجیر» و «چلهی تاک» منتشر شده است که هر کدام کارنامهای از جسارت و قریحه خوب او در سرایش شعرهای عاشقانه بوده است. از او همچنین مجموعه منتخب ۱۰۰شعر عاشقانه معاصر با عنوان «همواره عشق» با مقدمه استاد محمدعلی بهمنی نیز چاپ شده که تا کنون با استقبال قابل ملاحظهای روبهرو شده است. این شاعر نیشابوری گرچه سیسال بیشتر سن ندارد ولی شعر او ترکیبی از تازگی و پختگی است که او را از بسیاری همسن سالانش متمایز میکند.

 شجره نامه یک جن

درباره کتاب

«شجرهنامه یک جن» آخرین مجموعه سرودههای بدیع است که همچون گذشته در مضامین عاشقانه سیر میکند؛ اما آنچنان که نام کتاب ما را به سوی افسانهها میبرد برخی از این غزلها نیز در حال و هوایی اساطیری و خیالانگیز و با بهرهگیری از واژههایی چون دیو و شیطان، جن و پری، کژدم و ماهی، جمبل و جادو و بسیاری واژگانی از این دست، دست به خلق تصاویری رویاییتر و جسورانهتر از پیش میزند و شعر عاشقانه خود را قوام میبخشد.

 

یک جرعه شعر:

ای حاصلِ جمعِ پری و کژدم و ماهی!

یک نیمه طربزایی و یک نیمه تباهی!

گیسوی تو تعبیر هزاران شب بغداد!

چون خواب شب بازپسین، تامتناهی!

گیسوی بلافاصله از کفر و یقینات،

همفرش شیاطین شده، هم عرش الهی!

در سایهی هر پلک تو جمعاند خدایان

نزدیکترین راه رسیدن به سیاهی!

دلسنگی از آن دست که کشکول دراویش

دلنازک از آن روی که آیینهی شاهی

در شعر شکوه تو به تصویر نگنجد

چون کوه مصور شده بر کاغذ کاهی

آبان مجسم شده! سرخ است دلم باز...

این سیب میافتد... چه بخواهی... چه نخواهی...

 


مشخصات کتاب:

عنوان: شجرهنامه یک جن

شاعر: علیرضا بدیع

ناشر: فصل پنجم

تعداد صفحه: ۶۲

قیمت: ۵۰۰۰تومان



برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۰۹
زهیر قدسی

حکایت آن اژدها و تابوت من!


قصه‌ها در هر دوره‌ای می‌تواند نمایان‌گر وقایع آن دوران باشد. داستان‌های «نادر ابراهیمی» همواره این‌چنین‌اند. این‌بار درباره «حکایت آن اژدها» می‌گوییم. داستان آن‌چنان که از نامش پیداست بسیار سورئال است و مسلما در دوره‌های بعدی عمر نادر یعنی سال‌های بعد از انقلاب اسلامی نوشته شده است و از همین منظر با داستان‌های قبلی او بسیار متفاوت است و حال و هوای دیگری دارد و البته ملموس‌تر و نزدیک‌تر به ما. حتی داستان «مچ» در این کتاب داستان یک جانباز جریان هشت سال دفاع مقدس است. داستانی که از زاویه متفاوت و هنجارشکنانه‌ای به این آدم‌ها می‌نگرد. الباقی قصه‌ها هم در همین فضاها شناور است. البته کتاب یک‌دستی قابل انتظار را ندارد و داستان‌ها ارتباط کمی‌با هم دارند و گاه حتی هیچ ارتباطی میان‌شان نمی‌توان یافت. اما نکته قابل توجه در این کتاب و داستان‌های نادر در دوره بعد از انقلاب سعی نادر در خارج نشدن از جاده اعتدال و انصاف است. او درباره جنگ همان‌قدر خود را مسئول به واگویی حقایق می‌داند که درباره معضلات و مشکلات کشور پس از انقلاب، و درباره مسئولین و درباره دورویی و نان به نرخ روز خوری! در داستان«تابوتم را بر سر دست می‌برند» دوباره دل‌گیر از فضای رسانه ملی در چارچوب داستان و البته  شفاف و بی استعاره انتقاد می‌کند و ناله عمیق سرمی‌دهد.  داستان پایانی کتاب در واقع گزارش‌گونه‌ای است از سفری به خطه جنوب ایران در سال 1355و از قضای روزگار به روستایی دور افتاده و آشنایی با معلمی عاشق در دل شوره‌زار! گزارش‌گونه‌ای به اعتراف خود نادر، جلال‌وار.


برشی از کتاب

«مرد مثل روزهای پیش، که صبح‌ها، وقت پوشیدن کفش‌هایش، آن‌ها را وارونه می‌کرد و می‌تکاند تا اگر چیزی در آن‌ها هست –مثل شن‌ریزه، یا جانور کوچکی- مثل سوسک، مورچه، زنبور، خرخاکی، بچه مارمولک یا حتی استثنائا قورباغه- بیرون بیافتد و او خاطرآسوده کفش‌ها را به پا کند، زمانی که سراغ کفش‌هایش رفت و آن‌ها را از زیر تخت بیرون کشید وخودش لب تخت نشست و آن‌ها را محکم تکاند از توی کفش پای چپ- که البته بعدها گرفتار تردید شد که پای چپ بوده یا راست و اطمینانش را در این مورد به کلی از دست داد- یک اژدها بیرون افتاد...»



مشخصات کتاب:

عنوان: حکایت آن اژدها

نویسنده: نادر ابراهیمی

ناشر: روزبهان


برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۵
الهام یوسفی

راوی زندگی تو بودن دشوار است!


اشاره:

سخت است کتابی را معرفی کنی که نویسنده‌اش در مقدمه برای معرفی‌اش سنگ تمام گذاشته! آن‌وقت تو هر چه بنویسی در ضمیر ناخودآگاهت می‌نشیند کنار آن مقدمه و باز هم کلمات تو هستند که مجبورند دست به سینه و سر به زیر، برتری بی‌تردید معرفی نویسنده را بپذیرند.  وتازه این زمانی است که باید متن نوشته شده تو متاثر از کلمات فخیم نویسنده نباشد. و سخت‌تر می‌شود آن زمان که تو بخواهی کتابی را معرفی کنی که وجودش وام‌دار وجودیست که سال‌هاست، هم هست و هم نیست! همو که در یک جمله می‌توان درباره‌اش چنین گفت: انسانی مسلمان، آن‌گونه که باید باشد! و کیست جز امام موسی صدر که سی سال است دردمندانه از او بی‌خبریم.


نیم روایت خصوصی!

«به همه می‌گویم تو آدم عادی‌ای بودی، ولی می‌دانم که نبودی. برای من هیچ‌وقت نبودی و این شاید چیزی است که همیشه روی دوشم سنگینی کرده است، چون من هیچ‌وقت تو نبوده‌ام و نشده‌ام. من هیچ‌وقت نخواسته‌ام دنیا را عوض کنم یا قومی را نجات بدهم یا تکلیفی را به عهده بگیرم. اما از این نیست که آزار می‌بینم، سنگینی جای دیگری است. سنگینی آن‌جا است که دنیا طوری چرخیده که من ‌می‌بایست کاری برای تو بکنم. این جمله ساده است، ساده و بی‌آزار. اما در تمام سال‌های نبودن تو که اتفاقا جوانی و میان‌سالی من بوده است، به کندی و ریز-ریز به مؤاخذه‌ام کشیده. چند شب پیش، محسن کمالیان از من پرسید:«آیا فکر می‌کنم که تو زنده‌ای؟» من با سرزنش نگاهش کردم و گفتم که:‌به نظر او غیر از این می‌رسد؟ جواب داد:«اگر واقعا فکر می‌کنی پدرت زنده است، چطور می‌توانی بنشینی؟ بخوابی؟ چطور می‌توانی هر روز کیفت را در دستت بگیری و بروی دفترت کار کنی، چرا نمی‌روی توی خیابان فریاد بزنی؟ چرا نمی‌دوی؟ چرا نشسته‌ای؟...» سی سال است تو نیستی و سی‌سال است که ما فکر می‌کنیم که قرار است که روزی تو برگردی، اما برنگشتی...»



راوی روایت‌های خصوصی

پس از آن‌که با قلم «حبیبه جعفریان» نویسنده همشهری‌مان، آشنا شدم هیچ‌گاه نتوانستم نسبت به آثار و قلم ایشان بی‌تفاوت باشم. چه کتاب‌ها و چه نوشته‌هایش در مجلات و نشریات. قلم او بیش‌تر در روایت زندگی واقعی انسان‌های بزرگ می‌گردد. و نه تنها در انتخاب این آدم‌ها دارای حسن سلیقه است، بلکه شگردهای ویژه او در روایت زندگی و شخصیت این آدم‌ها شگفتی‌آفرین و منحصر به فرد است. بنابراین اگر با قلم او آشنا باشید، دیگر چندان تعیین کننده نخواهد بود که او زندگی «سهراب سپهری» را قلم زده یا «تختی» را... «چمران» روایت کرده یا «مدرس» را...

با این‌همه وقتی بخشی از کتاب در دست انتشار خود را در ماهنامه «همشهری داستان» منتشر کرد. نه تنها قلم او که داستان‌واره است مخاطب را جذب خود کرد، که شخصیت انتخابی‌اش نیز، کسی نبود که بتوان از کنار او به سادگی گذشت. 


در کشاکش واقعیت و اسطوره!

«... اول که کار را شروع کردم، فکر می‌کردم فقط با خود سوژه این کلنجار را دارم. کلنجاری که مای بدبینِ مقیمِ عصر مدرن، با خیلی خوب بودن هر چیزی داریم. ولی با هر کدام از صدرها که صحبت کردم، بساط همین بود. خانواده صدر عجیبند. آن‌ها آدم را دچار این سوءتفاهم می‌کنند که نوع بشر فرشته است، یا بوده است، یا می‌تواند باشد. رفتار آن‌ها آن تکه واقع‌بین ذهن آدم را –که همان تکه بدبین‌اش است- به چالش می‌کشد و درباره حجم نفوذ شر در جهان پیرامونش به شک می‌اندازد.» شاید دور از انتظار نباشد که بعدتر، کتاب را ببینیم که خود روایتی است از سختی‌های راوی چنین قصه‌ای بودن. اما در مقدمه کوتاه کتاب هم می‌توان این درگیری‌ها و کشمکش‌های نویسنده و اثر را به وضوح دید. این خود روایتی است درون روایت اصلی. نویسنده از یکسو در گیر و دار ترسیم یک انسان واقعی –و نه آرمانی- است و از دیگرسو بی‌آن‌که بتواند در مدار جاذبه‌این خانواده، یعنی نزدیکان امام موسی، گرفتار شده است. شاید از همین‌رو باشد که نویسنده نسبت به روایت هر یک از اطرافیان واکنش یکسان نشان نمی‌دهد و شکل روایی خود را از لحاظ فرمی تنوعی محسوس و سوال‌انگیز می‌دهد.


تنها روایت از پری‌خانم

شاید جالب باشد اگر بدانید که در تمام این سال‌ها، با گذشت بیش از سی‌سال از ربودن امام موسی صدر ، هیچ‌گاه از همسر ایشان، هیچ گفتگو و یادداشتی منتشر نشده است. و پس از این‌همه سال تنها در این کتاب، پری خانم حرف‌هایی می‌زند و از موسی صدری می‌گوید که هیچ‌جای دیگری نمی توانیم پیدایش کنیم. پری خانم خصوصی‌ترین روایت در میان هفت روایت کتاب را ارائه می‌دهد. روایتی از ترس‌ها و اضطراب‌ها، بودن‌ها و نبودن‌ها. روایتی از زندگی با انسانی که روحش چون قامتش بلند بود و لابد از همین روی به راه‌های آسمان آشناتر! با این همه بی‌شک همسر چون اویی بودن هم دشوار بوده است. به غایت دشوار...



مشخصات کتاب:

عنوان: هفت روایت خصوصی

نویسنده: حبیبه جعفریان

ناشر: سیپیده باوران


برای تهیه این کتاب را می‌توانید به:

کافه‌کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)

فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیم‌پور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)

و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴  (۰۵۱)

مراجعه کنید.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۵۹
زهیر قدسی