جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

انسان، جنایت و احتمال / نادر ابراهیمی

شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۸۹، ۰۶:۴۲ ب.ظ

*یکی از مصیبت‌هایی که در رفتارهای اجتماعی با آن روبه‌رو هستیم «محکم گرفتن احتمالات است.» همه ما در روابط اجتماعی-کم یا زیاد- ناگزیر پیش‌داوری می‌کنیم اما مصیبت آن‌جاست که در این پیش‌داوری احتمال خطا را در نظر نگیریم و یک‌عمر -بی‌آن‌که پیش‌فرض‌هامان را اصلاح کنیم- در غلط‌هامان بغلتیم! بی‌شک هرکه در این ره‌آورد موفق به پیش‌داوری کم‌تر و واقع‌بینی بیش‌تر شود جام سعادت را ربوده است. «جاکتابی» همان‌گونه که از نامش پیداست برای معرفی کتاب خلق شده پس با توجه و تامل به این مقدمه به معرفی کتاب «انسان، جنایت و احتمال» اثری از زنده‌یاد «نادر ابراهیمی» می‌رویم.

*«نادر ابراهیمی» از بزرگ‌نویسندگانی است که معرفی او و شرح زندگی پر فراز و نشیبش صفحه‌ها می‌طلبد که جایی برای آن نیست و باشد برای زمان و فضایی بهتر. به اختصار اکتفا می‌کنیم به این توضیح که: او در فروردین 1315 در تهران به دنیا آمد. در 13سالگی وارد مبارزات سیاسی شد که برای او بارها دستگیری و بازجویی و زندان رفتن را به ارمغان آورد. او در دو کتاب «ابو المشاغل» و «ابن مشغله» به شرح وقایع زندگی خود و کارها و فعالیت‌های گوناگونی که انجام داده، پرداخته است. اگر بخواهیم آثار او و جایزه‌هایی که از آن خود کرده‌اند را فقط نام ببریم بی‌شک تمام این ستون کوچک را پُر خواهد کرد! پس فقط اشاره می‌کنیم که او فقط 36 اثر را در ادبیات بزرگسال قلم زده و 46اثر هم برای کودک و نوجوان به یادگار گذاشته است و همچنین نمایشنامه‌ها و فیلمنامه‌ها و کارگردانی برخی آثار سینمایی و تلوزیونی... او سرانجام در سن 72سالگی در خردادماه سال87 این جهان را بدرود گفت.

*«انسان، جنایت و احتمال» داستان جنایتی است که اگرچه درابتدا خیلی محرض می‌نماید اما در ادامه در اصل وقوع و نحوه جنایت احتمالاتی فرض می‌شود که ذهن خواننده را درگیر خود می‌سازد. داستان از زبان یک وکیل تازه‌کار است که با خبر یک جنایت در روزنامه روبه‌رو می‌شود و تصمیم می‌گیرد دفاع از متهم را -که سیدبابا خان نام دارد- به عهده بگیرد. اتفاق در منطقه خراسان و در روستای لاجورد به شیوه شگفت‌انگیزی اتفاق می‌افتد. سیدبابا خان، مرد روستایی، متهم است که زن خود فاطمه را هنگام وقوع زلزله در خراسان به قتل رسانده، جسدش را در زیر دیوار پنهان کرده، سپس به شهر گریخته است. او قبلا با زنش اختلاف داشته و چندین بار برای جدایی از وی مسافت 170کیلومتری روستا تا شهر را می‌پیماید ولی دادگاه حمایت از خانواده حکمِ به سازش بین آن دو، داده است. در این داستان یک جنایت و احتمال آن و تمام عواملی که بر روی قضاوت دادگاه اثر می‌گذارد بررسی می‌شود. مانند حال و هوای حاکم بر متهم و دادستان و قاضی و...

*«...به کوتاه‌قدان اعتماد نکن که رذالتی پنهان دارند، و به بلندقدان؛ چراکه احمقند، و به زنانی با چشمان روشن زیرا که بیم منحرف شدن‌شان وجود دارد، و به آن‌ها که کم حرف می‌زنند؛ زیرا که موذی و آب‌زیرکاهند، و به آن‌ها که پُر می‌گویند؛ چراکه رازداری نمی‌دانند... ویران باید کرد. چه بسا معیارها را که فرو باید ریخت. چه بسا مثل‌ها را که فراموش باید کرد. چه بسا سخنان بزرگان را که دور باید ریخت...»
 

*این کتاب را می‌توان از انتشارت کتاب آفتاب واقع در چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ تهیه نمود. شماره تماس: ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۵/۱۶

نظرات  (۳)

مدتی است میشناسمت اما با خود می گفتم متلبسی به فهم!! و هنوز نپختی اما

از وقتی به گوگول پرداختی احساس کردم ،نه زهیر خوب دم کشیده!!!
حالا با این ستون نادر ابراهیمی ات ثابت کردی که جا افتادی .
چه کار داری که من کیم؟ همینقدر بدان وجود امثال تو به ادم این احساس را میدهد که در بین این گوسپندان تنها نیست
موفق باشی
۱۷ مرداد ۸۹ ، ۲۳:۲۶ سید مصطفی خاتمی
سلام علیکم. این نفر قبلی گویا به همان درد مزمن و ظاهراً لاعلاج جماعت به اصطلاح روشنفکر دچار است؛ برج‌عاج‌نشینی و خودبرتربینی نسبت به عامه و تحقیر آنان در حد اعلی! جالب اینجاست که این حضرات معیارشان برای قبول داشتن یا نداشتن افراد، محدود است به چند اسم؛ اگر کسی آنان را شناخت و قبول داشت و تمجید کرد، پس آدم فهمیده‌ای است وگرنه که در بهترین وجه گوسپند است و چه بسا الاغ و گاو و ....
سلام خوبین؟کتابای نادر ابراهیمی همش قشنگه واقعا ولی این یکی رونخوندم.
راستی رمانهای سیدنی شلدون روهم توجیم معرفی کنید معرکه مینویسه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی