جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

جایی برای پیرمردها نیست/ کارمک مک‌کارتی

پنجشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۲۸ ب.ظ

جایی برای اخلاق نیست!


*قصه چی است؟ جوشکار ساده‌ای که برای شکار به دشت‌های جنوب آمریکا می‌رود، تصادفاً بعد از درگیری خونین دو گروه قاچاق‌چی مواد مخدر به صحنه می‌رسد. پول کلانی که در میان اجساد و مواد باقی مانده. و البته که او این پول را برمی‌دارد. و البته که برای نگه داشتن آن پول باید بجنگد. که پول همیشه صاحب دارد. و آن جنگ، می‌شود این قصه: «جایی برای پیرمردها نیست».

یا یک چیز دیگر؛ کلانتری که در آستانه‌ی بازنشستگی است و آخرین روزهای مأموریتش را سپری می‌کند. کلانتر از آدم‌های باقی مانده از آمریکای قدیم است. کلانتر نمی‌تواند این دنیای جدید را درک کند. و حالا در آخرین مأموریتش، با پرونده‌ای روبرو است که قاتلی غیرعادی در راه رسیدن به هدفی که مشخص نیست، یکسره آدم می‌کشد، به خشن‌ترین روش ممکن. آن قاتل احتمالاً بازمانده­ی همان درگیری ِ بالاست که حالا دنبال آن پول است. و مونولوگ‌های آن کلانتر از دنیایی که نمی‌تواند درکش کند، می‌شود این قصه. جایی برای پیرمردها نیست.

*«کارمک مک‌کارتی» در سال ۲۰۰۵، جایی برای پیرمردها نیست را نوشت. برادران کوئن در سال ۲۰۰۷ فیلمی از روی این رمان ساختند که برنده‌ی جایزه‌ی اسکار شد. جایی..، یک قصه‌ی مدرن در ژانر گانگستری است. قصه‌ای که در آن اتفاقات خیلی مهم نیستند بلکه این آدم‌ها و واکنش‌های‌شان است که مهم است. روابط انسانی. نگاه انسانی. و زوال انسانیت.



*داستان دو خط موازی دارد. یکی روایت دانای کل از اتفاقی که می‌افتد، آن مرد که آن پول را می‌دزدد و آن شخص که دنبال آن پول است، و دیگری روایت اول شخص کلانتری در آستانه‌ی بازنشستگی از شغلش و آمریکای پیرامونش. روایتی که هم‌پای جریان قصه جلو می‌رود و در کنار تصویر واقعی‌ای که قصه می‌دهد، انگار توضیحی تمام کننده است. توضیحات از بیرون یک راوی. برای مطمئن کردن مخاطب. داستان مک‌کارتی، قصه‌ی زوال انسانیت است. زوال اخلاق. روایت سرنوشت اندوه‌بار انسان معاصر. قصه‌ای که آن‌قدر بر انسان‌ها تاکید دارد که می‌تواند بر هر جغرافیایی صدق کند. و این آن را جهان‌شمول می‌کند.

نقطه‌ی قوت کتاب، بدون شک دیالوگ‌های نفس‌گیر آن هستند. دیالوگ‌هایی که کوتاه و موجزند. از شخصیت‌هایی که هیچ کدام فیلسوف و روشن‌فکر نیستند. دیالوگ‌هایی به شدت واقعی و شبیه زندگی. نویسنده، هوشمندانه بارِ روایت داستان را بر دوش دیالوگ‌ها گذاشته و خودش را بیرون کشیده است. این به واقعی شدن قصه به شدت کمک کرده است. که زندگی انسانی هم در واقع تشکیل شده از دیالوگ است نه چیزی دیگر. اما این دیالوگ‌ها با این‌که بین آدم‌هایی عادی شکل می‌گیرند، عادی نیستند. سرشار از مفهوم­اند. از روایت نگاه آن آدم‌ها به دنیا، تا روایت سلوک شخصی آن‌ها.

و آخر قصه؟ به همان اندازه‌ی تمام قصه، واقعی. همان اتفاقی می‌افتد که باید بیفتد. همان اتفاقی که آن جامعه و آن آدم‌ها می‌طلبند. هیچ آدم «خوبه»ای نیست که «برنده» بشود. آخر این قصه مانند زندگی واقعی است. همان چیزی است که باید باشد. مهم نیست که خوب یا بد. زشت یا زیبا.
*«- میدونی که داشتن تفنگ تو اماکن عمومی خلاف قانونه. نمیدونستی؟او هم همچین تفنگی.
- یه چیزی می‌خوام ازت بپرسم.
- بپرس.
- وقتی تیراندازی شروع بشه ترجیح میدی قانونی باشی یا مسلح؟»




مشخصات کتاب:

عنوان: جایی برای پیرمردها نیست

نویسنده: کارمک مک کارتی

مترجم: امیر احمدی آریان

ناشر: چشمه

قیمت:  ۶۵۰۰ تومان

تعداد صفحه: ۲۸۵



این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.



پی‌نوشت:

معرفی این کتاب را دوستی که نمی‌خواست نامش فاش شود، نوشته. اگر کمی دقت کرده باشید هم این موضوع کاملا آشکار است! حالا نظرتان در مورد این شکل از معرفی کتاب چیست؟
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۰۳

نظرات  (۴)

با سلام
تصاویر خام شهید مدافع حرم سردار شهید محمود رضا بیضایی (حسین نصرتی)
در www.galam.blog.ir
ضمنا خوشحال میشم که افتخار تبادل لینک بدین

سلام آقای قدسی عزیز.از معرفی این کتاب ممنونم.آقای قدسی برا شروع کار کافه کتاب با کتاب های متنوع چند عنوان کتاب مناسبه و به چه مقدار سرمایه نیازه.

یا علی

۲۰ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۱۳ سید رضا قزوینی
برادر ارجمند آقای قدسی
با سلام.
عذرخواهی برای تأخیر
اول اینکه نسخه کامل و عربی کتاب کاپوچینو در رام الله 280 صفحه است و متأسفانه نسخه الکترونیکی ان برای دانلود تا این لحظه پیدا نشد.
در ضمن سالنامه العبد امسال هم توسط مؤسسه آیت الله بهجت منتشر خواهد شد و قرار است تا آخر این هفته روانه بازار شود.
موفق باشید
پاسخ:
سلام و عرض درود.

انشالا نسخه کاملش گیرتون بیاد تا در موردش صحبت کنیم.
سالنامه رو هم سفارش دادم.
سپاس
۲۴ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۳۵ سید رضا قزوینی
سلام علیکم
فراموش کردم عرض کنم که مؤلف کتاب کاپوچینو در رام الله خانم سعاد العامری است. در جلد کتاب امیری ذکری شده است. احتمالا چون از انگلیسی ترجمه شده Amiri به همین جهت مترجم آن را امیری فرض کرده است.
پاسخ:
سلام و درود بر شما.

این اتفاقا برای من هم پرسشی بود که چنین اسمی «امیری» در عرب آیا وجود دارد؟! خیلی جالب.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی