جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

نفحات نفت / رضا امیرخانی

يكشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۵۱ ب.ظ

کدام استقلال، کدام پیروزی؟


*اگرچه بعضی نویسندگان وقتی که می‌میرند تبدیل به اسطوره‌هایی می‌شوند که هیچ‌کس حق و جرات مقایسه کردن آن‌ها را با دیگر نویسندگان ندارد اما اجازه دهید که من این جرات را به خودم بدهم و «رضا امیرخانی» را با «جلال آل احمد» مقایسه کنم. بی‌شک و بی‌آنکه پوشیده باشد، امیرخانی از جلال تاثیر ویژه‌ای گرفته که خودش نیز در نوشته‌ها و گفته‌هایش به آن بارها اقرار کرده و البته کم نیستند نویسندگانی که قلم‌شان وام‌دار آل احمد است؛ اما چیزی که امیرخانی را متمایز از این نویسندگان می‌کند، ارزشِ افزوده‌ای قلم امیرخانی است. امیرخانی همانند جلال، جرات و جسارتی ویژه در نوشته‌هایش دارد تا جایی که گاه خود را نیز زیر تیغِ نقد می‌برد و اگر با او موجه شده باشید به طرز اعصاب خورد کنی به انتقادات دیگران–که گاه اصلا نقد نیست- توجه می‌کند، بی‌آنکه بخواهد مانند بعضی‌ها ژزستِ انتقادپذیری به خود بگیرد.
امیرخانی را اگرچه بیش‌تر به عنوان یک داستان‌نویس می‌شناسند اما باز او همانند جلال به داستان‌نویسی اکتفا نکرده و گاه مقالاتی را به صورت کتاب و یا در نشریات منتشر می‌کند که بسیار خواندنی است.

نفحات نفت


*اما این‌بار در نمایشگاه کتاب تهران کتابی از او منتشر شد که مدتی مخاطبانش انتظار آن را می‌کشیدند. «نفحات نفت» اگرچه موضوعی خاص را هدف گرفته و قاعدتا این موضوع برای همه مورد توجه نبوده و نیست اما مخاطب امیرخانی نیک می‌داند که فرصت مطالعه نوشته‌های این نویسنده را نباید از دست داد. این کتاب جُستاری است در فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی. و یا به عبارت روشن‌تر، نگاهی است به تاثیر مصیبت‌بار مدیریت نفتی، در همه ابعاد زندگی مردم ایران. این‌که بسیاری از مشکلاتی که ما با آن مواجهیم به نوعی مربوط می‌شود به مدیریت نفتی در ایران؛ از فوتبال و ورزش بگیرید تا اقتصاد و سیاست و فرهنگ و ادبیات!! یکی از ویژگی‌های امیرخانی که بسیار به کمک قلم او آمده، اهل سفر بودن اوست. او به بسیاری از شهرهای ایران و جهان سفر نموده و یکی از آخرین سفرهای او سفر به افغانستان بوده که قرار است سفرنامه‌اش به صورت یک کتاب منتشر شود. مشاهدات او و نوع نگاه او به وقایع بدیع و تازه است، و این چیزی که باید هر نویسندة منتقدی داشته باشد.
اگرچه از نگاه برخی شاید نوشته‌های امیرخانی در نفحات نفت محکوم به سیاه‌نمایی شود و اگرچه‌تر که نویسنده در کتابش اعلام می‌کند که شاید زمانی برسد که برخی از اظهاراتش را پس بگیرد و یا در مورد آن‌ها تجدید نظر کند اما باید توجه داشت که تا این تجربیات مکتوب نشود کمتر جایی برای اصلاح و تغییر در جامعه باقی خواهد ماند. حاشیه‌های این کتاب فراوان است و خیلی حرف گفتنی دارد اما حیف که جایی وجود ندارد!


*«...کدام استقلال و کدام پیروزی وقتی هردو متصل می‌شوند به شیر نفتی که دست رییس ورزش کشور است؟! و رییس ورزشِ  کشور، خودش با خودش رقابت می‌کند، البته زیرِ نظر داورِ خارجی! کدام استقلال و کدام پیروزی زمانی که سیاستِ نفتی، به خیال خام رای هواداران، در مدیران این دو باشگاه اعمال نظر می‌کند؟...»



مشخصات کتاب:

عنوان: نفحات نفت

نویسنده: رضا امیرخانی

ناشر: افق

تعداد صفحه: ۲۳۰

قیمت: ۵۸۰۰تومان

قطع: رقعی

نوبت چاپ: هشتم


این کتاب را می‌توان از فروشگاه کتاب آفتاب واقع در: مشهد، چهارراه شهدا، روبه‌روی شیرازی۱۴، پاساژ رحیم‌پور، انتهای پاساژ (با شماره تماس ۰۵۱۱.۲۲۲۲۲۰۴) تهیه نمود.


پی‌نوشت:

۱. چنان‌که پیداست این یادداشت مربوط به چندسال پیش است و قبل از جانستان کابلستان! بابت تاخیر در قراردادنش در جاکتابی عذرخواهم.

۲. این کتاب خیلی خواندنی است، خیلی... خیلی بیش‌تر از آن‌چه نوشته‌ام، حتما بخوانیدش!

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۱/۱۲/۰۶
زهیر قدسی

یادداشت و مقاله

نظرات  (۲)

سلام بر استاد نویسنده آقا زهیر قدسی

میگم زیادم دیر نشده ها، می تونستین بذارین یه دو سال دیگه، یا اصلا می ذاشتین با کتاب بعدی امیرخانی معرفی اش می کردین!!!
والا !!! جدی میگم

آخ که چقدر جیگرمان حال می آمد وقتی این کتاب را می خواندیم
مخصوصا آن قسمت های ورزشی اش که به این سرخابی ها می گیراند.

اونجاهایی هم که نقدش بر می گشت به امثال من نوعی هم حال می کردیم البته تلخ بود ولی حق بود.

راستی ایمیل درخواست کمک تون هم رسید کتاب آفتاب
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ:
سلام

وقتی آدم یکه و تنها و بی‌خبر می‌ره ورزش، حالا استخر بوده یا هرچیزی دیگه نباید برای کسی علامت تعجب بگذاره!
بعله
بابا دم شما قیژ!!!

آمار مارو هم دارین دیگه!
پس شما بودین!
تو ورزش آدم به یاد رفقاش باشه که فایده نداره، با رفقاش باشه خوبه!
شما خودتونم که معلوم میشه اون شب ورزش تشریف داشتین دیگه!

خلاصه اون گود شلوغ متعلق به همه س!!! بزنیم زنگو حالا یا نه!؟

درضمن اگه پیام هامون جسارتی داشت مارو ببخشید، مخاطب نامعلوم بود دیگه!!!
پاسخ:
بعله!

دم شما هم قیژ پسرم!!

ما کی باشیم آمار کسی رو داشته باشیم. اون گود مال پهلوونایی مثل شماست نه پیسرمردای تکیده‌ای مثل ما که نه زور بازویی دارن و نه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی