دختران آفتاب / امیرحسین بانکی و...
پیشنویس: این معرفی را قبلتر از تاریخ درج آن در وبلاگم -یعنی قبلتر از آبان۸۷- نوشتهام. والبته اعتراف میکنم که خیلی سراسیمه برای هفتهنامه جیم نوشته بودم. برای همین خیلی به دل نمینشیند گو اینکه آن زمان نوقلم بودم و تازهکارتر! آنچه باعث شده این نوشته را بدون تغییر جدی از آن جاهای خاک گرفته جاکتابی، یعنی پست شماره ۱۲ بیاورم بالای صفحه، یعنی بالاتر از پست شماره ۲۱۴ وبلاگ بیشک مرتبط است به رونمایی از تقریظ رهبری به این کتاب. تقریظی که درست مانند معرفی من از این کتاب، در سال ۸۷ نوشته شده است، البته در خردادماه این سال! البته یک ذوقزدگی کودکانه هم وجود دارد که نمیتوان آن را پنهان کرد و آن اینکه من این کتاب را پیش از تاریخی که رهبری آن را خواندهاند، مطالعه کردهام؛ یعنی سال ۸۳ یا ۸۴ به گمانم. زمانی که کتاب چاپ دوم یا سوم بود!
از اینها گذشته و پیش از معرفی نامطلوبی که آن زمان از این کتاب ارائه دادم، باید اعتراف کنم که این کتاب در آن زمان، خیلی باریکبینانه به مسائلی پاسخ داده بود که کمتر میشد از دیگران دریافت کرد. و بر اشکالات زیادی از من برطرف کرد. کتاب پس از پاسخگویی به بسیاری از مشکلات، چند غافلگیری در پایان داستان دارد که باید با آن روبه رو شد. آنچه در زیر میآید همان معرفی -شکستهبستهای است که در سال ۸۷ برای هفتهنامه جیم نوشته بودم:
****
«دختران آفتاب» بیشتر از آنکه یک رمان باشد، یک روایت است. روایتی از نگاهها، اندیشهها و شبهاتی است که بین یک جمع دخترانه در طول یک سفر دهروزه مطرح میشود. دخترانی که هر روزه با بعضی از آنها روبهرو میشویم و از آنها پیش فرضها و ذهنیتهایی برای خودمان میسازیم.
و بهتر است بگویم که «دختران آفتاب» بیش از آنکه یک روایت باشد؛ تحقیق و پژوهشی وسیع پیرامون حقوق، وظایف و مشکلات زنان است. حقوقی که حتی خود زنان نیز از آن بیخبرند و مشکلاتی که اکثر جامعه ما نسبت به آن بیتوجهند و احکامی که تجزیه و تحلیل مناسبی از آنها نشده و متهم به کهنگی شدهاند. این پژوهش و تحلیل از سوی سه نویسنده گرانقدر: «امیرحسین بانکی»، «بهزاد دانشگر»، «محمدرضا رضایتمند» صورت گرفته و به صورت یک رمان ۴۷۸صفحهای ارائه شده است.
در انتهای رمان هم ۳۷عنوان کتاب به عنوان منبع و مأخذ معرفی شده است. از: "در بهشت شداد" جلال رفیع، "زن" دکتر علی شریعتی، "زن" جمیله کدیور بگیرید تا "جنس ضعیف" اوریانا فالاچی و...
گاهی وقتها جوانان در حوزه احکام اسلامی با شبهات و سؤالاتی رو به رو میشوند که یا آنها را با کسی مطرح نمیکنند و یا نزد کسانی مطرح میکنند که توانایی لازم برای پاسخگویی ندارند.
وقتی از نابرابری ارث بین زن و مرد، حجاب، رابطه دختر و پسر و... سؤالاتی در ذهنمان مطرح میشود و به تَبَعِ آن جوابهایی را به خودمان میدهیم و یا جوابهایی میشنویم که راضیمان نمیکند آن وقتی است که همه چیز را منکر میشویم. علت این جوابهای ناقص نگاههای یک سویه و محدود به مسائل و احکام است؛ ولی «دختران آفتاب» نه تنها جواب ناقص به ما نمیهد بلکه گاهی اوقات که از جواب راضی شدهایم شبهاتی مطرح میکند که اصلاً به آن فکر نکرده بودیم و آن شبهات جدید را هم به بهترین نحو پاسخ میگوید.
خواننده در لابلای رمان پاسخ شبهات و پرسشهای خود را در مسایلی چون کنوانسیون زنان(ص ۹۹) , زن در غرب (۱۰۳) , فمینسیم و جنبش زنان (۱۱۲), زن در اسلام (۱۳۰) , قضاوت و حکومت زن (۱۷۰) , ارث (۱۷۴) , شهادت و دیه (۱۷۷), تعدد زوجات (۲۱۷) , تنبیه زنان (۲۳۷) , کار در منزل (۲۴۰), طلاق (۲۴۳), اشتغال (۲۷۰), همسران نمونه(۲۹۳) , تفاوتهای زن و مرد(۳۳۰) , حجاب (۲۴۶), حیا(۳۶۳), ارتباط دختر و پسر(۳۷۵), عرف برخورد(۳۹۱), اقسام ارتباط (۴۰۰) و نمونههای راستین زنان (۴۲۸) را مییابد بدون آن که از اصل داستان و قصه دور و به ریتم آن آسیب جدی برسد.
«دختران آفتاب» شاید از لحاظ داستانی ساختاری قوی نداشته باشد لیکن از شخصیتپردازی خوبی برخوردار است. و در ترسیم فضای دخترانه و روحیات و رفتارهای آنان نسبتاً موفق عمل کرده است.
نویسندگان این کتاب دلیل سعی و تلاش سه ساله خود را این گونه بیان میکنند:
«... دختران آفتاب خواسته است که زن، منزلت و شخصیت وی را بشناساند؛ به خودش، به مَردش، به جامعهاش و به تاریخ گذشته و آیندهاش، همانگونه که هست و همانگونه که باید باشد و همینگونه است که همسفران خویش را از طفیلی وجود مرد بودن عبور میدهد، از عین مرد بودن میگذراند و به انسانی میرساند که در عین زن بودن، هیچ از مراتب و کمالات انسانی کم ندارد. همسفران دختران آفتاب به سر منزل تفکری میرسند که انسان را میبیند و اعتبار میبخشد، خواه زن باشد خواه مرد. تفکری که حجاب و غبار شبههها، تلألؤ انوار بیبدیلش را کورسویی خواسته است و چون این غبار، برای همسفران دختران آفتاب فرو مینشیند؛ تلألؤ آن انوار، آنها را به خانواده و اجتماع میبرد. شرافت مادی را در خانوادهای که پایه و اساس انسان سازی است به آنها یادآوری میکند، نقشهای اجتماعی و لوازم آن چون روابط زن و مرد، پوشش حجاب، حیا و غیرت را توضیح میدهد. سر منزلِ مقصود دختران آفتاب، دامن پرمهر و محبت مادری است که سرچشمه همه خوبیها و نیکیها است. مادری که فاطمه خوبیهاست و زهره روشنائیها...»
-------
مشخصات کتاب:
عنوان: دختران آفتاب
نویسنده: امیرحسین بانکی، بهزاد دانشگر، محمدرضا رضایتمند
مترجم: وزیری
ناشر: سروش
تعداد صفحه: ۴۷۸
قیمت: ۲۵۰۰۰تومان
برای تهیه این کتاب را میتوانید به:
کافهکتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه دکترا، بازار کتاب گلستان به شماره تماس ۳۸۴۰۴۹۹۱ (۰۵۱)
فروشگاه کتاب آفتاب واقع در مشهد، چهارراه شهدا به سمت میدان شهدا، روبهروی شیرازی۱۴، انتهای پاساژ رحیمپور به شماره تماس ۳۲۲۱۲۲۶۲ (۰۵۱)
و پخش کتاب آفتاب به شماره تماس ۳۲۲۳۸۶۱۳ و ۳۲۲۲۲۲۰۴ (۰۵۱)
مراجعه کنید.
المنه لله که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
بالاخره وبلاگتون رو ژیدا کردم و نگاهی اجمالی به مطالبش انداختم.
حقا که وبلاگت شبیه به خودته.
از این به بعد بیشتر سر می زنم.
ضمنا پیشنهاد می کنم در پست بعدی کتاب مطلع عشق رو کار کنی