جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

آرشیو کتاب‌نویسی‌هایمان در جراید مختلف

جاکتابی

جاکتابی عنوان ستونی است که نخستین‌بار در تاریخ بیست و هفت تیرماه سنه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی در صفحه چهاردهم جیم از ضمیمه‌ی جریده‌ی یومیه‌ی خراسان به طبع ‌نگارنده (زهیر قدسی) رسید و الی زماننا هذا به طبع می‌رسد. (برگرفته از مطلع الوبلاق/ پست شماره ۱) و اکنون دیر زمانی است که میزبان بازنشر معرفی‌های من و همسرم (الهام یوسفی) در جراید مختلف است.

افتتاح صفحه‌ی شعر در وبلاگ جاکتابی!

جمعه, ۲ تیر ۱۳۹۱، ۰۹:۰۷ ب.ظ

لاجرم میل شدیدم برای به اشتراک‌گذاردن ابیات مورد علاقه‌ام، و از سویی پرهیز از این‌که جاکتابی هویت کتابی‌اش را از دست دهد،‌ سبب شد تا در جاکتابی، صفحه‌ای را به نام «ختم ساغر» بنا بگذارم تا دیگران نیز همچون من، نصیبی داشته باشند از خوانش این ابیات. امید که مقبول طبع مردم صاحب‌نظر واقع شود. توضیح این‌که این صفحه به فراخور حال و ابیاتی که با آن‌ها مواجهه پیدا می‌کنم -یا برایم تفسیری نو پیدا می‌کند- ویرایش و به‌روز رسانی می‌شود.



توضیح:

1- اگر پیشنهاد بهتری برای این به اشتراک‌گذاری دارید، مضایقه نفرمایید.

2- تا اطلاع ثانوی این پست در صدر این وبلاگ (به صورت تاپیک) تا راهنمایی برای مخاطبین باشند!

3- کامت‌ها و نظرات‌تان را می‌توانید در قسمت نظردهی (نشانه) همین پست قرار دهید. امیدوارم که شما نیز در این اشتراک‌گذاری پویا و فعال باشید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۴/۰۲
زهیر قدسی

شعر

نظرات  (۴۷)

اوهههههههههههههههههه اینجوری که شما نوشتید باید یک فرهنگ لغت دستم بگیرم یکی یکی معنی لغتها را نیگا کنم بعد بفهمم چی نوشتید !
با شعر هم خیلی موافقم اصلا دنیا بدون شعر که دنیا نیست جاکتابی هم خیلی شعر کم داشت
پاسخ:
به هر حال امیدوارم که همیشه سر بزنید و در مورد تازه‌های شعر نظر بدید!
۰۳ تیر ۹۱ ، ۰۰:۴۹ توت فرنگی
پارسال این روزهای عید رفتم از طرف یکی از دوستام حرم از امام رضا یک چیزی خواستم شاید این روزهای عیدی بازم برم حرم اگر رفتم حرم احتمالا پیش شمام میام البته اگر بودید کتابخونه ...
یکمی فکرم رو نمی تونم متمرکز کنم کلن مشکلات خیلی داره فشار میاره اصلا نمی دونم می تونم تحمل کنم یا نه ؟

در مورد صفحه جدید هم خیلی فکر خوبی بود موفق باشید انشاا...
پاسخ:
انشالا زیارت‌تون می‌کنیم!
۰۳ تیر ۹۱ ، ۰۲:۳۲ علی فروتن
سلام آقا زهیر من فروتن هستم
چند سال پیش در حانوت کتابفروشی مزاحمت میشدم.
می دونی چه جوری به یاد شما افتادم و پیدات کردم.
داشتم صفحات یادداشت وحید ملتجی رو می خوندم که درباره توقیف دو ماه نامه هابیل یک متنی رو نوشته و گذاشته تو سایتش و بعد اسامی هیئت تحریریه هابیل رو نوشته بود تا آخر لیست یه نگاهی کردم و آخرین نفر رسیدم به اسم شما! نوشته زهیر قدسی، فعال فرهنگی!!!
یاد شما افتادم میخواستم ببینم خودتی یه سرچی کردم تو گوگل الحمد الله چون نام شما خاص است سریع مواجه شدم با یک وبلاگ قشنگ و خیلی عالی با نام جا کتابی
خیلی استفاده کردم نوشته هات رو هم خوندم خصوصا درباره قیدار
لینک صفحه وحید ملتجی رو میذارم وقت کردی مراجعه کن.
(http://www.bahaneha.com/festival/index.php/home/content/365.html)
به وبلاگ من هم یه سری بزن خوشحال میشم.
سردبیری طلبه بلاگ هم با منه! (talabeblog.ir)
اگر وقت کردی بیا طرفای ما . . .
یاعلی.
پاسخ:
تو اون طومار هم اگر بنده رو به عنوان «کتاب‌فروش» معرفی می‌کردند، جذاب‌تر بود تا «فعال فرهنگی»!
۰۳ تیر ۹۱ ، ۱۲:۰۹ مییییییییلاد
چرا من از شعر خوشم نمیاد؟
شاید چون نمی فهمم.
میدونی با ابنکه تابحال کسی رو ندیدم که مثل خودم تند بخونه،اما باید برای خوندن مطالب تو یک عالمــــــــــــــــــــه صبر کنم که هنگ نکنم.
راستی زهیر.بیا باز آپ کردم.
پاسخ:
انشالا یه کم دیگه صبر کنی و ادامه بدی، هم هنگیت بر طرف می‌شه و هم این‌که شاید یه خورده شعر رو بیش‌تر بفهمی و تبعش خوشت بیاد از شعر!
۰۳ تیر ۹۱ ، ۱۲:۱۸ مییییییییلاد
دیروز کشف کردم که نشت نشا مال انتشارات شوما بوده.
اینقدر ذوقیده بودم.
پاسخ:
ذوق‌زده باش!
آقا زهیر ، بالاخره اشتراک گذاری یا اشتراک گزاری ؟ و بنا گزاردن یا بنا گذاردن ؟ حالا شعرهای ما رو هم این جا درج می کنید تا مشهور شویم ؟
پاسخ:
شما شعراتونو بفرستین کارشناسی بشه اون‌وقت تصمیم‌گیری می‌کنیم در موردش!
۰۳ تیر ۹۱ ، ۲۳:۴۹ توت فرنگی
به خدا گفتم : « بیا جهان را قسمت کنیم, آسمون واسه من ابراش مال تو, دریا مال من موجش مال تو, ماه مال من خورشید مال تو...!
خدا خندید وگفت : تو انسان باش ، همه دنیا مال تو
سلام و عرض ادب.

بابت تصمیم به جا و قابل تامل برپای "ختم ساغر" تبریک میگم و یقین دارم بین کتابهایی که گاهی مجال و توان حرف و اظهار نظر رو میگیرند خواندن چنین صفحه ای لذت بخش خواهد بود.
۰۴ تیر ۹۱ ، ۱۰:۳۱ میییییییلاد
اینقدر دیروز خوشحال بودم.باز یک کشف دیگه کردم.تو به خودت میگی جاکتابی نویس.منم میتونم بگم قاطی پاطی نویس.
آدرس وبم که به نام مازیه.عنوان وب که مثل مصطفیست.این قاطی پاطی نویس رو هم که وارد فرهنگ لغت وب کنم،سه گانه ی جیم نویسام کامل میشه.
اقای قدسی چند سال پیش یک کتاب کوچک گرفتم به نام چترها را باید بست.... سهراب سپهری چند تا از شعرهای سهراب توش بود ولی بادخل وتصرف و ترجمه انگلیسی ترجمه کتاب از یلدا توفیقی و انتشارات کمال اندیشه
این کتابها گزیده شعرهایی از فروغ و فریدون مشیری وحمید مصدق وچندتای دیگه هم از سهراب داشت ولی بعد از خرید اون کتاب که دقیقا یادم نیست از کجا خریدم دیگه کتابهاش پیدا نکردم در حالی که خیلی دوست دارم بقیه اش را هم داشته باشم میتونید کمک کنید
پاسخ:
متاسفانه ارتباطی با ناشر مذکور نداشتم و جای خاصی رو هم نمی‌شناسم که کتابای این انتشارات رو داشته باشه. اما بد نیست به انتشارات امام سری بزنید.
سلام
ما چند روز نبودیم چه خبرا بوده ؟
به سلامتی آقا زهیر
موفق و موید باشی .

فک کنم کتابای شعر رو از این به بعد تو اون صفحه معرفی کنید بهتر باشه ؟ نیس !
البته چون شما میخوای به فراخور حال و ابیاتی (نه کتاب) که با آن‌ها مواجهه پیدا می‌کنید -یا برایتان تفسیری نو پیدا می‌کند- ویرایش و به‌روز رسانی کنید شاید خوب نباشد.
سلام برادر‌
عیدت مبار‌ک‌
آمدم آفتاب نبودی گویا رفته بودی دیدن ماه!‌
این کتاب‌های مطلب قبلی را شاید شیش هف سال قبل خواندم و اصلا خوشم نیامد!!‌
همان چند صفحه باقی مانده را هم عکس می‌زدند می‌شد کتاب عکس!!
پاسخ:
به نظرم از لحاظ فنی فوق‌العاده زیبا نوشته شده! حتما دوباره بخونش، من هم که هشت سال پیش خونده بودم نظرم مثل الان ستایش‌گرانه نبود!
اخه اقای قدسی انتشارات امام همین هفته پیش بودم زیر و رو کردم چیزی پیدا نکردم راستی این کتابهای اقای صابری از کجا میشه گیر اورد اون هم انتشارات امام نداشت!
پاسخ:
از قضا بنده هم به خاطر شما چند روز پیش از انتشارات امام استعلام گرفتم که آیا کتب مذکور رو دارند یا خیر، پاسخ منفی بود! ایشون هم مثل بنده ناشر رو نمی‌شناختند. کتاب آقای صابری رو هم از وبلاگ‌شون بپرسید که کجا توزیع می‌شه!
سلام خانوم.
خوشحال میشم نظرتون رو درباره وبم بدونم.
پاسخ:
اما اگر جنسیت نامم نامعلومه براتون، میتونید به عکس سمت راست وبلاگم کمی دقت بفرمایید!
۰۷ تیر ۹۱ ، ۱۲:۱۷ توت فرنگی
امروز از روابط عمومی روزنامه زنگ زدن بهم گفتن شما واسه نشست خبری گروه حوادث ثبت نام کرده بودین ؟؟؟؟؟ گفتم نــــــــــــــــه واسه جیم بوده و خراسان رضوی من به حوادث کار نداشتم که
بعد خانمه گفت ا ا ا ا ا پس ببخشید خدانگهدار ...
نزاشت بپرسم که اسمم رو حالا حذف می کنه از لیست یا نه ؟
پاسخ:
خیره انشالا!
۰۸ تیر ۹۱ ، ۱۸:۴۶ جشنواره طبس
اولین دوره جشنواره شعر و موسیقی ضد آمریکایی طبس در دو بخش مسابقه شعر و مسابقه موسیقی، به دبیری هادی آرزم در روزهای دوشنبه و سه شنبه، دوازدهم و سیزدهم تیرماه همزمان با سالروز حادثه حمله به هواپیمای ایرباس توسط ناو آمریکایی برگزار می شود.
به گزارش روابط عمومی جشنواره، در بخش شعر محمدکاظم کاظمی (شاعر و نویسنده)، علیرضا قزوه (شاعر و نویسنده) و علی‌محمد مودب (شاعر و نویسنده) داورهای اولین دوره از جشنواره طبس هستند.
همچنین در بخش موسیقی، هادی آرزم (آهنگساز و نوازنده)، اسفندیار قره باغی (خواننده)، محمد گلریز (خواننده)، امیر بکان (آهنگساز و موسیقی دان) و دکتر فواد ایزدی (استاد مطالعات آمریکا) از اعضای هیات داوران می باشند.
آخرین اطلاعات جشنواره:
www.tabasfest.ir
شما قرار بود خاطرات کربلایت را بنویسی
پس چی شد؟!
حالا گیرم که سلام!‌
پاسخ:
حالا گیرم که علیک سلام!
باسلام
یکی از مشکلات شدید برخی ها با کتابفورشی شما اینه که
از خروجی بابالجواد خیلی سخت است آمدنش!
آنقدر هم مرفه بی درد نیستیم!...هلاک میوشویم با اتوبوس با آنهمه خرید کتاب برسیم تا خانه با چادر و هوا گرم و کمکم ماه رمضان!(این ها را به صبر ریحانه ها اضافه کنید!!!)
منظورمان همان مکان کتابفروشی ست...
ولی آنچه این همه راه را میگذرانیم این است که یک کتابفروشی ارزشی توسعه پیدا کند...
خواستیم بگوییم تا آنجا که توانستیم تلاش میکنیم...شما هم مسیرو هدفتان الهی و انقلابیتان را ادامه دهید!
اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای!
پاسخ:
ممنون که به کتابفروشی ما هچمنان لطف دارید!
۱۱ تیر ۹۱ ، ۰۲:۲۱ هدهد میرزا( شاملو)
سلام بر جناب زهیر
اگه سرت گرفت یه سری هم به ما بزن
از دیدن نظرت خوشحال می شم.

در بند آن نیم که به دشنام یا دعاست
یادش بخیر هر که ز ما یاد می کند
سلام
وقتتون بخیر
راستش من دنبال یه استاد خانم هستم در زمینه ی سنتور کمکم کنه
ممنون میشم راهنماییم کنین
یاعلی
پاسخ:
والا چه عرض کنم!
سلام.این سایت که آدرسش رو براتون نوشتم هم یه چیزی تو مایه های وبلاگ شماست.
خوشحال میم شما هم براش مطلب بفرستید و به پیشرفتش کمک کنید.
حتما از کمکهای شما استفاده خواهد شد.
منتظرتونم پس
پاسخ:
اما پس از راه‌اندازیش در خدمت‌تون هستم انشالا! استفاده از محتوای وبلاگ با ذکر منبع هم بلامانع هست!
One – restless
همیشه از آمدن" نون "بر سر کلمات میترسیدم!
نداشتن تو ....... نبودن تو ........... نماندن تو ..........
کاش اینبار حداقل دل واژه برایم میسوخت ٫ و خبری می داد ٫ از آمدن تو ......
امام زمانم مگه نگفته بودی: ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم٫ و از شما یاد میکنیم!
پس به یادم باش٫ که یه امشب عجیب به یادتم!
آخ که قصه ی عشق تو بی آنکه برایت به زبانم / رنگ رخساره خبر میدهد از سر نهانم/ گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم/
باز گویم که عیان است چه حاجت به بیان است!.....
میگم امام زمان نکنه حکایت ماهم بشه٫ حکایت آیت ... بهجت! که دم دمای رفتنش ٫ زیر لب زمزمه میکرد:
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهورند/ پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم؟/ سالها منتظر سیصدواندی بودیم/ آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم!/ اگر آمد خبر رفتن مارا بدهید! / به گمانم که بنا نیست ٫ یارش باشیم....
منتظر بودن ! و چه واژه غریبیست ٫ این انتظار!
خوب ٫ من در را نبستم تا بیایی از سفر/ گرچه مهمانم نخواهی شد ولی با اشتیاق/ منتظر ٫ تنها نشستم تا بیایی از سفر!
یا قائم آل محمد ولادتت مبارک!
دوست عزیز این عید بزرگ رو بهتون تبریک میگم!
چقدر فکر جالبی و بزرگ منشانه ای
ختم ساغر محیط خوبی داره از جاکتابی هم یکجورایی جداست خیلی خوبه خیلی
میشه توی ختم ساغر کارهای دیگه ای هم کرد مثلا مشاعره راه انداخت یا نقد شعر ولی من که خییییلی خوشم امد
راستی خط اخرشو نفهمیدم امیدوارید در چه زمینه ای دیگران پویا و فعال باشند؟؟؟
کاشکی پنجره من
در شب گیسوس پر پیچ تو راهی می جست
چشم من چشمه زذینده اشک
گونه ام بستر رود کاشکی همچو حبابی بر اب
در نگاه تو تهی میشدم از بود ونبود
حمید مصدق
صدا کن مرا صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه ان گیاه عجیبی است که در انتها صمیمیت حزن می روید
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنها ترم بیا تا برایت بگویم
چه اندازه تنهایی من بزرگ است
سهراب سپهری
بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم ان عاشق دیوانه که بودم
در نهانخوانه جانم گل یاد تو درخشید
عطر صد خاطره پیچید
یادم امد که شبی با هم از کوچه گذشتیم
پر گشودیم در ان خلوت دلخواسته گشتیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت
کاش باز ورق اندیشه شبی
از شط گیسوی مواج تو .من
بوسه زن بر سر هر موج گذر میکردم
پاسخ:
(حمید مصدق)
شعر کامنت قبلیم از حمید مصدق بود
گوشه هایی کم از شعرهای دوست داشتنی ام را نوشتم
بقیه را بعدا برایتان مینویسم
میگم برم برای خودم یک صفحه شعر درست کنم با اینهمه علاقه به شعر
پاسخ:
ممنون. خیلی خوبه اگر شعرهای مورد علاقه‌مونو به اشتراک بگذاریم.
بابا اقای قدسی اون شعر که ضایعه است از فریدون مشیریه خواهر چهارساله منم میدونه اون شعر مال مشیری است
پاسخ:
خواستم سنت رو حفظ کنم، قصد اظهار فضل نداشتم!
هر کاری کردم قالب وبم صفحه جدید نشون نمیده
اینه که باید به فکر درست کردن یک وب در همین رابطه باشم که بعد ضمیمه وبم کنم
میگم اقای قدسی میدونید چند وقته به وب جاکتابی خوان نیامدید
اقای قدسی هر موقع مشاعره راه انداختید من را هم خبر کنید مدتهاست مشاعره نکردم
ولی یک مشکلی هست نمیشه توی فضای وب مشاعره راه انداخت اخه قوانین مشاعره مثل نخواندن شعر تکراری یا سریع خواندن یا درست خواندن شعر اینجا نمیشه رعایت کرد
پاسخ:
اصل مشاعره یادگرفتن و یادآوری ابیات جدید و قشنگه، باشه چشم!
کسی نیست بیا زندگی را بدزدیم
ان وقت میان دو دیدار قسمت کنیم
سهراب سپهری
نرسیده به درخت کوچه باغی است
که از خواب خدا سبز تر است(سهراب سپهری)
دوباره یادم رفت اسم شاعر پایینش بنویسم قبلی مال سهراب بود
اقای قدسی یک زحمتی بکشید اگر قسمتی از شعر را اشتباهی مینویسم یا کلماتی جا می اندازم حتما تذکر بدهید آخه شعرهایی که مینویسم حفظم حتی بعضی هاشونو در بچگی حفظ کردم به همین دلیل امکان خطا بالاست
پاسخ:
اگر چیزی متوجه شدم، چشم! مثلا من اصلا سهراب‌خون نیستم! جز چند تا شعرش که خیلی دوستشون دارم باقی شعراشو چندان نخوندم!
دو پاره ابر.آرام و خوش آهنگ
به سراغ هم امدند
ناگهان برقی زد و قهقهه ی دیداری
دو نیمه سیب سقراطی.یکی سیب شد
و باریدن گرفت
و نخستین بهار. اغاز شد
چه سفری!
چه دنیایی!
کجایی ای همسفر سفرهای نیمه شبان خوب من؟
اقای قدسی شما دفترهای سبز دکتر شریعتی دارید(عارفانه هاش)
به کوشش.دکتر محمد رضا حاج بابایی و ناشر هم انتشارات نگاه امروز و حکایت قلم نوین
فکر میکنم دفترهای خاکستری هم باشه از همین انتشارات
دوباره من کتاب خریدم فقط یک جلدشو
رمسه یعنی چی؟؟؟؟
پاسخ:
یه چیزیه که خودمم هرچی فکر می‌کنم نمی‌دونم یعنی چی؟!!
اخه کامنت که گذاشته بودید نوشته بودید قالب وبلاگتون رمسه حالا هر چی لغت نامه زیر و رو کردم نفهمیدم یعنی چی!!؟؟
دوتا کامنت بالا هر دو شعرش مال دکتر شریعتی است)این یکی اسم شاعرش بلد نبودید(اه چقد غریبه این جنبه شاعری دکتر شریعتی
اون کتابها را نگفتید افتاب داره؟؟؟؟؟
پاسخ:
والا حضور ذهن ندارم که الان داریم نه؟! ولی چندی پیش گرفته بودیم و الان باید داشته باشیم. می‌تونید برای کسب اطلاع بیش‌تر تماس حاصل فرمایید.
اخه از بس شما لغتهای عجیب وغریب به کار میبرید و ادم لغت نامه خوان میکنید که فکر نمیکنم اشتباه تایپی باشه فکر میکنم با یک لغت جدید روبه رو هستم
اون غریبی شعرهای دکتر شریعتی هم بارها تجربه کردم میخواستم ببینم شما اشنا هستید با شعرهاشون که دیدم نه
یک مشاعره ای بود از اون مدلش که فقط شعر های یک شاعر بخوانی باید شعرهای سهراب میخواندی من به مرحله اخرش رسیدم فقط دو نفر مانده بودیم یکجایی گیر کردم و یکی از شعرهای دکتر شریعتی که سبکش شبیه سهراب بود خواندم چند تا دبیر ادبیات که داور بودند متوجه نشدند که هیچ 300 نفر دانش اموز هیچکدوم متوجه نشدند این شعر مال سهراب نیست
بعد من نفر اول شدم امدند بهم جایزه بدهند که اعتراف کردم گفتم شعر اخری از سهراب نبود هیچکسی باورش نمیشد همه فکر میکردند دارم شوخی میکنم اخرش منبعش گفتم رفتند دیدند فهمیدند شعر از دکتر شریعتی بود اینه که میگم دکتر شریعتی غریبه
پاسخ:
چه دستانی دارید، می‌تواند دست‌مایه‌ی یک فیلم تلوزیونی شود!!
آره خدایشش اگه بیان اتفاقای مدرسه ما را بنویسند فیلم نامه که چه عرض کنم کشکول میشه!
مخصوصا اتیش هایی که میسوزونیم!
چرا اینجا اپ نمیشه؟؟!!؟؟
پاسخ:
ممنون که سر می‌زنید و خبر می‌گیرید. هر هفته حتما آپ می‌شه اما شاید زودتر اگر به شعری برخوردم بذارمش!
واقعا هیچ شاعری به اندازه حافظ دوست ندارم حتی از سهراب هم بیشتر دوستش دارم .شعری که از حافظ گذاشتید عالی بود من برد به دوران بچگی اون زمانی که با بابا حافظ خوانی میکردیم و یکدم مشاعره ،اه یادش بخیر با اون سن کم نزدیک چهل تا از غزلهای حافظ حفظ بودم همه را هم بابا برام میخوند،چه دورانی بود الان دلم لک زده بابام یکم فقط یکم وقت خالی داشته باشه با هم مشاعره کنیم حیف تازگی ها هفته ای یکبار میبینمش اونم خیلی کم اگه سرش خلوت تر باشه دو سه روز یکبار اونم کلا دو سه ساعت تازه این در شرایطی که ماموریت نباشه!

پاسخ:
حافظ واقعا محشره!
به عنوان تنها مخاطب ختم ساغر
خیلیییییییییییییییییی خوب بود
اصلا دست میگذارید روی غزلهای خیلی خوب و خاص حافظ
پاسخ:
ممنون از تایید سلیقه‌ی اینجانب!
بعد از هفته‌ها سلام!

شاید یه صفحه جواب نده
من بودم یه وب مخصوص این ابیات زیبا درست می‌کردم
که بشه از روش به تفکیک سراینده، ابیات برگزیده رو مشاهده کرد
پاسخ:
ترسیدم قدمی بزرگ‌تر از همتم برداشته باشم که گویا درست رفته بودم!

سعدیـا چون تو کجـا نادره گفتــاری هـست

یا چو شیرین سخنت نخل شکرباری هست

یا چو بســتان و گلســتان تو گلزاری هست

هیچم ار نیســـت تمنـــای توأم باری هست

مشنو ای دوست که غیرتو مرا یاری هست

یا شــب و روز بجــز یاد توأم کاری هـست

دکتر الهی قمشه‌ای را دوست دارم، بیست سال بیشتر گذشت تا فهمیدم به خاطر علی اصغر امام حسین علیهما السلام دوستش دارم.

چسبید

یه دفعه با یه پیشنماز و استاد و مدیر حوزه علمیه امتحان کردم، اون که دیگه خیلی

چسبید چنان جگرم سوخت که فرداش پوست دست و صورتم از صفرا زرد زرد شده بود.

عجیب حالی داد. حوصله ام نمیاد زیاد بنویسم. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی